لنگر رفتاری چیست؟

کوروش بهرنگ

دانش‌آموخته کارشناسی ارشد مهندسی محیط‌زیست دانشگاه صنعتی شریف

در دنیای پرمشغله امروز بسیار پیش می‌آید که ما زمان کافی برای تجزیه و تحلیل دقیق مسائل نداشته باشیم. هنگامی که ما باید در مورد موضوعی قضاوت کنیم یا حدسی بزنیم (مانند حدس زدن سن یک بازیگر معروف یا فاصله بین تهران تا اردکان) ما از قواعد سرانگشتی کمک می‌گیریم. اگر چه قواعد سرانگشتی می‌توانند بسیار مفید باشند، استفاده از آنها نیز می‌تواند به سوگیری‌های سیستماتیک منجر شود. از جمله این سوگیری‌ها لنگر ذهنی است.

فرض کنید از یک ساکن شهر تهران خواسته شده تا جمعیت شهر کرج را که در فاصله یک ساعتی در غرب تهران‌ است حدس بزند. او چیز زیادی در مورد کرج نمی‌داند، فقط می‌داند که بزرگ‌ترین شهر استان البرز است. روش او برای حدس زدن چیست؟ خب، کاری که می‌تواند انجام دهد این است که با چیزی‌هایی که می‌داند شروع کند، یعنی جمعیت تهران، حدود ۹ میلیون نفر. بنابراین ممکن است او فرض کند که کرج شهر بزرگی است؛ اما طبعا نه به بزرگی تهران، پس جمعیت آن را حدود یک‌سوم تهران یعنی تقریبا ۳ میلیون نفر حدس می‌زند. حالا فرض کنید از یک نفر از اهالی دماوند با همان پیش‌فرض همان سوال پرسیده شود. او نیز جواب را نمی‌داند، اما او می‌داند که دماوند حدود ۱۲۵ هزار نفر جمعیت دارد و می‌داند که کرج بزرگ‌تر است؛ بنابراین حدس می‌زند، مثلا، ۸ برابر بزرگ‌تر ـ یعنی یک میلیون نفر (جمعیت کرج حدودا ۲ میلیون نفر است).

این فرآیند «لنگر و تنظیم کردن» نامیده می‌شود. برای اولین بار تورسکی و کاهنمن (۱۹۷۴) پدیده لنگر را معرفی کردند. ایده آنها این بود که عموما در موقعیت‌های با عدم قطعیت، افراد با مبنا قرار دادن یک مقدار اولیه به سمت مقدار نهایی حرکت می‌کنند. شما با یک لنگر شروع می‌کنید و آن را در جهتی که فکر می‌کنید مناسب است تنظیم می‌کنید. تا به اینجای کار همه چیز خوب است؛ اما سوگیری به این دلیل رخ می‌دهد که تنظیمات معمولا کافی نیستند. آزمایش‌ها بارها و بارها نشان داده‌اند که در مسائل مشابه با مثال فوق، مردم ساکن شهر پرجمعیت به احتمال زیاد یک عدد بزرگ‌تر را حدس می‌زنند (براساس لنگر بزرگ‌تر خود) درحالی‌که اهالی شهر کم‌جمعیت عدد کوچک‌تری را حدس می‌زنند (براساس لنگر کوچک‌تر خود).

زمانی که ما به‌دنبال پاسخ یک سوال می‌گردیم ذهن ما باید مجموعه‌ای از اطلاعات را پردازش کند. طبعا همه اطلاعات در دسترس به یک اندازه مفید نیستند؛ بنابراین اطلاعات با جهت‌دهی و هدایت لنگر در ذهن پردازش شده و سپس استفاده می‌شوند. در واقع علت رخ دادن لنگر، پردازش جهت‌دار اطلاعات است. بنابراین در مواقعی که اطلاعات اولیه با جواب درست فاصله فاحشی دارند، احتمال خطا به مراتب بالاتر می‌رود. زمانی که یک لنگر در ذهن ایجاد شود، افراد بیشتر تمایل به مقایسه و بررسی ویژگی‌های مشترک هدف و لنگر خواهند داشت. این مقایسه نسبی بر مبنای نوع و بیان اطلاعات و نحوه مقایسه آن بر فرآیند تصمیم‌گیری اثر می‌گذارد. به‌طور مثال کسانی ‌که از آنها پرسیده می‌شود آیا مسیر تهران - ایلام بیش از ۶۰۰ کیلومتر است، نسبت به کسانی که از آنها پرسیده می‌شود آیا این فاصله کمتر از ۶۰۰ کیلومتر است، مسیر را طولانی‌تر از گروه دوم متصور می‌شوند. اما مطالعات دیگری نیز نشان می‌دهد که افرادی که درباره یک موضوع خاص اطلاعات دارند، از لنگر اثر نمی‌پذیرند. این گروه از افراد با داشتن اطلاعات سازگار با لنگر و سپس تنظیم این اطلاعات در راستای صحیح، اثر لنگر را بسیار تخفیف می‌بخشند. لازم به ذکر است که لنگر پیش از آنکه حاصل توالی تطابق‌های ناکافی باشد، حاصل دسترسی جانبدارانه به اطلاعات همسو با لنگر است.

