تغییر در چارچوب قراردادها

دکتر مصطفی طهماسبی

محقق مرکز تحقیقات اقتصادی گرونوبل فرانسه

با شکل‌گیری توافق هسته‌ای بین ایران و گروه ۱+۵، امید می‌رود گشایش‌های مهمی در اقتصاد ایران از جمله در صنعت نفت رخ دهد. پرسش مهم این است که رفع تحریم‌ها تا چه حد می‌تواند بر صنعت نفت ایران موثر باشد و این تحول در چه حوزه‌هایی بیشتر نمود پیدا خواهد کرد؟ به بیان دیگر رفع تحریم‌ها چطور بر چهار رکن اصلی بازاریابی، فروش، انتقال پول و جلب سرمایه سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی صنعت نفت تاثیرگذار خواهد بود؟

طبق آمارهای تارنمای اوپک، میزان ذخایر نفتی ایران پس از ونزوئلا و عربستان سعودی ۱۵۷ میلیارد بشکه یا معادل ۱/ ۱۳ درصد نفت ذخیره اوپک است. به‌رغم این جایگاه مهم در زمینه ذخایر نفتی، تولید و صادرات نفت ایران پس از تحریم‌ها وضعیت مطلوبی نداشت.روند صادرات نفت خام نشان می‌دهد که در سال ۱۳۸۴، صادرات این کالا به بالاترین سطح خود در ۲ دهه گذشته رسید و رقمی نزدیک به ۸/ ۲ میلیون بشکه در روز را به ثبت رساند اما به تدریج در دهه ۱۳۹۰ این عدد روبه کاهش نهاد. با افزایش تحریم‌ها در سال ۱۳۹۲، صادرات نفت حتی به کمتر از یک میلیون بشکه در روز رسید. به نوشته رسانه‌ها، صادرات نفت ایران در فروردین ماه امسال با اندکی نوسان نزدیک یک میلیون بشکه در روز بود و تولید نفت نیز بین ۲ تا ۵/ ۲ میلیون بشکه در روز قرار داشت. در بررسی بیشتر تاثیر تحریم‌ها بر این صنعت به گفته وزیر نفت، تحریم‌ها موجب شده ۶۰ درصد ظرفیت صادرات نفت ایران از دست برود. همچنین گزارش‌های دیگری نشان می‌دهد که در سال‌های گذشته، تحریم‌ها موجب از بین رفتن حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور در حوزه نفت شده است.

بازگشت ایران به بازارهای جهانی

با انعقاد توافق هسته‌ای، ایران می‌تواند در مدت زمان حدود یک سال حجم صادرات خود را به حجم پیش از تحریم‌ها برساند لیکن به دلیل مشکلات زیرساختی ناشی از عدم سرمایه‌گذاری مناسب در سال‌های اخیر و دیگر مسائل، کوتاه‌تر کردن این زمان و رساندن آن به زیر یک سال دشوار خواهد بود. در این رابطه وزیر نفت در نشستی در اوایل سال جاری از توانایی تولید نفت با ظرفیت تولید روزانه چهار میلیون بشکه طی مدت نزدیک به چهار ماه پس از لغو تحریم‌ها خبر داده بود. او تاکید کردکه کشور قادر خواهد بود تولید نفت راخیلی سریع به میزان نیم میلیون بشکه در روز افزایش دهد و پس از چند ماه این افزایش را به ۷۰۰ هزار بشکه برساند. رئیس کمیسیون انرژی در بهار ۹۴ با تاکید بر اینکه کشورتوانایی افزایش یک میلیون بشکه‌ تولید را دارد، افزود: « این میزان افزایش تولید با استفاده از مجموع ظرفیت تولید از مدار خارج شده در میدان‌های نفتی در صورت رفع تحریم‌ها و گشایش در حوزه خارجی ظرف مدت یک سال صورت می‌گیرد.»

