سیاست پوپولیسم روستایی

آلن جانسون
سی‌ان‌ان

اواخر نوامبر و پس از شوک انتخاباتی آمریکا، سازمان ارتباطات و مرکز تحقیقات رژیم اشغالگر قدس- بریتانیا (BICOM) کنفرانسی در لندن با شبکه‌های خبری یهودی سازماندهی کرد تا در مورد تاثیر احتمالی ریاست جمهوری دونالد ترامپ بر رژیم اشغالگر قدس و خاورمیانه بحث کند. پس از شنیده شدن اخباری در مورد انتخاب داماد 36 ساله ارتدوکس یهودی ترامپ یعنی جراد کوشنر به‌عنوان نماینده ویژه ترامپ در امور خاورمیانه که خانواده‌اش به گزارش واشنگتن پست، کمک‌های مالی به پروژه شهرک‌سازی کرده و تجربه مرتبطی با سیاست ندارد، این شگفتی بیشتر شد.

دنیس راس، نماینده آمریکا در فرآیند صلح خاورمیانه در دولت‌های کلینتون و بوش و نیز مشاور ویژه دولت اوباما، در مورد نقش ترامپ در صلح خاورمیانه می‌گوید: «باید بگویم که نشانه‌ای در اختیار ندارم. این ایده که هر کسی دقیقا بداند وی به‌عنوان رئیس‌جمهوری در خاورمیانه چه خواهد کرد، نوعی ادعای بزرگ است.» راس می‌گوید هر آمریکایی از زمان هری ترومن حداقل با یک نبرد یا بحران بزرگ در خاورمیانه روبه‌رو بوده است اما ترامپ با جهنمی روبه‌رو است: جنگ در سوریه که تقریبا نیم میلیون کشته و میلیون‌ها پناهجو به جای گذاشته است؛ عراق که بین نیروهای داعش و نیروهای شیعه تحت پشتیبانی ایران تقسیم شده است؛ جنگ در یمن؛ بحران در مصر، کشوری 93 میلیون نفری که اخیرا به دلیل کمبود برنج، شکر و روغن نیاز به دریافت وام از سوی صندوق بین‌المللی پول پیدا کرده است؛ فرآیند صلح بی‌نتیجه بین فلسطین و رژیم اشغالگر قدس؛ روسیه‌ای که ثابت کرده است ظرفیت و آرزوی کسب قدرت موثر و اثر گذاشتن بر منطقه خاورمیانه را دارد و در پایان، رسیدن ایران به رویای دیرین هژمونی منطقه‌ای.

پیش‌بینی سالانه‌ای که از سوی این کنفرانس اعلام شده گویای آن است که ایران از اوضاع منطقه سود برده است. ایران که در برخی موارد متحد روسیه محسوب می‌شود، اکنون بازیگر عمده‌ای در چهار پایتخت عربی است: بغداد، بیروت، دمشق و صنعا. جولین بارنز دسی، متخصص امور خاورمیانه در شورای روابط خارجی اروپا در بروکسل معتقد است که شاید ترامپ بتواند سیاست جامعی ایجاد کرده و رهبر ائتلاف‌های تاثیرگذاری شود، زیرا به نظر وی حس از میان رفتن نظم منطقه‌ای تقویت شده است. با وجود این سخنان، غرایز استراتژیک رئیس‌جمهوری منتخب آمریکا به اندازه کافی واضح است که پیش‌بینی کنیم سیاست خارجی ترامپ در واقع شبیه آن چیزی خواهد بود که «والتر راسل مید» سردبیر نشریه «امریکن اینترست» از آن به‌عنوان جکسونی (یا به عبارتی پوپولیسم روستایی) یاد می‌کند که به اندرو جکسون، رئیس‌جمهوری قرن نوزدهم ایالات متحده آمریکا اشاره می‌کند.

سنت جکسونی که «مید» ترامپ را دنباله‌رو وی می‌داند، پوپولیست بودن، ملی‌گرا بودن، برابری خواه بودن (حداقل به‌طور لفظی و زبانی) و فردگرا بودن است. این سنت که منجر به لیبرتارین بودن برای زندگی روزمره می‌شود، وقتی به سیاست خارجی می‌رسد ممکن است برای آمریکا منجر به تهدیداتی ‌شود. اگر تهدیدی وجود نداشته باشد، ایده جکسونی می‌گوید «زندگی کن و بگذار زندگی کنند» و علاقه‌ای به مداخلات یا ملت‌سازی در آنسوی آب‌ها ندارد. اما اگر تهدیدی وجود داشته باشد، یک جکسونی تبدیل به وطن‌پرستی آتشین مزاج می‌شود که باور به «پیروز شدن با تمام هزینه‌های ممکن و به هر هزینه‌ای» دارد. این ممکن است به این معنی باشد که ممکن است سیاست خارجی ترامپ در عمل اغلب تفاوت فاحشی نداشته باشد، حتی به رغم اینکه الفاظ بین‌المللی لیبرال اوباما کمتر به کار می‌رود.

جاناتان رینولدز، استاد دانشگاه اسرائیلی نیز با مید موافق است و معتقد است: «در کارزار انتخاباتی ترامپ آنچه بسیار مشهود و سازگار بود، این است که وی ترکیبی استراتژیک از اظهارات و کاربرد یکجانبه نیروی نظامی است و اعتقادی به متحد ندارد، ناتو را مورد سوال قرار می‌دهد و دست روسیه را در اوکراین و سوریه باز می‌گذارد. از سوی دیگر اظهاراتی برای مخالفت با برنامه هسته‌ای ایران و داعش کرده است. این ترکیبی از انزواگرایی، سیاست حمایت‌گرایانه اقتصادی و ابراز وجود است. چنین مساله‌ای از سال 1941 به این سو در بطن استراتژی‌های بزرگ آمریکایی دیده نشده است.» اما معنی این اظهارات برای خاورمیانه چیست؟ آیا این به معنی پایان ملت‌سازی و راه حل دو دولت است؟

در این چارچوب، احتمالا ارتقای دموکراسی، آزادی، ملت‌سازی و حقوق بشر کنار گذاشته خواهد شد. این اتفاق در مورد سیاست اوباما در مورد برقراری توازن بین ایران و کشورهای عربی رخ خواهد داد و روابط ضدآمریکایی در تهران بیشتر می‌شود. با این حال ترامپ منطقه را دشوار و پیچیده خواهد یافت و یک لحظه اساسی در این میان تنظیم روابط دلخواه متناقض خود با ایران و روسیه خواهد بود. روابط بهتر با روسیه برای نابود کردن افراط گرایان منجر به ترس اروپایی‌ها نیز خواهد شد. علاوه بر این دیگر فشار زیادی بر اسرائیل برای راه‌حل ایجاد دو دولت نخواهد بود. ‌مشاوران ارشد ترامپ، جراد کوشنر و جیسون گریبلات، در کنار سفیر آمریکا در رژیم اشغالگر قدس، دیویدای فریدمن، همگی اظهارات خصمانه در مورد راه‌حل ایجاد دو دولت در خاورمیانه داشته‌اند و از پروژه شهرک‌سازی حمایت کرده و خواهان «تقسیم نشدن بیت‌المقدس» هستند. این ادعا که داماد ترامپ «برترین استعداد طبیعی را دارد» در کنار «توانایی ذاتی برای انجام معاملات بزرگ» در حال افزایش یافتن است و بر آینده خاورمیانه اثرگذار خواهد بود.