ادغام وزارتخانه‌ها، بازخوانی تاریخ

دکتر منوچهر کیانی

سال گذشته، وزارت بازرگانی برای دهمین بار از زمان دایر شدنش تاکنون، یعنی طی ۷۵ سال گذشته، در وزارت صنایع و معادن، ادغام شد. بیشتر ادغام‌ها و بیشتر انتزاع‌ها طی سه دهه ۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰ اتفاق افتاد. در آن دوران نه فقط وزارتخانه‌ها در هم ادغام شدند، بلکه وزارتخانه‌های جدیدی که در هیچ کجای دنیا سابقه نداشتند، مثل وزارت «گمرکات» تاسیس شدند. بعضی از این وزارتخانه‌ها نه به خاطر وظایف سنگین و فراگیرشان، بلکه به علل «پرسنلی» به وجود آمدند.

برای ادغام و انتزاع یا تاسیس و بستن وزارتخانه‌ها، بحث‌ها و استدلال‌های مختلف و فراوانی در محافل گوناگون، از جمله در مجلس به وقوع نپیوست، ولی جالب توجه است که مسوولان با وجود قلت بحث‌ها از همان ادله و استدلال‌هایی که ادغام یک وزارتخانه را ضروری و منطقی توصیف می‌کردند، بعدا برای انتزاع آن وزارتخانه استفاده کردند.

باید دانست که از نظر مدیریت سازمانی و پیشبرد اهداف و سیاست‌های کشور، تعداد و اسامی وزارتخانه‌ها مهم نیست، آنچه در اینجا نقش حیاتی بر عهده دارد، هماهنگی و هم‌فکری بین سازمان‌ها و مسوولان آنها است و چه بسا هر چه سازمانی جمع و جورتر و دارای حواشی کمتری باشد، بتواند راحت‌تر و سریع‌تر تصمیم بگیرد و این تصمیمات را به عمل تبدیل کند. در آلمان وزارت بازرگانی و وزارت صنایع وجود ندارد. وظایف این دو ارگان را اداراتی در وزارت اقتصاد به عهده دارند. در اکثر کشورهای پیشرفته جهان وزارت بازرگانی و وزارت صنایع در هم ادغام شده‌اند.

مساله بدیهی دیگر، این است که با تاسیس یک وزارتخانه و سازمان نباید انتظار داشت که معجزه رخ دهد. همچنین می‌توان سیاستی را پیش برد و امری را سر و سامان داد و به قله‌ها رسید، بدون اینکه برای این منظور سازمان مستقل یا وزارتخانه مشخصی وجود داشته باشد.

در خیلی از کشورهای اروپایی که دارای ورزش پیشرفته هستند و ورزش قسمت‌های مهمی از زندگی جوانان آنها را تشکیل می‌دهد، وزارت ورزش وجود ندارد و وظایف ورزشی، به عهده وزارتخانه‌های دیگری مثلا وزارت جوانان است.

علی‌الاصول، تعداد وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها در کشور‌های برخوردار از دموکراسی، به علت سابقه تاریخی، کم و اندک است. برعکس، در کشورهای سوسیالیستی سابق برای هر کار، وزیری و برای هر وزیری وزارتخانه ای وجود داشت. در شوروی سابق، قبل از فروپاشی، بالغ بر ۵۰ وزارتخانه دایر بود که ۵ وزارتخانه آن فقط اختصاص به نفت داشت!

در ایران نیز بعد از انقلاب اسلامی تجارب مختلفی با انتزاع و ادغام وزارتخانه‌ها، نظیر ایجاد وزارت صنایع سنگین، وزارت معادن و فلزات و وزارت صنایع، به دست آمد که هنوز هم در بعضی موارد مانند ادغام وزارت بازرگانی، محدود کردن وظایف سازمان برنامه و بودجه و ادغام صنایع کوچک در سازمان گردشگری ادامه دارد.

در اواخر قرن نوزدهم و در اوایل قرن بیستم کشورهای خاورمیانه نیز مانند کشورهای اروپایی که در آغاز فرآیند دموکراسی تعداد «شش وزیر کلاسیک» داشتند، تنها شمار معدودی وزیر برای کابینه‌هایشان انتخاب کرده بودند، ولی به تدریج بر تعداد آنان افزوده شد و وزارتخانه‌های مختلفی با وزیران مستقلی تاسیس شدند.

در کشورهای دموکراتیک کلاسیک تمام وزرا نمایندگان منتخب مردم و عضو پارلمان هستند. در انگلستان ممکن نیست کسی وزیر شود، بدون اینکه نماینده و منتخب مردم در مجلس باشد. کلمه وزیر یا «مینستر» دارای بار تاریخی است و شامل مسوولیت‌های عدیده می‌باشد.

در آمریکا، وزرا نماینده منتخب مردم در پارلمان نیستند و از این رو، به آنان «مینستر» نمی‌گویند، بلکه «سکرتری» می‌گویند. وزیر خارجه یا دفاع در آمریکا یک «سکرتری» یا دستیار رییس‌جمهور است و نه به معنی کلاسیک آن یک وزیر.

در اوایل دهه ۱۹۷۰ که آلمان و فرانسه دچار یک نوع بحران اقتصادی شدند، خیلی از مشاوران علت بحران را فقدان هماهنگی بین سیاست‌های وزارتخانه‌های دارایی و اقتصاد دانستند. از این رو، پس از مطرح کردن مساله در پارلمان هر دو کشور و گرفتن مجوز از آنها، در فرانسه «ژیکاردستن» و در آلمان «کارل شیلر» به عنوان وزیر برتر «سوپر مینستر» انتخاب شدند که هر دو وزیر عضو پارلمان نیز بودند.

هنوز یک سال از ادغام وزارتخانه‌های فوق نگذشته بود که کارشناسان متوجه شدند، ادغام نیز نتوانسته کاری را پیش ببرد؛ بنابراین پس از یک سال وزارتخانه‌ها در هر دو کشور از هم منتزع شدند و قرار شد به جای ادغام وزارتخانه‌ها، همکاری تنگاتنگی بین آنها وجود داشته باشد.

در آن زمان که شاه ایران خیلی از غرب تقلید می‌کرد، فورا دو وزارتخانه اقتصاد و دارایی را در هم ادغام کرد و جمشید آموزگار را به عنوان «سوپر مینستر» در راس آنها گذاشت.

هر چند فرانسویان و آلمانی‌ها بعد از چند ماه متوجه شدند که این ادغام کار درستی نبود و پس از یک سال وزارتخانه‌ها را از هم منتزع کردند، ولی شاه ایران دیگر دست به آنها نزد و آن دو وزارتخانه باقی ماندند و هنوز هم بعد از سی و چند سال با هم و تحت وزارت یک وزیر هستند، هر چند، در هر دولتی مهم‌ترین، پرمسوولیت‌ترین و نیرومندترین وزارتخانه، وزارت دارایی است.