آنچه مشخص است این است که بازگشت نفت ایران به بازار جهانی زمانبر خواهد بود و این زمان در بهترین حالت سال ۲۰۱۶ خواهد بود. رویترز نیز در خبری عنوان کرده بود که بیشتر کارشناسان بازار در زمینه افزایش روزانه ۲۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه‌ای صادرات نفت ایران طی ۶ ماه پس از لغو تحریم‌ها اطمینان دارند. از سوی دیگر به گفته مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، افزایش ظرفیت تولید نفت در گرو توسعه صنعت حفاری در کشور است. او اظهار کرد هم‌اکنون ظرفیت تولید نفت در ایران حدود چهار میلیون بشکه در روز است. این در حالی است که شماری از رسانه‌ها و تحلیلگران خارجی با تردید به این موضوع نگاه می‌کنند و مدعی هستند صنعت نفت ایران نیازمند به‌روزرسانی و سرمایه‌گذاری است تا بتواند تولید خود را به سطح چهار میلیون بشکه برساند. در این میان آنچه می‌تواند به بازگشت سریع‌تر کشور به بازارهای جهانی یاری رساند ذخیره نفت کشور در سال‌های تحریم است. گای مزونیه، کارشناس اقتصادی فعال در صنعت نفت با تایید این مطلب عنوان می‌کند که ایران به محض رفع تحریم‌ها، نخست نفتی را که در انبار خود جمع کرده است در بازار عرضه می‌کند، سپس احتمال دارد تا پیش از پایان سال ۲۰۱۵ تولید نفت خود را افزایش دهد.

رابین میلز، تحلیلگر بازار نفت در موسسه مشاوره انرژی منار در دبی نیز به بلومبرگ گفته ایرانی‌ها بلافاصله پس از رفع تحریم‌ها، نفت ذخیره خود در سال‌های تحریم را به بازار جهانی صادر خواهند کرد چون آنها به شدت به ارز حاصل از فروش نفت نیاز دارند. تخمین موسسه ای.اِی گیبسون (EA Gibson) در لندن که از سال ۲۰۰۹ صادرات نفت ایران را ارزیابی می‌کند این است که ایران هم‌اکنون ۵/ ۳۴ میلیون بشکه نفت خام آماده صادرات به بازار جهانی نفت به شکل ذخیره دارد. همچنین برخی کارشناسان این میزان را چیزی در حدود ۵۰ میلیون بشکه نفت خام نیز برآورد می‌کنند. در تایید این عملکرد ایران نیز رویترز مدعی شده است یک نفتکش غول‌پیکر ایرانی حامل ۲ میلیون بشکه نفت پس از ماه‌ها توقف در آب‌های ایران به سبب تحریم، در هفته گذشته پس از رفع تحریم‌ها به سمت آسیا در حال حرکت است؛ اگرچه مقصد این کشتی ایرانی مشخص نشده است.

ایران و اوپک

به باور کارشناسان، مهم‌ترین دلیل کاهش شدید قیمت نفت در چند ماه گذشته مازاد عرضه نفت از سوی اوپک و تولیدکنندگان خارج از این سازمان است. این افزایش باعث اشباع بازار و کاهش شدید قیمت‌ها شده است. به همین دلیل پیش‌بینی می‌شود با توجه به اینکه اکنون بازار نزدیک به ۲ میلیون بشکه نفت اضافی دارد، اگر در آینده نزدیک ایران به‌عنوان یک کشور رها از تحریم چیزی در حدود یک میلیون بشکه به عرضه خود اضافه کند، بازار با تنش بزرگی روبه‌رو شود.

آنچه مشخص است این که هماهنگ‌سازی کشورهای عضو اوپک باید با رایزنی و با یک دیپلماسی فعال انرژی صورت گیرد تا شرایط برای تفاهمی‌که در اجلاس اوپک‌ پس از برداشته شدن تحریم‌ها مورد انتظار است رخ دهد. به نظر می‌رسد تنها در این صورت است که ایران می‌تواند بدون آسیب زدن به قیمت‌های جهانی دوباره وارد این بازار شود. متاسفانه نقش عربستان در این میان بسیار حائز اهمیت است و به نظر می‌رسد با توجه به تنش‌های سیاسی بین این دو کشور در منطقه، عربستان تا چند صباحی همکاری لازم را صورت نخواهد داد و تسلیم شدن عربستان نیازمند دیپلماسی سیاسی و فشار قدرت‌های جهانی است. مشابه این تجربه در زمان جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد که عربستان و عراق کاهش تولید ایران را جبران کردند اما بعد از افزایش تولید در ایران، ایران مجددا جایگاه خود را بازیافت.

