جابهجایی معیارهای ساختوساز
مهندس محمدمهدی مافی دبیر انجمن انبوهسازان تهران حدود ۸ سال قبل که به این خانه نقل مکان کرده بودیم زمین خالی کنار ساختمان را هر روز میدیدم. من هم که بنا به اقتضای شغلم یک نگاه اقتصادی و ساختوسازی دارم، به ذهنم خطور کرد که این زمین چقدر برای ساختوساز مناسب است. از یک طرف زمینی سهبر بود با گذرهای عریض و از طرف دیگر گودبرداری آن ساده به نظر میرسد. مهمتر آنکه اطراف زمین فقط یک خانه نوساز پنج طبقه وجود داشت که سبب میشد پایدارسازی جدارههای گود کمهزینهتر تمام شود. بنابراین به راحتی طرح سازه و کاربری آن را به صورت ذهنی این طور کشیدم که میتوان برای چنین زمینی کاربری مختلط از تجاری و مسکونی پیشبینی کرد.
مهندس محمدمهدی مافی دبیر انجمن انبوهسازان تهران حدود ۸ سال قبل که به این خانه نقل مکان کرده بودیم زمین خالی کنار ساختمان را هر روز میدیدم. من هم که بنا به اقتضای شغلم یک نگاه اقتصادی و ساختوسازی دارم، به ذهنم خطور کرد که این زمین چقدر برای ساختوساز مناسب است. از یک طرف زمینی سهبر بود با گذرهای عریض و از طرف دیگر گودبرداری آن ساده به نظر میرسد. مهمتر آنکه اطراف زمین فقط یک خانه نوساز پنج طبقه وجود داشت که سبب میشد پایدارسازی جدارههای گود کمهزینهتر تمام شود. بنابراین به راحتی طرح سازه و کاربری آن را به صورت ذهنی این طور کشیدم که میتوان برای چنین زمینی کاربری مختلط از تجاری و مسکونی پیشبینی کرد. دسترسی مسکونی را جدا طراحی کرد تا ارتباط کمتری با تجاری داشته باشد. بعد از مدتی برخی اهالی محل شنیده بودند که به دلیل قرار گرفتن زمین در تراز بالاتر از ۱۸۰۰ متر شهرداری اجازه ساختوساز در این زمین را نمیدهد. چند سالی زمین بدون هیچ گونه ساختوسازی باقی ماند اما پس از آن زمین مجاور خانه که ساخته شد هیچ، بالاتر از محدوده زمین نیز خیابانکشی انجام شد و چیزی شبیه یک شهرک در همان محدوده ساخته شد. محدودهای که پیش از آن عنوان میشد خارج از محدوده خط شمال تهران قرار دارد و امکان ساختوساز در آن نیست! با خود میگفتم: احتمالا یا ارتفاعات تهران نشست کرده است یا آنکه بدون اطلاع بنده متر استاندارد که در موزه «سور» واقع در حومه پاریس نگهداری میشود دستکاری شده و اندازهاش به دو یا سه برابر تغییر کرده و ارتفاع ۱۸۰۰ متر جدید از ۳۶۰۰ متر قدیم هم بالاتر رفته است!این در حالی است که حدود چهار سال پیش در یک دیدار مسوولان محترم شهر با مسوولان عالیرتبه کشور که در تلویزیون میدیدم به صراحت اعلام شد که ساخت وساز در تراز ۱۸۰۰ متر به بالا انجام نپذیرد. امروز پس از گذشت سالها متاسفانه شاهد ساختوساز و گسترش بیرویه شهر در ارتفاعات بلند و زیبای البرز هستیم. اثرات منفی زیستمحیطی این پدیده بر تغییرات آب و هوایی، منظر و زیست بوم ارتفاعات کاملا مشهود است. من از فعالان این عرصه میخواهم که با عدد و رقم عمق فاجعه تغییرات اقلیمی را بر اثر این پدیده تبیین کنند.
طبیعت مثل یک موجود زنده است و هر چه دخالت انسان در آن عمیقتر باشد بازخورد آن هم نمود سهمگینتری بر شرایط زیستی ما خواهد گذاشت. مثل یک موجود زنده که کوچکترین ضربه به هر قسمتش عکسالعمل کلی آن موجود را باعث میشود. هر چه تغییرات بیشتری بر این میراث میلیاردها سال مادر طبیعت بگذاریم عوارض ناخوشایند آن بر ما و نسلهای بعدی غیرقابل برگشت است.
به راحتی تپهها و کوهها را صاف میکنیم و در دل آنها آسمان خراش و برج بنا میکنیم. غافل از آنکه چگونه عرصه زندگی را در سطحیترین لایههای نیازهای طبیعی خود و دیگر موجودات زنده تنگتر میکنیم.اگرچه در این نوشته نمیخواهم کسی را محکوم کنم و بگویم که مقصر کیست، بلکه میخواهم همه افراد دخیل در موضوع را به فکر و اندیشه بیندازم و سوال کنم که ما مگر چقدر حق داریم که دست به نابودی طبیعت بزنیم و عرصه را بر زندگی خود و نسلهای آینده دشوار کنیم.به نظر میرسد بارزترین اهدافی که در روند گسترش یافته ساختوسازهای ارتفاعات شهر تهران دیده میشود دور زدن ضوابط و مقررات برای دستیابی به منفعت کوتاهمدت و درآمدزایی برای شهرداری تهران است. کسب منافع کوتاهمدت هم برای آن دسته از شهروندانی که گمان میکنند مالک ارتفاعات هستند و هم برای نهادهایی که از صدور مجوز ساخت در این محدوده سود میبرند. جای تاسف دارد در میان افرادی که به ساختوساز در این بخش هجوم آوردهاند سازمان و ارگانهایی همچون دانشگاهها نیز دیده میشود. این در حالی است که ارتفاعات شمال تهران نه تنها به مردم پایتخت تعلق دارد بلکه تمامی نسلهای آینده نیز در آن سهم دارند. از این رو راه حل ممکن آن است که زمینهای این بخش از محدوده شمال تهران بهعنوان «اراضی ملی» ثبت و شناخته شوند و حق مکتسبه برای این بخش از شهروندان توسط دولت یا شهردار پرداخت شود.
ارسال نظر