حمیدرضا آریان‌پور: «پول کثیف» همیشه از عوامل نگرانی ناظران جهان سیاست بوده است، اما در دنیای مدرن همسو با پیشرفت فناوری‌های تولید مواد مخدر، شکل گرفتن راه‌های نوین ترانزیت و توزیع، بهبود روش‌های ارتباطی و پنهان‌کاری و پیچیده‌تر شدن صنعت مالی و بانکداری، پول بیشتری از گروه‌هایی که گرفتار جنایات سازمان‌یافته هستند به سوی سیاستمداران حرکت کرده است. البته آشکار است که پول کثیف تنها به پول حاصل از تجارت مواد مخدر مربوط نیست؛ پول‌هایی که با قاچاق انسان یا حتی لابی‌گری برای استفاده نادرست از محیط‌زیست ارتباط دارند نیز در همین دسته جای می‌گیرند. پول کثیف از سویی به «پولشویی» پیوند خورده و از دیگر سو به «تسهیل جرم» تا هر دوی این فرآیندهای وابسته به پس و پیش‌از جرم، هم تلاش مجرمان برای نزدیکی به سیاست را تشدید کند و هم تلاش آنها را برای ورود مستقیم به این حوزه. یکی از بارزترین مناطقی که درگیر تاثیر پول کثیف بر سیاست بوده و است، آمریکای لاتین است که تقریبا تمام کشورهای آن به نوعی گرفتار تجارت مواد مخدر و دیگر جنایات سازمان‌یافته هستند. با این حال ردپای پول کثیف را نه‌تنها در مناطق مشهور دیگری مانند شرق اروپا و جنوب آسیا می‌توان پی‌گرفت، بلکه تقریبا در هر جایی از کره خاکی می‌توان شواهدی از حضور آن را یافت.

در این میان از سویی ناکارآمدی دولت‌ها به چشم می‌آید و از دیگر سو طمع برخی بخش‌های صنایع مالی و بانکداری، گرچه نقش مردم را نیز نباید از خاطر برد. نقش بعضی از مردم، تن دادن به درگیری در چرخه پول کثیف است از سر ناچاری‌های مالی و اجتماعی. پس از آنجا که سومین عامل نیز وابسته به دو عامل نخست است؛ باید پرسید که این چرخه را چگونه می‌توان ناکام گذاشت؟ آیا راهی برای رهایی جوامعی که فساد تا بطن آنها ریشه دوانده، وجود دارد؟ برای پاسخ به این سوال ابتدا باید چگونگی و چرایی ورود پول‌های کثیف به میدان سیاست را درک کرد.