دیدگاه
تجارت پرسود ایدههای کارآفرینی
«ایدههای کارآفرینی» امروز در اقتصادهای آزاد، به یک «تجارت پرسود» تبدیل شده است. این تجارت پررونق، حاصل باور و اعتقادی است که صاحبان سرمایه به ارزش ایدههای نوین کسبوکار پرورده شده در ذهن انسانهای خلاق و مبتکر اما فاقد سرمایه و امکانات سرمایهگذاری، پیدا کردهاند.
ندا فرامرزیان
«ایدههای کارآفرینی» امروز در اقتصادهای آزاد، به یک «تجارت پرسود» تبدیل شده است. این تجارت پررونق، حاصل باور و اعتقادی است که صاحبان سرمایه به ارزش ایدههای نوین کسبوکار پرورده شده در ذهن انسانهای خلاق و مبتکر اما فاقد سرمایه و امکانات سرمایهگذاری، پیدا کردهاند. تعامل میان سرمایه و ایدههای کارآفرینی، یک تعامل منصفانه و «برد - برد» است و میتوان ادعا کرد که یکی از عوامل تاثیرگذار در توسعه سریع اقتصادی کشورهای پیشرفته جهان در دهههای اخیر را باید در وجود همین تعامل دو سویه جستوجو کرد.
امروزه ارزش و اهمیت اقتصادی ایده پردازی در کسبوکار به جایی رسیده که بسیاری از شبکههای معروف و پربیننده جهان، سهم قابل توجهی از ساعات پخش خود را به تهیه و پخش برنامههای کارآفرینی اختصاص داده اند که با حضور در این برنامهها، در برابر پانلی از کارآفرینان برجسته و صاحبنام، به تشریح جنبههای مختلف و مزیتهای اقتصادی ایدههایی که در ذهن خود پروراندهاند، میپردازند و توجه سرمایهگذاران بالفعل و بالقوه را برای خرید آن ایدهها که در هر صورت معاملهای سودآور خواهد بود، به سوی خود جلب میکنند.
چیزی شبیه رابطهای که امروز میان نویسندگان و مترجمان فاقد سرمایه و ناشران کتاب در کشور ما وجود دارد. با این تفاوت که به دلیل رکود و کسادی حاکم بر بازار نشر و کتاب و پایین بودن بیسابقه تیراژ کتاب، نه درآمدی درخور، نصیب مولفان و پدیدآورندگان کتاب میشود و نه ناشران از این تعامل فرهنگی سود میبرند.
اما اهداف اصلی مدنظر نویسنده از نگارش این یادداشت به تصویر کشیدن نگاه کاملا متفاوتی است که نسبت به ارزش اقتصادی ایدههای کسب و کار و کارآفرینی در کشور ما وجود دارد. به عبارت دیگر هنوز در کشور ما این باور در میان صاحبان سرمایه به وجود نیامده که ابزار و اولیه ایجاد هرکسب و کار، خود سرمایه نیست، بلکه ایدههای نوین و متفاوتی است که میتواند به خلق و ایجاد کسب و کارهای پررونق و پردرآمد بینجامد.
این ایدهها الزاما در ذهن صاحبان سرمایه خلق نمیشود، بلکه باید مانند کشورهای پیشرفته، از طریق تعامل با افراد خلاق و مبتکر چنین ایدههایی را به دست آورد و روی آنها سرمایهگذاری کرد.
این تصور اشتباه که صاحبان سرمایه نیازی به ایدههای کسب و کار پرورانده شده در ذهن جستوجوگر و خلاق دیگران ندارند، باید روزی در جامعه اصلاح شود که در آن صورت، شاهد این همه سرمایهگذاریهای تکراری و اغلب زیان بخش در کسب و کار نخواهیم بود و جوانان و دیگر افراد دارای استعداد و خلاقیت کارآفرینی اما فاقد سرمایه، فرصتی برای بروز و پرورش هرچه بیشتر استعدادهای نهفته خود پیدا خواهند کرد.
میدان دادن به صاحبان ایدهها و اندیشههای نوین و ابتکاری کارآفرینی و تبدیل شدن خرید و فروش چنین ایدههایی به تجارتی پرسود در کشور ما ضرورتی است که اگر روزی تحقق پیدا کند، حاصل آن به نوش دارویی برای درمان معضل اجتماعی- اقتصادی بیکاری ما تبدیل خواهد شد. پس وقت آن رسیده که این تجارب پر سود را جدی بگیریم. البته توسعه فرهنگ کارآفرینی در کشور مشروط به آن است که دستاندرکاران و مدعیان توسعه این فرهنگ اجتماعی - اقتصادی از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به مقاصد و منافع شخصی بهرهبرداریهای خاص استفاده نکنند و اجازه دهند تنها کسانی که علاوه بر حسن شهرت، از جایگاه علمی و تجربی لازم در عرصه کارآفرینی برخوردارند، به گسترش این فرهنگ و شناساندن ارزشهای اقتصادی ایدههای کارآفرینی به جامعه و صاحبان سرمایه همت گمارند.
ارسال نظر