باید پذیرفت که قدرت‌های جهانی که چند سال قبل در فرآیند تحریم ایران، به عربستان سعودی وظیفه جایگزین کردن نفت ایران را در بازارهای جهانی داده بودند، می‌توانند به راحتی عربستان را برای کاستن از افزایش تولیدش قانع سازند. فراتر از بحث‌های سیاسی موجود در بازار نفت، بازار اجازه نمی‌دهد که قیمت‌ها از حد مشخصی پایین‌تر بیاید، زیرا استخراج از میدان‌های گران‌تر هم باید به نوعی به صرفه باشد. به نظر می‌رسد با توجه به تولید نفت شیل و قیمت تمام شده آن (چیزی در حدود ۵۸ دلار) آمریکا به عربستان فشارهایی وارد ساخته تا تولید خود را کاهش دهد و افزایش تولید ایران را پذیرا باشد

اگر ایران صادرات نفت خود را همانند گذشته افزایش دهد و به‌‌ همان بیش از ۲ میلیون بشکه در روز برساند و بخواهد بازارهای جدیدی را به دست بیاورد- بدون اینکه اوپک همکاری لازم با ایران را صورت دهد- در واقع یک اضافه عرضه در بازار نفت به وجود خواهد آمد و این موجب افزایش رقابت در بازار نفت خواهد شد به این مفهوم که همه کشورهای صادرکننده نفت، یعنی رقبایی که در تمام این سال‌ها بازار‌های نفت ایران را تصاحب کرده‌اند، سعی می‌کنند با کاهش قیمت، سهم بیشتری را در بازار نفت داشته باشند که اگر این تصور واقعی شود حضور ایران و افزایش صادرات نفت ایران می‌تواند کاهش قیمت نفت را در بازارهای جهانی در پی داشته باشد.

سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران

رفع تحریم‌ها می‌تواند بیش از پیش درجلب سرمایه سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی و تشویق آنها به منظور سرمایه‌گذاری در این صنعت موثر باشد. به دلایل گوناگون صنعت نفت ایران به ویژه در دهه گذشته نتوانسته همگام با فناوری‌های نو حرکت کند و تجهیزات به روز و روش‌های نوین را به کار گیرد که در این میان فشارهای سیاسی از مهم‌ترین علل این امر بوده است. تحریم سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران از زمان بیل کلینتون رئیس‌جمهوری اسبق آمریکا صورت گرفته است که در آن زمان قانون داماتو اجرا شد. آمریکایی‌ها سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران را تحریم و اعلام کرده بودند هرکشور دیگری که در این حوزه سرمایه‌گذاری کند تحریم خواهد شد. همچنین قسمت دیگر این تحریم‌ها در خصوص تحریم فروش یکسری از تجهیزات نفتی به ایران بود. به همین علت مدت مدیدی است که ایران در سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف این صنعت از جمله نفت، گاز و پتروشیمی با مشکل مواجه است.

جاذبه کلی صنعت نفت کشور، امکانات خوب، دسترسی به گاز و آب برای تزریق به چاه‌ها و هزینه پایین تولید در ایران از جمله مواردی است که صنعت نفت ایران را بیش از پیش مطلوب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی می‌کند. گواه این مورد شرکت‌هایی بودند که در گذشته به دلیل این موقعیت‌های مطلوب، تحریم‌ها را نادیده گرفتند. باید پذیرفت پس از برداشته شدن تحریم‌ها، شرکت‌هایی که در میدان‌های بسیار گران آلاسکا، سیبری، دریای شمال، آب‌های عمیق آفریقا و استرالیا و حتی در اعماق فراتر از سه هزار متری کار می‌کنند و هزینه‌های سنگین ۶۰ دلاری را برای یک بشکه پرداخت می‌کنند، با این قیمت‌های نفت به طور طبیعی برای هزینه ۱۰ دلاری تولید یک بشکه نفت صف می‌کشند.

