دو مانع شتابگیری اصلاحات اقتصادی
طهماسب مظاهری رئیسکل سابق بانک مرکزی و وزیر اسبق اقتصاد عامل اصلی که موجب کنترل بیثباتی اقتصادی در دولت تدبیر و امید شد این است که اعضای دولت، اصول و قوانین علم اقتصاد را قبول دارند و کوشش کرده و میکنند که تصمیمات و سیاستهای اقتصادی را برآن مبنا تنظیم کنند. در عین حال تیم اقتصادی دولت از دو مشکل در رنج است: اول اینکه برخی از آنان در حوزههای ستادی تجربه اندوختهاند و تجربه آنان در حوزه اجرا و شناخت آنان از ساختار اقتصاد کشور کمتر از احاطه علمی آنان به مبانی آکادمیک است. این یک واقعیت است که بعضی از این عزیزان تا کنون یک سهم در بورس خریداری نکردهاند یا یک اعتبار اسنادی یا عملیات ارزی برای ورود یا صدور یک کالا یا خدمت انجام ندادهاند.
طهماسب مظاهری رئیسکل سابق بانک مرکزی و وزیر اسبق اقتصاد عامل اصلی که موجب کنترل بیثباتی اقتصادی در دولت تدبیر و امید شد این است که اعضای دولت، اصول و قوانین علم اقتصاد را قبول دارند و کوشش کرده و میکنند که تصمیمات و سیاستهای اقتصادی را برآن مبنا تنظیم کنند. در عین حال تیم اقتصادی دولت از دو مشکل در رنج است: اول اینکه برخی از آنان در حوزههای ستادی تجربه اندوختهاند و تجربه آنان در حوزه اجرا و شناخت آنان از ساختار اقتصاد کشور کمتر از احاطه علمی آنان به مبانی آکادمیک است. این یک واقعیت است که بعضی از این عزیزان تا کنون یک سهم در بورس خریداری نکردهاند یا یک اعتبار اسنادی یا عملیات ارزی برای ورود یا صدور یک کالا یا خدمت انجام ندادهاند. با این حال مسوول دستگاهی شدهاند که باید سیاست و مقررات لازم برای انجام این فعالیتها برای مردم را تدوین و اجرا کنند. این وضعیت در کنار مشکلات به جا مانده از دوران قبل و تعهدات دولت عملا تیم اقتصادی را در چنبره خود گرفتار کرده و در برخی حوزهها ابتکار عمل را از آنان سلب کرده است. در نتیجه اصلاح سیاستهای اقتصادی را با رعایت اصول صحیح اما با محافظه کاری زیاد انجام میدهند. اختلاف نظر در تنظیم تقدم و تاخر فعالیتها و فقدان یک تصمیمگیر نهایی نیز موجب شده که بهرغم تواناییهای فکری و علمی، تیم اقتصادی دولت کمفروغ ظاهر شود و ضعف شدید در عملیاتی کردن اصلاحات اقتصادی بروز کند. نمونه این ضعف را در طراحی شتابزده و اجرای ناخوشایند طرح سبد کالای حمایتی میتوان مشاهده کرد.
همچنین اعضای دولت باید به هر طریق ممکن خود را با فرآیندهایی که در صحنه فعالیت اقتصاد کشور، بالاخص در سازمانهای متبوع خود، جریان دارد آشنا سازند. این کار با تلفیقی از روشهای مختلف میتواند انجام شود، از طریق برقراری جلسات و دیدارهای منظم و پیگیر با فعالان اقتصادی و صاحب نظران یا از طریق مراجعه حضوری و سرزده به سازمان متبوع خود بالاخص نقاطی که ارائهدهنده خدمات به مردم و سرمایهگذاران هستند یا از طریق استماع تلفنهای مردمی و پاسخ مستقیم به آنان به صورت نمونههای تصادفی یا روشهای ابتکاری دیگری که متناسب با ویژگی مسوولیت خود باید طراحی کنند. این ارتباطات باید به صورت موثر و مفید و با فواصل زمانی کوتاه انجام شود و تبدیل به برنامههای تشریفاتی و سمبلیک نشود. برای تحقق این امر باید بتوانند وقت خود را مدیریت کنند و بخشزندهای از وقت روزانه خود را به این امر اختصاص دهند. رئیسجمهور میتواند به اعضای تیم اقتصادی خود ماموریت دهد که روزانه متوسط ۱ تا ۲ ساعت از وقت خود را به این امر اختصاص دهند و یافتههای خود را ثبت و ضبط کنند و چنانچه به نکته جدید و بدیعی دست یافتند که حتما خواهند یافت؛ آن نکات را به شکل مناسب به ایشان و در صورت لزوم به دولت گزارش کنند. با انجام این کار، اعضای تیم اقتصادی دولت درک کامل و درستی از جریان فعالیت اقتصادی پیدا خواهند کرد. خواهند فهمید که برای اخذ یک اعتبار بانکی یا افتتاح یک اعتبار اسنادی یا خرید یک سهم در بورس یا اخذ مفاصا حساب مالیاتی یا ترخیص یک کالا از گمرک یا حتی برای مسافرت با اتوبوس یا هواپیما در ترمینالهای مسافری و فرودگاهها چه روالی در جریان است. با اجرای این برنامه، فرصتهای خوبی به دست میآید که راهحلها و پیشنهادهای بکر و اساسی از زبان افراد مختلف را بشنوند، نقدها و پیشنهادهایی که هیچگاه در جلسات رسمی داخل وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی گفته و شنیده نمیشود. وقتی این درک برایشان ایجاد شود، با بهرهگیری از توان علمی خود میتوانند راهحلهای صحیح و موثر تنظیم و ارائه کنند. در اثبات اینکه این نسخه میتواند به تیم اقتصادی دولت کمک کند، میتوان عکسالعمل و بیان مسوولان را بعد از مسافرتها و ماموریتهایی که به کشورهای دیگر دارند، ملاحظه کرد. در آن مناسبتها، مسوولان با فرآیندها و ایدههای اجرا شده در آن کشورها روبهرو میشوند و از آن ایدهها برای کشور خود اقتباس میکنند. این کار در داخل کشور هم دست یافتنی است به شرطی که مقدماتی که اشاره کردم ملحوظ و اجرا شود.
ارسال نظر