متولیان صنعت فرش خبر دادند
هدفگذاری یک میلیارد دلاری صادرات فرش
آذر رسولی*- دولت در حالی از هدفگذاری یک میلیارد دلاری صادرات فرش دستباف خبر داده که صاحبنظران صنعت فرش، این هدفگذاری را تا حدی، آرمانی و دور از دسترس میدانند.
بخش خصوصی: این هدفگذاری دور از دسترس است
آذر رسولی*- دولت در حالی از هدفگذاری یک میلیارد دلاری صادرات فرش دستباف خبر داده که صاحبنظران صنعت فرش، این هدفگذاری را تا حدی، آرمانی و دور از دسترس میدانند. به سراغ هر یک از متولیان و دستاندرکاران صادرات غیرنفتی از جمله فرش دستباف ایران که میرویم، عبارت «ورود به بازارهای جدید» یا «شناسایی و ورود به بازارهای هدف» یا عباراتی نظیر این را به عنوان یکی از راهکارهای توسعه صادرات مطرح میکنند و این عبارات آن قدر تکرار شده که دیگر شعاری کلیشهای محسوب میشود.
این عبارات را همه فعالان هنر - صنعت فرش دستباف از رییس مرکز ملی فرش ایران گرفته تا متولیان بخشهای مختلف دولتی، تعاونی و خصوصی این هنر - صنعت بیان میکنند؛ اما بحث بر سر این است که این اندیشه و ایده ارزشمند چگونه قرار است به مرحله اجرا درآید و در گام اجرایی نیز چگونه باید مطمئن شد که مسیری درست را طی کند؟ زیرا بیبرنامگی و عدممدیریت صحیح در ورود به یک بازار موجب از دست دادن آن خواهد شد.
امروز وضعیت صادرات فرش کشور و نظرات کارشناسان این حوزه نشان میدهد که «ورود به بازارهای جدید» در این حوزه که اندیشهای قدیمی اما ارزشمند است، متاسفانه به دلیل مشخص نبودن هدف و برنامه، به شیوه باری به هر جهت و کوتاه مدت دنبال میشود و برنامهای مدون و درازمدت ندارد.
در سال جاری هریک از مسوولان اصلی و دولتی هنر- صنعت فرش دستباف با این پرسش رسانهها مواجه شدهاند که چه برنامهای برای رسیدن به هدفگذاری یک میلیارد دلاری صادرات این کالا دارید، اما در پاسخ عباراتی تکراری با این مضمون گفتهاند که: «ورود به بازارهای جدید»، «دستیابی به بازارهای هدف»، «تثبیت بازارهای قدیمی.»
اما تنها برنامهای که برای این شعارهای تکراری ارائه میشود، بیان دو عبارت کلیشهای دیگر با عنوان «اعزام و پذیرش هیاتهای تجاری» یا «حضور در نمایشگاههای خارجی» است.
گویی نیازی به برنامههای تدوین شده برای برپایی این نمایشگاهها و اعزام هیاتهای تجاری نیست و لازم نیست به اقتضائات کشور میزبان در تجارت فرش دستباف توجه شود. از طرفی تحقیق و تفحص قبلی در آن کشور و برآورد سلایق یا قوانین تجاری حاکم بر آن کشور یا فرهنگ آن سرزمین نیز جزو جاماندههای برنامهها شده است!
۶ سفر خارجی با چه برنامهای؟
از ابتدای سال ۹۱ تا به حال که حدود شش ماه میگذرد، مرکز ملی فرش تعداد ۶ سفر خارجی با اعزام هیات تجاری به کشورهای لبنان، روسیه، چین ۲ بار، آفریقای جنوبی و قطر ، برای تحقق همین عبارات «ورود به بازارهای جدید» داشته است.
حمید کارگر، سرپرست روابط عمومی و امور بینالملل سازمان توسعه تجارت ایران که خود نیز کارشناس فرش است در این باره میگوید: «داشتن برنامه برای ورود به بازارهای جدید و تثبیت بازارهای پیشین تنها به معنای فهرست کردن نام چند کشور یا اعزام چند تاجر به آن کشورها نیست. چگونگی انتخاب تجار برای حضور در نمایشگاه یا هیات تجاری، چگونگی رصد بازار هدف و کسب اطلاعات از خواستهها، نیاز و سلایق مصرف کنندگان در آن بازار نیز باید مورد توجه قرار گیرد.»