آنچه به نظر می‌رسد این است که تغییرات در نوع قراردادهای سرمایه‌گذاری نفتی در ایران نیز یکی از بایدهای حضور شرکت‌های بزرگ خارجی در ایران و تعامل با شرکت‌های ایرانی است. اکنون قراردادهای «بیع متقابل» یا «خرید بازیافتی» برای اغلب سرمایه‌گذاران بزرگ چندان مقبولیتی ندارد و آنها بیشتر به دنبال قراردادهای «امتیاز بهره‌برداری» یا «تقسیم تولید» هستند. باید پذیرفت که در حال حاضر در قراردادها امتیازهای به‌صرفه‌تر دیگری بین سرمایه‌گذار و صاحب منبع انرژی مبادله می‌شود، اگرچه در این میان در تنظیم قراردادهای جدید توجه به نفت به‌عنوان سرمایه ملی بیش از پیش حائز اهمیت است.

آنچه مشخص است این است که بایسته‌های تغییر قراردادهای نفتی از دید مقامات و مسوولان صنعت نفت کشورمان دور نمانده است. در میانه‌های سال ۱۳۹۲ وزیر نفت دولت یازدهم، کمیته‌ای را برای بازنگری قراردادهای نفتی در وزارت نفت ایجاد کرد. وزیر نفت در حکم خود برای تشکیل این کمیته تاکید کرده که با توجه به تحولات بازارهای نفت و گاز در منطقه و جهان ، وجود رقابت و همکاری سازنده مصرف‌کنندگان- تولیدکنندگان و تمرکز بر الگوهای به‌کار گرفته شده در کشورهای منطقه، به ارزیابی ساختار کنونی قراردادهای بیع متقابل پرداخته و ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف، پیشنهادهای لازم را در جهت اصلاح آن ارائه کنند.

جمع‌بندی

رفع تحریم‌ها در این دوره بهترین فرصت ممکن برای کاهش فروشی نفت خام است. به‌عنوان نمونه، در حال حاضر کشور حدود ۷ تا ۸ میلیون لیتر در روز واردات بنزین دارد که احداث و تکمیل هرچه سریع‌تر پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس با توجه به امکان بهره‌گیری از تکنولوژی و دانش روز و سرمایه‌گذاری خارجی، موجب قطع واردات بنزین و خودکفایی در تامین این فرآورده استراتژیک نفتی خواهد شد. همچنین در بخش افزایش ظرفیت تولید گاز نیز امید است که به گفته وزیر نفت بهره‌برداری از فازهای ۱۵، ۱۶، ۱۷ و ۱۸ پارس جنوبی در اولویت برنامه‌های وزارت نفت در سال جاری قرار گیرد. آنچه مشخص است این است که کشور در جهت کاهش خام فروشی باید تکمیل زنجیره پایین دستی در صنعت پتروشیمی را در اولویت برنامه‌های خود در بخش پتروشیمی قرار دهد.

در حال حاضر بسیاری از مواد زنجیره پایین‌دستی صنعت پتروشیمی که باید به مواد با ارزش افزوده بیشتر تبدیل شود، به صورت خام و نیمه‌خام صادر شده و محصول نهایی با صرف ارز و به قیمت بالاتر وارد کشور شود که این رویه با تکمیل زنجیره پایین‌دستی صنعت پتروشیمی باید متوقف شود.

در این میان امید است که سران وزارت نفت که همه از پیشکسوتان این صنعت هستند با مشتریان جدید و سابق خود در بازار نفت قبل از توافق هسته‌ای و لغو تحریم‌های نفتی مذاکره لازم را انجام داده باشند تا به نوعی زمان برای بازگشت کشور به بازارهای نفتی خریداری شده باشد. البته نباید انتظار داشت ایران بتواند همه بازارهای از دست‌رفته را در کوتاه‌مدت بازپس گیرد؛ اما آنچه اهمیت دارد تلاش و استراتژی بلندمدت و کار‌شناسانه ایران برای باز‌پس‌گیری سهم کشور از بازار جهانی نفت است.