کشف محتملترین گزینهها
دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه پس از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، بار دیگر مفاهیم سیاسی در گستره بازتعریف علمی آنها فضای تنفسی حکیمانه پیدا کردهاند. دانشواژگانی چون تئوری بازی، بازی برد - برد، بازی منصفانه، بازی با جمع صفر، بازی با جمع غیر صفر و از این قبیل، در پهنای گفتارها و سخنرانیهای رئیسجمهور و وزیر امور خارجه، دوباره جان گرفتهاند و ادبیات سیاسی را از زوال تدریجی خارج کردهاند. سخنرانیهای رئیسجمهور روحانی - بهویژه در مجمع عمومی سازمان ملل - و مصاحبههای متعدد وزیر امور خارجه متخصصش و بعضی دیگر از کنشگران رسمی دولت، موجب شده تئوری بازیها، به اصطلاحی نامآشنا در جامعه تبدیل شود.
دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه پس از انتخابات ریاستجمهوری یازدهم، بار دیگر مفاهیم سیاسی در گستره بازتعریف علمی آنها فضای تنفسی حکیمانه پیدا کردهاند. دانشواژگانی چون تئوری بازی، بازی برد - برد، بازی منصفانه، بازی با جمع صفر، بازی با جمع غیر صفر و از این قبیل، در پهنای گفتارها و سخنرانیهای رئیسجمهور و وزیر امور خارجه، دوباره جان گرفتهاند و ادبیات سیاسی را از زوال تدریجی خارج کردهاند. سخنرانیهای رئیسجمهور روحانی - بهویژه در مجمع عمومی سازمان ملل - و مصاحبههای متعدد وزیر امور خارجه متخصصش و بعضی دیگر از کنشگران رسمی دولت، موجب شده تئوری بازیها، به اصطلاحی نامآشنا در جامعه تبدیل شود. در دنیای پیچیده و آشوبناک کنونی که پارادایم یا آیین ذهنی حاکم بر معرفتشناسی علوم پسا مدرنیستی است و در پنداشته «اثر پر پروانه» لورنز استعارهسازی میشود، روشهای مختلفی بهکار گرفته میشود تا بتوان درک درستی از جهان و پدیدههای آن داشت.
در این میان فهم پیچیدگی تعاملات اجتماعی که در آنها، میان نحوه تصمیمگیری و چگونگی دستیابی به اهداف در میان کنشگران نوعی وابستگی متقابل وجود دارد، بسیار پیچیده است. برای فهم همین درهمتنیدگیهای آشوبناک است که مدلهایی مبتنیبر نظریههایی چون «پنداشته بازی،Game Theory»، الگوسازی شده است. این تئوری که امروزه کاربرد فراوانی در علوم سیاسی و بهویژه روابط بینالملل دارد، تلاش میکند تا براساس دو مفهوم کلیدی عقلانیت و منفعت، رفتار بازیگران را تحلیل و پیشبینی کند.
در تئوری بازی فرض میشود که تصمیمگیریهای بازیگران مبتنیبر عقلانیت است؛ بنابراین طبیعی است که بازیگران از میان گزینههای موجود، گزینهای را انتخاب کنند که پیامد آن حداقل بوده یا بهعبارت بهتر، گزینهای انتخاب شود که حداکثر منفعت را برای آنها به دنبال داشته باشد. در این تئوری میتوان چارچوبهای معینی را تعیین کرد که از آن طریق بتوان انواع بازیها را تعریف کرد. همچنین تعداد بازیگران، تعداد انتخابهای در دسترس و نیز محتملترین گزینه را پیشبینی کرد. به همین دلیل این تئوری در حوزه روابط بینالملل طرفداران زیادی پیدا کرده است.
اگرچه نظریه بازی، نظریهای ویژه در روابط بینالملل است که به موجب آن رقابتها و کشمکشهای سیاسی و اجتماعی مثل بازی در نظر گرفته میشود و قواعد پیروزی و شکست در عرصه رقابت اجتماعی یا بینالمللی مانند قواعد برد و باخت در بازیها است، اما این مدل، دارای روش مبتنیبر منطق ریاضی برای تعیین این است که وقتی در یک بازی یا معامله یا وضع نظامی یا سیاسی هر دو طرف در انتخاب استراتژی آزاد باشند، استفاده از کدام استراتژی احتمال دارد بیشترین سود و کمترین زیان را برای یکی از طرفین به بار آورد. به بیان دیگر یک رشته عملیات ریاضی که هدف آنها یافتن راهحلی است تا به کمک آن، بازیگر بتواند در رقابت با حریف یا حریفان خود با پیروی از رفتار معین، برد خود را به حداکثر یا باخت خویش را به حداقل برساند.
طبیعی است که افراد نمیتوانند در موقعیتهای منازعاتی، به نحو غیرعقلایی و هیجانی عمل کنند؛ ولی اغلب چنین میکنند و به اصطلاح قواعد بازی را رعایت نمیکنند. بنابراین وظیفه نظریه بازی عبارت است از: کشف قواعد بازی و کاربرد این قواعد برای پیشبینی نتیجه بازی. در نتیجه بازی هنگامی پایان مییابد که یکی از حریفان یا هر دو آنها بیهودگی ادامه بازی را بپذیرند.
بازیها انواع متفاوتی از سناریوها را پیش روی دارند.
انواع بازیها عبارتند از:
بازی با حاصل جمع صفر: در این بازی، مجموع برد و باختهای آن صفر است. به این معنا که آنچه یک بازیگر از دست میدهد، بازیگر دیگر دقیقا همان را به دست میآورد. مبارزه انتخاباتی بر سر پست ریاستجمهوری یا یک نبرد هوایی بین دو واحد سیاسی یا بازی شطرنج از نوع بازیهای با حاصل جمع صفر است؛ زیرا پیروزی یک طرف با شکست طرف مقابل همراه است.
بازی با حاصل جمع غیر صفر: در این بازی برد یک طرف لزوما به معنای باخت طرف مقابل نیست. جمع جبری بردها و باختها ضرورتا نباید صفر شود. این بازی میتواند فقط شامل دو بازیکن یا تعداد بیشتری از بازیکنان باشد. در این بازی هم برای عنصر تعارض و هم برای عنصر همکاری جا هست. برخی از فرهنگها، نامهای دیگری نیز به جمع این دو نظریه اضافه میکنند مانند نظریه حداقل
حداکثرها - بازیگر برای اجتناب از بدترین باخت، از بهترین برد نیز میگذرد -، بازی بزدل، بازی معمای زندانی، بازیهای چند نفره و بازی شکارگوزن.
اما به نظر میرسد که این بازیها را نیز میتوان در زیرمجموعه یکی از صورتهای کلی دوگانه فوق قرار داد. بهعنوان مثال بازیهای چند نفره با حاصل جمع غیرصفر شامل سه بازیکن یا بیشترند که به صورت مستقل میتوانند ارزش نتایج بازی را تعیین کنند یا بازی بزدل تحت شرایطی یک بازی با حاصل جمع صفر و در شرایط دیگر با حاصل جمع غیر صفر است.
بازی برد - برد؛ یک بازی با حاصل جمع غیرصفر است که هرکس به میزان وزن و کوشش خود در زمین بازی از انجام متعقلانه آن فایده میبرد. این بازی را نباید با بازیهای ورزشی با حاصل جمع صفر اشتباه گرفت!
ارسال نظر