مردم، گرانی و دولت
مرحوم دکتر سیدضیاءالدین سجادی، استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران که صاحب این قلم نیز در دوران دانشجویی چند صباحی افتخار شاگردی آن بزرگوار را داشت، برای رای و نظر مردم اعتبار فوقالعادهای قائل بود؛ از جمله آن که اعتقاد داشت اکثریت قریب به اتفاق واژهها، اصطلاحات و مثلها و متلهایی که امروز در زبان فارسی رایج و متداول است، ساخته و پرداخته مردم عادی کوچه و بازار طی قرون و اعصار گذشته بوده و ادبا و نویسندگان آنها را صرفا جمعآوری، تدوین و در مواردی حک و اصلاح و تزئین کردهاند.
غلامرضا کیامهر
مرحوم دکتر سیدضیاءالدین سجادی، استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران که صاحب این قلم نیز در دوران دانشجویی چند صباحی افتخار شاگردی آن بزرگوار را داشت، برای رای و نظر مردم اعتبار فوقالعادهای قائل بود؛ از جمله آن که اعتقاد داشت اکثریت قریب به اتفاق واژهها، اصطلاحات و مثلها و متلهایی که امروز در زبان فارسی رایج و متداول است، ساخته و پرداخته مردم عادی کوچه و بازار طی قرون و اعصار گذشته بوده و ادبا و نویسندگان آنها را صرفا جمعآوری، تدوین و در مواردی حک و اصلاح و تزئین کردهاند. نویسنده به خاطر دارد روزی آن استاد فرزانه خطاب به جمعی از دانشجویانش میگفت حتی بسیاری از معادلسازیها برای اسامی مصنوعات وارداتی به کشور و لوازم و قطعات آنها توسط مردم عادی و تعمیرکاران آن مصنوعات ساخته شده و به عنوان شاهد مثال ذکری از اتومبیل که نخستین بار توسط ناصرالدین شاه به ایران آورده شد به میان آورد و گفت از زمانی که پای اتومبیلهای خارجی به بازار ایران باز شد، حرفهای به نام مکانیکی هم برای تعمیر اتومبیل در ایران به وجود آمد. در آن زمان چیزی به نام فرهنگستان در کشور وجود نداشت و این خود مکانیکهای کمسواد یا بیسواد بودند که برای هر یک از قطعات اتومبیلها به تناسب شکل ظاهری و کارکرد آنها به فارسی معادلسازی میکردند و پس از آن که فرهنگستان در ایران تاسیس شد، اغلب آن معادلها در فهرست واژگان مورد قبول فرهنگستان قرار گرفت.مرحوم استاد سجادی به عنون مثال به معادلهایی چون
سگ دست، شغال دست، کاسه نمد، میللنگ و گلگیر اتومبیل اشاره میکرد و میگفت مکانیکها به دلیل شباهتی که میان دو تا از قطعات اتومبیل با دست سگها و شغال وجود داشت این اسامی را برای آن دو قطعه انتخاب کردند و انتخاب معادل کاسه نمد برای قطعهای به نام
OIL RING در آن زمان هم به دلیل آن بود که برخلاف خودروهای امروزی محفظه آن شبیه یک کاسه کوچک و جنس آن هم از نوع نمد فشرده بود. واژه گلگیر را هم صافکاران اتومبیل با توجه به کاربری آن در جلوگیری از پخش گل و لای به اطراف برای آن انتخاب کردند و اهالی فرهنگستان نقشی در انتخاب چنین معادلهایی برای قطعات خودروها نداشتند. هدف نویسنده از ذکر این مقدمه نسبتا طولانی آن بود تا به مسوولان اجرایی دولت توصیه کند هنگام بحث درباره وضعیت اقتصادی کشور و حال و روز معیشت مردم، به جای نقل از این یا آن منبع آماری و شاهد مثال آوردن از زبان این یا آن مقام و شخصیت اقتصادی، به پیروی از روش شادروان دکتر ضیاءالدین سجادی، مستقیما به خود مردم مراجعه کنند و واقعیتهای مربوط به مسائلی را که مستقیما به زندگی و وضعیت معیشتی آنها مربوط میشود، از خود مردم جویا شوند. در آن صورت متوجه خواهند شد میان واقعیت و آنچه مراکز آماری و دستگاههای دولتی از وضع عمومی زندگی مردم از مسکن و خوراک و پوشاک و بهداشت و درمان گرفته تا دیگر مایحتاج اولیه و ضروری آنها اعلام میکنند فاصلههای نجومی وجود دارد.
متاسفانه حتی در برگههای جمعآوری اطلاعات مربوط به طرح هدفمند کردن یارانهها که در هفتههای اخیر میان مردم توزیع شده بود، جای بسیاری از سوالهایی که میتوانست نمایانگر وضعیت معیشتی مردم و سبد هزینه زندگی روزمره آنها باشد، خالی بود. مثلا از خانوارها سوال نشده بود در این هنگامه گرانیهای توقفناپذیر در شبانهروز چه مقدار مواد پروتئینی، لبنیات یا میوه و ترهبار مصرف میکنند. همچنین هیچ سوالی درباره سبد هزینه نیازهای فرهنگی و تفریحی و گردشگری خانوارهای ایرانی که در جوامع پیشرفته امروزی مانند مسکن و غذا و بهداشت جزو ضرورتهای اولیه زندگی است، در برگههای پرسشنامه وجود نداشت.
آنچه در آن پرسشنامهها وجود داشت مجموعهای از سوالهای پرابهام کمی بود که محدوده کوچکی از کمیتهای زندگی خانوارهای ایرانی را شامل میشد و از سوالهای کیفی که میتوانست حقایق بسیاری را درباره کیفیت زندگی اکثریت خانوارهای ایران برای مسوولان اقتصادی کشور روشن سازد، اثری در برگههای پرسشنامه به چشم نمیخورد. مثلا درباره میزان رضامندی مردم از شرایط عمومی زندگی و احساسی که آنها نسبت به وضعیت مدیریت کشور دارند، سوالی در پرسشنامه گنجانده نشده بود. اینکه هر خانواده طی سال چه مقدار هزینه صرف خرید کتاب، روزنامه و نشریات میکند یا در طول هر ماه چند بار به سینما یا تئاتر میرود، جایی در آن پرسشنامه نداشت.
آیا دلیل وجود آن همه کم و کاستیهای کمی و کیفی در برگههای پرسشنامهای که خروجی آن قرار است سرنوشت طرح تحول بزرگ اقتصادی دولت در ارتباط با هدفمند کردن یارانهها را رقم بزند، عدم پیروی از راه و روش بزرگمردانی چون مرحوم دکترسیدضیاءالدین سجادی نبوده است که با وجود آن همه احاطه به ظرایف زبان و ادبیات فارسی، مردم کوچه و بازار را بهترین مرجع برای یافتن معادل فارسی برای اسامی و واژههای بیگانه میدانست.خوب است دولتمردان ما به منظور کشف حقایق و واقعیتهای مربوط به زندگی عمومی قشرهای مختلف مردم کمی بیشتر اندیشه کنند و هزینه واقعی زندگی و نرخ واقعی تورم را هم از طریق یک جامعه آماری متشکل از گروههای مختلف اجتماعی به دست آورند و بر مبنای آن برای درمان بیماری اقتصادی کشور برنامهریزی و اقدام کنند.
ارسال نظر