لنگرها می‌توانند بر چگونگی ادراک شما از زندگیتان تاثیر بگذارند. در یک آزمایش، از دانشجویان دو سوال پرسیده شد: (الف) چقدر خوشحال هستید؟ (ب) هر چند یک‌بار قرار عاشقانه می‌گذارید؟ هنگامی که این دو پرسش با این ترتیب پرسیده شدند ارتباط بین دو سوال بسیار کم بود (۱۱/ ۰). اما زمانی که ترتیب سوال‌ها معکوس شد، به‌طوری که سوال (ب) اول پرسیده شد، ارتباط به ۶۲/ ۰ رسید. ظاهرا، زمانی که آزمایش با قرار عاشقانه شروع شد، دانشجویان از آنچه ممکن است «روش ابتکاری قرار عاشقانه گذاشتن» نامیده شود برای پاسخ به سوال در مورد میزان خوشحال بودنشان استفاده کرده باشند. «هی، من نمی‌توانم آخرین باری را که قرار عاشقانه داشتم به یاد بیاورم! من باید آدم بدبختی باشم!»

لنگر می‌تواند در معاملات مالی و وضعیت‌هایی که نیاز به انتخاب یک نقطه شروع در روند تصمیم‌گیری دارند، فرآیند تصمیم‌گیری را تحت‌تاثیر قرار دهد. هنگامی که سازمان‌های خیریه از شما درخواست اهدای کمک مالی می‌کنند، معمولا به شما طیف وسیعی از گزینه‌ها مانند ۱۰۰۰، ۵۰۰۰، ۱۰۰۰۰، ۲۰۰۰۰ تومان یا بیشتر را پیشنهاد می‌دهند. اگر صندوق جمع‌‌آوری کمک مالی موسسه خیریه ایده‌ای از آنچه انجام می‌دهد داشته باشد، این مقادیر را به‌طور تصادفی انتخاب نمی‌کند، به این دلیل که این گزینه‌های اولیه بر مقدار پولی که مردم تصمیم به اهدا دارند، اثر می‌گذارد. مردم پول بیشتری خواهند داد، اگر گزینه‌ها ۱۰۰۰۰، ۱۵۰۰۰، ۲۰۰۰۰، ۳۰۰۰۰ تومان باشد، تا اینکه ۱۰۰۰، ۵۰۰۰، ۱۰۰۰۰، ۲۰۰۰۰ تومان باشد. در هنگام معامله خودرو نیز قیمت اولیه‌ای که توسط خریدار یا فروشنده پیشنهاد می‌شود، فارغ از منصفانه بودنش، به‌عنوان لنگر عمل می‌کند و روند معامله حول آن عدد می‌چرخد. در این حالت برای خریدار قیمت‌های کمتر از لنگر اولیه به‌نظر معقول خواهند بود حتی اگر از قیمت واقعی خودرو بیشتر باشد. اگر فروشنده بتواند خریدار را به عدد اولیه بزرگ‌تری لنگر کند، خریدار با خود فکر خواهد کرد که یک قیمت کمتر از عدد مفروض مناسب خواهد بود!

در پایان، آیا می‌دانستید حدود ۶۳ درصد عارضه‌های قلبی و عروقی در شهر تهران ناشی از آلودگی‌ هواست؟ نتایج یک تحقیق جامع نشان داده است که ارتباط تنگاتنگی بین آلودگی هوا و بیماری‌های قلبی و عروقی وجود دارد. البته من این عدد را از خودم ساختم! در واقع تنها ۲۴ درصد بیماری‌های قلبی و عروقی ناشی از آلودگی هوا است. به‌نظر عدد کوچکی ‌می‌رسد. لابد شما هم مثل من فکر می‌کردید که باید بیش از ۲۴درصد باشد. اعداد قدرت شگفت‌انگیزی دارند حتی اگر بدانیم که به‌نظر نامربوط می‌آیند. مغز ما در برخی موارد به شکلی نادرست خود را با یکسری اعداد پیوند می‌دهد. همان‌طور که متوجه شدید من هیچ ایده‌ای از میزان عارضه‌های قلبی ناشی از آلودگی هوا نداشتم، با این حال حدس می‌زنم ۲۴ درصد برای شما نیز بسیار منطقی‌تر از ۶۳ درصد است. مغز ما به ۶۳ لنگر شد و سپس خود را با ۲۴ که معقولانه‌تر و محافظه‌کارانه‌تر بود، تطبیق داد. با این حال هر دو عدد ساختگی و نادرست بودند! دفعه دیگر که برای خرید از خانه خارج می‌شوید و در بازار با تخفیف‌های متنوع و اعداد مختلف رو‌به‌رو شدید، یادتان باشد که ما نمی‌‌دانیم آلودگی هوا باعث چند درصد بیماری‌‌های قلبی است!