نظرگاه
موانع صادراتی واحدهای تولیدی در بازارهای هدف
بحران اقتصادی جهانی موجب شده تا بسیاری از خریداران خارجی سفارشات خود را کاهش داده یا به تعهدات خود پایبند نباشند و کشور ایران نیز از این وضع مستثنی نیست.
در چنین شرایطى واحدهای تولیدی کشورمان کم و بیش تنها در برخى از بازارهاى صادراتى جهان حضور داشتهاند. اگرچه درطول سالهای 80 تا 88 با افزایش صادرات مواجه بودهایم و همانطور که در نمودار (1) نشان داده شده روند صادرات طی این سالها صعودی است، ولی در مقایسه با صادرات دیگر کشورها، سهم فعلی ایران در صادرات جهانی متناسب با پتانسیل صادراتی کشور نبوده و رقمی بسیار ناچیز است و نمیتوان این افزایش را به منزله موفقیت در این عرصه دانست. (نمودار 1)
از نظر استانداردهاى جهانى، ایران از جمله کشورهایى است که پتانسیلهاى لازم را براى تبدیل شدن به یک ابرقدرت در عرصه صادرات دارد، اما عدم حضور پررنگ ایران در صادرات جهانی سوالی است که بیشتر به معادلهاى چند مجهولى مىماند و تعداد جوابهاى آن زیاد است. پیش از آن که به دنبال راهحل برای گسترش صادرات باشیم، شناسایی موانع صادراتی امری ضروری است. بدین منظور در ادامه به بیان بعضی از این موانع پرداخته شده است:
• تحریمهای سیاسی و اقتصادی مانعی است که صادرات ایران را دچار چالش نموده است. به موجب این امر، اعتبارات اسنادی (LC) و ضمانتنامههای صادر شده در داخل کشور از سوی کارگزاریهای خارجی پذیرفته نمیشود و از طرفی عدم واگذاری خط اعتباری صادراتی از ۴۵ بانک ایرانی فعال در خارج کشور، بازرگانان را در تبدیل و انتقال ارز حاصل از صادرات توسط بانکهای ایرانی دچار مشکل کرده است.
• قرار گرفتن ایران در زمره کشورهای با ریسک تجاری
• اعمال تعرفههای سنگین گمرکی در نتیجه عدم عضویت در WTO
•عدم پشتیبانی لازم از سوی سازمانها و ارگانهای ذیربط جهت تسهیل تجارت خارجی
• قوانین و سیاستهای حاکم گمرکی از جمله مشکلات قرنطینه، ترخیص و بازرسی کالا در گمرکات کشورهای هدف
•نیاز به راهاندازی خطوط ریفاینانس خارجی
•مشکلات ناشی از تفاوتهای فرهنگی، زبانی، سیاسی، قانونی، اقتصادی، جغرافیایی و... شامل تغییرات شدید سبک زندگی در کشور هدف، ضعف تجربیات صادراتی در یک صنعت، عدم تطابق استانداردهای کشورهای هدف برای یک کالای خاص و ورود آسان رقبای قدرتمند خارجی به بازار به دلیل پایین بودن سطح تنوع محصولات.
• عدم توجه کافی به موضوع تحقیقات بازار جهت سنجش تقاضا در بازارهای هدف و موردکاوی سازمانهای برتر جهانی.
• بالاتر بودن قیمت تمام شده برخی محصولات ایرانی نسبت به نمونههای مشابه خارجی آن در نتیجه عواملی چون بالا بودن هزینه نیروی کار، قیمت مواد اولیه و...
• فقدان شبکههای مدرن بازاریابی، فروش و توزیع در بازارهای هدف محصولات ایرانی
• عدم وجود بازاریابی الکترونیکی در کشورهای شریک بزرگ تجاری ایران چون عراق، امارات، افغانستان، پاکستان، سوریه و...
• از دیدگاه خریدار جهانی برخی محصولات صادراتی ایران در شرایط یکسان و در مقایسه با نمونههای مشابه خارجی در اولویت بعدی قرار دارند که این امر در نتیجه خوشنام نبودن برند این کالاها در بازارهای هدف به لحاظ سوابق کیفیتی پایین، تبلیغات منفی، سودجویی برخی شرکتها و ... به وجود آمده که متاسفانه به دیدگاهی عمومی تبدیل شده است. لازم به ذکر است هر یک از این موارد به عنوان بخشی از دلایل عدم حضور فعال واحدهای تولیدی کشور در عرصه صادرات موفق بوده و نیاز به انجام مطالعات تفصیلی در این زمینه احساس میگردد. همچنین موارد عنوان شده تنها موانع و مشکلات موجود در کشور هدف میباشد و اگر مشکلات داخلی را نیز به آن بیفزاییم، صادرات در ایران فعالیتی بسیار سخت و طاقت فرساتر از آن است که به نظر میرسد.
ارسال نظر