تاریخ ۶۰ ساله فرار مغزها
مهدی عبداللهی
کارشناس ارشد و فعال رسانه
ایران ازنظر مهاجرت نخبگان در بین کشورهای جهان رتبه بالایی دارد، حدود ۲۵درصد از کل ایرانیان تحصیلکرده هماکنون در کشورهای توسعهیافته زندگی میکنند. طبق آمار صندوق بینالمللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از ایرانیان تحصیلکرده برای خروج از ایران اقدام میکنند و ایران ازنظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور درحالتوسعه و توسعهنیافته جهان، مقام برجستهای را دارد. خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالی، معادل خروج ۵۰ میلیارد دلار سرمایه سالانه است.
مهدی عبداللهی
کارشناس ارشد و فعال رسانه
ایران ازنظر مهاجرت نخبگان در بین کشورهای جهان رتبه بالایی دارد، حدود ۲۵درصد از کل ایرانیان تحصیلکرده هماکنون در کشورهای توسعهیافته زندگی میکنند. طبق آمار صندوق بینالمللی پول، سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار نفر از ایرانیان تحصیلکرده برای خروج از ایران اقدام میکنند و ایران ازنظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور درحالتوسعه و توسعهنیافته جهان، مقام برجستهای را دارد. خروج سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالی، معادل خروج ۵۰ میلیارد دلار سرمایه سالانه است. به لحاظ تاریخی مهاجرت نخبگان ایرانی را میتوان در سه دوره طبقهبندی کرد که هرکدام نقطه عطفی در تاریخ ایران محسوب میشوند. این سه دوره عبارتند از:
برنامههای مرحله اول: قبل از وقوع انقلاب اسلامی تا آغاز جنگ تحمیلی
تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نخبگان کشور پس از اتمام دوره تحصیلی خود در غرب، به کشور بازمیگشتند اما با شروع دور تازه حضور آمریکا در ایران، سیاستها، برنامهها و جریان رشد اقتصادی یکی از سمتگیریهای خود را متوجه تربیت متخصصان در خارج از مرزهای کشور کرد. جرقههای انقلاب اسلامی که از دهه ۱۳۴۰ آغاز شده بود، موجب افزایش تنشهای سیاسی و ناآرامیهای دانشجویی در سالهای دهه ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ و نیز ناتوانی دانشگاهها در پذیرش روزافزون دانشآموختگان دبیرستانها شد و خروج نخبگان ایرانی را سرعت بخشید بهگونهای که در ۱۰ساله ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۵ حدود ۷۰۰ هزار نفر از نخبگان علمی و مدیریتی از کشور خارج شدهاند. در سال تحصیلی ۵۷-۵۶ نزدیک به ۱۰۰ هزار دانشجوی ایرانی در خارج از ایران مشغول تحصیل بودند که از این تعداد ۳۶ هزار و ۲۲۰ نفرشان در آمریکا و بقیه در دیگر کشورها تحصیل میکردند. در آستانه انقلاب بیشتر متخصصان وابسته به رژیم پهلوی شاغل در نهادهای دولتی در گروه سنی بالا اقدام به مهاجرت کردند. هرچند وقوع انقلاب اسلامی منجر به خروج تعداد زیادی از مهاجران شد، اما بهموازات مهاجرت آنان، بسیاری از نخبگان علمی و سیاسی که در روند انقلاب اسلامی نقش بسیار چشمگیری داشتند به کشور بازگشتند. در سال تحصیلی ۵۹-۵۸ شمار دانشجویان پذیرفتهشده در دانشگاههای آمریکا از ۴۵ هزار و ۳۴۰ نفر پذیرفته شده در سال تحصیلی ۵۸-۵۷ به ۵۱ هزار و ۳۱۰ نفر در سال افزایش یافت. در واقع ایران در مقایسه با سایر کشورها بیشترین دانشجو را در آمریکا داشت. تعطیلی دانشگاهها در سال ۱۳۵۹ بهموجب انقلاب فرهنگی نیز در مهاجرت بدون برنامهریزی قبلی برخی از نخبگان موثر بوده است. تعداد مهاجران از ۴۵ هزار نفر در سال ۱۳۳۵ به ۸۵۲ هزار نفر در سال ۱۳۶۵ رسید.