مدیر روابط عمومی و مشاور اطلاع رسانی پیشین مرکز ملی فرش ایران میافزاید: «بررسی قوانین گمرکی، بانکی و تجاری کشور هدف، سنجش میزان و چگونگی حضور فروشندگان فرش ایرانی در آن کشور، بررسی میزان افت و خیز بازار هدف به صورت پیوسته، برنامهریزی برای تداوم حضور در بازار مربوطه و عواملی از این دست از جمله الزامات این حرکت است.»
اما به راستی آیا نباید تنوع فرشهای عرضه شده با توجه به خواستههای کشورهای هدف رصد شود؟ به طور نمونه آیا مردم کشورهای اروپایی یا آسیایی از رنگهای مورد علاقه و مورد استفاده در فرشهای ما لذت میبرند یا مایلند فرش ایرانی را با تنوع شکل و رنگ دلخواه خود داشته باشند؟ آیا این نیکوست که به بهایی ناچیز نماد هویت فرهنگی ما ایرانیان در نمایشگاههای خارجی به حراج گذاشته شود؟!...
حراج هویت ملی تاریخی؟
جای تاسف دارد که آنچه از برآیند ناظران و حاضران در نمایشگاههای اخیر فرش دستباف در دیگر کشورها به گوش میرسد اخباری نامبارک در عدمدستیابی به بازارهای باثبات و متکثر فرش ایرانی است. از بدیهیات این نمایشگاهها، شکستن قیمتها و کاستن از عزت و ارزش برند نامدار این محصول است و این مهم نه تنها به اعتبار و سابقه این محصول لطمه میزند که ضرری جبران ناپذیر را نیز متوجه فروشندگان فعال و قدیمی حاضر در بازار آن کشورها میکند.
امیر حسین چیت سازیان، استادیار دانشگاه کاشان و پژوهشگر هنر، با اشاره به بازاریابی و سلیقهیابی بازارهای جهانی فرش میگوید: «در مرکز ملی فرش مطالعاتی در زمینه سلیقهیابی و نگاه بعضی کشورها در ارتباط با فرش ایران انجام شده که گامی مثبت بوده ولی کافی نیست. چون در این زمینه مرکز ملی فرش باید همکاری سفارتخانههای ایران و بخشهای اقتصادی و وابستههای اقتصادی-بازرگانی را نیز جلب کند و حرکتی گروهی و مشارکتی را سامان دهد.»
این دکترای پژوهش هنر تاکید کرد: «ارتباط مرکز ملی فرش با مراکز دانشگاهی آن طور که انتظار میرود به صورت قوی نیست و این تاثیر منفی در عملکرد مرکز خواهد گذاشت.»
نقد صادرات یک میلیارد دلاری
از سوی دیگر، از مهمترین هدفهای متولی مرکز ملی فرش ایران که در تمامی رسانهها از آن سخن به میان آمده، صادرات یک میلیارد دلاری فرش دستباف است. این سخن در مقایسه با صادرات فرش دستباف در سال گذشته رقمی نزدیک به دو برابر است.
عبداله احراری، پژوهشگر فرش در این باره میگوید: «هدفگذاری یک میلیارد دلاری برای صادرات فرش دستباف نه تنها امکانپذیر نیست، بلکه تحقق صادراتی همانند سال گذشته معادل صادرات ۵۶۰ میلیون دلار نیز دارای احتمالی بسیار ضعیف است.»
وی افزود: «متولی فرش دستباف کشور، هیچ برنامه، راهکار یا مدلی را برای این امر ارائه نکرده است و در واقع خواسته با یک جمله شعاری، امیدی واهی را در بین جامعه فرش ایجاد کند.»