مرحله دوم: وقوع جنگ تحمیلی
جنگ تحمیلی نیز ضربه دیگری بر چرخه مهاجرت نخبگان زد و بر شتاب آن افزود تا جایی که انگیزه خروج و عدم بازگشت در بین متخصصان را دامن زد. پس از پایان جنگ تحمیلی نیز به دلیل واکنش سرد و بیاعتنایی دولتها، نخبگان ماندن را به بازگشت به ایران ترجیح دادند. آمارهای ارائهشده از سوی اداره مهاجرت آمریکا نشان میدهد که در سالهای ۱۳۷۷- ۱۳۵۰ به حدود ۲۵۸۱۹۳ نفر ایرانی اجازه ورود به آمریکا دادهشده است.
مرحله سوم: پایان جنگ تحمیلی تا امروز
با پایان جنگ تحمیلی، شرایط اقتصادی نامناسب، تحولات سیاسی و وجود شبکههای ارتباطی قوی در سطح بینالمللی موجب مهاجرت بخش اعظمی از نخبگان جوان شد. گرچه در اوایل دهه ۷۰ دولت وقت تلاشهایی را برای بازگرداندن استادان و متخصصان انجام داد ولی این تلاشها با موفقیت چندانی روبهرو نشد.در دهه ۱۳۷۰ شاغلان مراکز علمی- پژوهشی کشورهای آمریکا، اروپای غربی و کانادا در برخی از رشتهها دو برابر متخصصان داخلی کشور بوده است. بر پایه آمارهای سازمان ملل در سال ۱۳۷۱ حدود ۲۴۰ هزار ایرانی با تحصیلات عالی در آمریکا عضو هیاتعلمی بودهاند. جالب اینکه شمار اعضای تماموقت هیاتعلمی در کل مراکز آموزش عالی ایران در سال تحصیلی ۱۳۷۶-۱۳۷۵ نزدیک به ۱۹۰۰ نفر بوده است. علاوه بر نخبگان علمی، نخبگان اقتصادی و مدیریتی نیز بخش قابلتوجهی از مهاجرت نخبگان را شامل میشوند. بر اساس آمارها در سال ۱۳۷۸ تعداد ۹۰ هزار و در سال ۱۳۷۹ تعداد ۲۲۰ هزار نفر نخبه علمی، مدیریتی و صاحب سرمایه به یکی از کشورهای غربی مهاجرت کردهاند. همچنین در سال ۱۳۸۵ حدود ۱۸۲ هزار نفر از متخصصان و مدیران میانی کشور تنها برای مهاجرت به کانادا به سفارت این کشور در تهران مراجعه کردهاند. در همین سال حدود ۴ میلیون ایرانی متخصص در خارج از کشور بودهاند.
بر اساس آمار صندوق بینالمللی پول تا سال ۲۰۰۹ آمار مهاجرت نخبگان از ایران سالانه بیش از ۱۰۰ هزار نفر بوده که به ترتیب اکثریت آنان به کشور آمریکا و کانادا مهاجرت کردهاند.در دوره دولت دهم یکی از استدلالهای مسوولان نظام آموزشی کشور این بود که با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاههای کشور، روند خروج نخبگان علمی کمتر خواهد شد بهطوریکه در برخی از گرایشها و رشتههای دانشگاهی پذیرش دانشجو به بیش از دو و حتی به ۳ برابر سالهای قبل از ۱۳۸۸ افزایش یافت؛ اما آمارهای منتشرشده از خروج نخبگان علمی در این مدت، این موضوع را کاملا نقض میکند. بر اساس یک پژوهش موسسه آموزش بینالمللی آمریکا در سال ۱۳۹۱ (۲۰۱۳) تعداد ۱۰ تا ۱۶هزار دانشجوی ایرانی در این کشور مشغول به تحصیل بودند؛ اما نکته حائز اهمیت، افزایش تعداد دانشجویان ایرانی در سال ۱۳۹۱ است بهطوریکه تعداد دانشجویان ایرانی در این کشور، در مقایسه با سال تحصیلی ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ بیش از ۲۵ درصد افزایش یافته است. در سال ۱۳۹۳ تعداد ۱۲۰ هزار نفر دانشجوی ایرانی در خارج از کشور مشغول به تحصیل بودهاند که کشورهای مالزی، آمریکا، کانادا، آلمان، ترکیه، انگلیس و تاجیکستان بیشترین تعداد دانشجویان را پذیرفتهاند.