این پژوهشگر فرش اظهار کرد: «ساختار مرکز ملی فرش ایران به گونهای نیست که دلسوزان، منتقدان و ذینفعان و دستاندرکاران تولید و صادرات فرش دستباف را بپذیرند. این مرکز درعمل حاضر نیست که عملکرد خود را در بوته نقد بگذارد و به نظرات دستاندرکاران توجه کند.»
آمار سخنی دیگر دارند!
رضی میری، رییس کنفدراسیون صادرات ایران نیز درباره هدفگذاری امسال مرکز ملی فرش برای رسیدن به یک میلیارد دلار صادرات فرش دستباف عنوان کرد: «طبق آمارهایی که در کارگروه مربوطه در استان تهران دیدهام و با شرایط موجود اقتصادی که وجود دارد با کاهش صادرات مواجهیم.»
میری میافزاید: «با توجه به این آمار و گذشت نیمی از سال، هدفگذاری یک میلیارد دلاری برای فرش تنها در حد شعار باقی میماند و شدنی نخواهد بود.»
این تولیدکننده و صادرکننده فرش ایران، در خصوص سهم ذینفعان و دستاندرکاران تولید و صادرات فرش دستباف در تصمیم گیریها و برنامه ریزیهای کلان هنر-صنعت فرش اظهار کرد: «پیش از این و در دوره مدیریت قبلی، ذینفعان و دستاندرکاران تولید و صادرات فرش دستباف در تصمیمگیریها سهیم و تاثیرگذار بودند و جلسات زیادی با فعالان این حوزه برگزار میشد؛ ولی در دوره جدید شاهد این مساله نیستیم و ارتباط ما با مرکز بسیار ضعیف و کمرنگ شده است.»
دکتر بصام، رییس انجمن علمی فرش ایران نیز، نظر خود را در مورد هدفگذاری یک میلیارد دلاری برای صادرات فرش دستباف چنین میگوید: «از نگاه علمی دستیابی به این رقم صادراتی بعید به نظر میرسد و تصور میشود هدفگذاری آرمانی صورت گرفته است. تجربه سالهای گذشته صادراتی کمتر از این رقم را نشان میدهد و امسال با توجه به کاهش میزان تولید فرش و افزایش قیمت آن، به نظر میرسد دستیابی به صادرات یک میلیاردی مقدور نیست.»
این استاد دانشگاه هدفگذاری یادشده از سوی مرکز ملی فرش ایران را بالاتر از توانمندیها و واقعیات دانست و ادامه میدهد: «بعید است که به این رقم از صادرات برسیم یا حتی از نزدیک آن گذر کنیم.»
زدن توپ به دروازه خودی
بر این بیبرنامگی و عدمتعهد به فرش دستباف به عنوان مهمترین کالای صادراتی غیرنفتی، این را بیفزاییم که در تاریخ ۳۱/۵/۱۳۹۱ خبری به نقل از خبرگزاری «فارس» با عنوان «وزارت صنعت قادر به توسعه صنایع کشاورزی، تبدیلی و فرش نیست» روی پورتال مرکز ملی فرش روی خط خبری قرار گرفت. متن این خبر نشان از انفکاک مرکز ملی فرش ایران از وزارت صنعت، معدن و تجارت و الحاق آن به وزارت جهاد کشاورزی دارد.
باور نداشتن به توانایی اداره مرکز هنر-صنعت فرش دستباف ایران، این هویت ملی و مهمترین کالای صادراتی غیرنفتی، نمادی گویا از نداشتن مدیریتی صحیح و برنامهای مدون برای تجارت جهانی در حوزه فرش دستباف است.
در این شرایط، شنیدهها حاکی است که کشورهای رقیب با برگزاری نشستهای مشترک و ایجاد کنسرسیوم چندجانبه در پی رسیدن به وحدت و چارهاندیشی در این باره هستند. آنها منتظر نمیمانند تا ببینند بازار به چه سمتی میرود و تقدیر چه میشود، اما ما همچنان به نگاهی کلیشهای و شعاری کفایت کردهایم و از سهم خود در این بازار پرتلاطم و برای پاسداشت این هنر- صنعت اصیل و هویت تاریخی، فرش دستباف ایران دفاع نکردهایم.
*کارشناس ارشد علوم ارتباطات
ارسال نظر