60 سال مهاجرت نخبگان و چند نکته
صندوق بینالمللی پول، بیکاری، سطح پایین درآمد استادان و نخبگان، نارساییهای مالی و اداری و کمبود امکانات تخصصی- علمی را ازجمله دلایل مهاجرت ایرانیان ذکر کرده است. بهطورکلی فرصتهای مختلفی موجب ترغیب نخبگان به مهاجرت از کشور میشود و رفتارهای مهاجرتی نخبگان موضوع پیچیده و چندلایهای است که محدود کردن آن به تنها یک یا چند عامل قاطع و تعیینکننده نمیتواند پاسخ مناسبی برای یافتن دلیل مهاجرت باشد. هرچند که برخی عوامل وزن بیشتری در این موضوع دارند اما باید به فهم عمیق و شناسایی مکانیزمها و مراحلی که در این تصمیمگیری دخیل هستند پرداخت.
عوامل موثر در مهاجرت نخبگان
- پیشرفت حیرتانگیز دانش و فن
- گسترش وسایل ارتباطی
- توزیع ناعادلانه امکانات علمی در مناطق مختلف کشور و عدم هماهنگی بین دانشگاههای دولتی و غیردولتی در پذیرش دانشجو
- ناهمخوانی تخصص برخی از نخبگان با نیازهای جامعه
- کمبود امکانات تحقیق و تفحص در جامعه
- تورم، گرانی و عدم تامین معاش
- بیتوجهی به اشتغال نیروی فعال و متخصص
- عدم احساس امنیت شغلی
- ازدواج و تحصیل
- تبعیض و کمبود امکانات رفاهی
- عدم ارضای خواستههای منطقی
- تحرک شدید طبقاتی چه بهطرف بالا چه پایین
- تحولات جمعیتی و مورفولوژیک؛
- نفوذ پنهان و آشکار سیاستهای بیگانگان
- عدمحمایت از نیروهای متخصص؛
- کمرنگ شدن اهمیت معنوی و قداست دانشگاه
- وجود تبعیض بین فرهیختگان بهویژه در دادن رتبههای تحصیلی و جذب در مراکز علمی
- استفاده از روابط بهجای ضوابط، سوءاستفاده از پستهای دولتی و مناصب عمومی
- عدم تعادل و نابرابری در اجرای قوانین
- عدم مشارکت نخبگان در اداره زندگی محلی و منطقهای
- مشارکت ندادن اصحاب اندیشه در تصمیمگیریهای کلان
- رشد قارچ گونه مراکز دانشگاهی
- بیتوجهی به کیفیت آموزش در دانشگاهها
- شیوع مدرکگرایی در کشور
- عدم برنامهریزی مداوم در خصوص نخبگان؛ ناهماهنگی بین سازمانهای متولی امور نخبگان
- احساس انفعال در نخبگان
نکته پایانی اینکه در همه دورههای یادشده مقصد مهاجرتی بیشترین نخبگان آمریکا بوده که حداقل بیش از ۳۶ سال است که با کشورمان در تقابل است. هرچند مهاجرت نخبگان در جهان امری عادی بوده که اغلب کشورهای کمتر توسعهیافته با آن روبهرو هستند اما خروج تعداد بیشمار نخبگان از کشور نمیتواند موضوع بیاهمیتی باشد. درواقع سرمایه بسیار ارزشمندی به نام نیروی انسانی نخبه که هزینههای بسیار زیادی صرف تربیت آنها شده است، دقیقا در زمانی که باید به ثمر بنشیند با بیبرنامگی و ضعفهای ساختاری دودستی تقدیم کشورهای توسعهیافته و در راس آنها آمریکا میشود.
ارسال نظر