گفتوگو - علی شمس اردکانی، رییس کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق ایران:
برنامه پنج ساله ما در بخش انرژی غلط است
گروه بازرگانی - انرژی یکی از عوامل تولید است که در ترکیب با عوامل دیگر تولید مانند نیروی کار و سرمایه، محصول ملی را به وجود میآورد. در جوامع صنعتی، سهم انرژی در تولید ملی نسبت به سایر عوامل تولید افزایش قابل ملاحظهای یافته است.
جابر تواضعی/ بخش نخست
گروه بازرگانی - انرژی یکی از عوامل تولید است که در ترکیب با عوامل دیگر تولید مانند نیروی کار و سرمایه، محصول ملی را به وجود میآورد. در جوامع صنعتی، سهم انرژی در تولید ملی نسبت به سایر عوامل تولید افزایش قابل ملاحظهای یافته است. امروزه به دلیل استفاده روزافزون از عامل انرژی و همچنین افزایش شدت انرژی در تولید محصول ملی، کالاهایی که در آنها بیشتر از سرمایه و نیروی کار استفاده میشد، جای خود را به کالاهایی دادهاند که در تولید آنها بیشتر از انرژی استفاده میشود. بنابراین انرژی از ارکان اصلی اقتصاد ملی است و در جوامع پیشرفته، خمیرمایه توسعه اقتصادی محسوب میشود. دکتر شمس اردکانی که بحث دیپلماسی انرژی را در دوران مسوولیت خود در وزارت امور خارجه پیش برده، مسوولیتهایی چون سفیر ایران در کویت، نماینده ایران در کمیته خلع سلاح سازمان ملل متحد، معاون وزیر معادن و فلزات و موسس و رییس منطقه آزاد قشم را عهدهدار بوده و از سال ۱۳۷۸ تاکنون ریاست کمیسیون انرژی و محیط زیست اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران را نیز بر عهده دارد. ویژگی همیشگی او صراحت لهجه و اشرافش بر ادبیات کهن است و تکجملهها و تکبیتهایی که بهکار میبرد، آن صراحت را شیرینتر جلوه میدهد.
***
الگوی جامع بخش انرژی در سند چشمانداز بر چه اساسی تعیین شده است؟
- هدف و وفاق ملیای که در سند چشمانداز برای ما تعیین شده این است که تا سال ۱۴۰۴ اقتصاد اول منطقه باشیم. ایران با توجه به مختصات و ذخایر و مساحتش امکانات این کار را دارد و فقط به یک الگوی صحیح مدیریتی نیاز دارد. متاسفانه در این ۶ سالی که از ابلاغ الگوی جامع و برنامه چشمانداز گذشته، ما در بخشهای اصلی اقتصادی در منطقه عقب افتادهایم.
چرا؟
چون نقشه راه و الگوی جامعی نداریم.
مگر نقشه راه و الگوی جامع در دل همان سند چشمانداز تعریف نشده؟
- نه. در سند چشمانداز گفته شده که این کارها را بکنید، ولی نگفته چهطور. تعیین این روش، وظیفه کسانی است که در مسندهای اجرایی هستند. آنها کارشان را درست انجام ندادهاند.
میشود آسیبشناسی کرد که چرا این اتفاق افتاده است؟
- بخش غالب اقتصاد ایران در قرن بیستم بخش انرژی بود. در قرن بیستویکم هم نقش گاز از نقش نفت بیشتر است و تشدید هم شده. ما همیشه حدود ۱۰درصد از ذخایر نفت دنیا را داشتهایم و از وقتی هم که مساله گاز جدی شده، معلوم شده ما ۲۰ درصد ذخایر گاز دنیا را داریم. پس هم گاز به عنوان یک منبع انرژی پاکتر مهمتر است و هم سهم ایران بیشتر است. پس این الگوی جدید بهتر میتواند ما را به اول شدن در اقتصاد منطقه رهنمون شود. ویژگی بخش انرژی این است که با اینکه خودش سرمایهبری بالایی دارد، ولی تامینکننده سرمایه زیادی برای بقیه اقتصاد ملی هست. پس اگر بخواهیم اقتصاد اول منطقه بشویم، باید سیاست فروش نفت و گازمان طوری باشد که ما را به این نقطه برساند.
بخش انرژی چهطور تامین سرمایه میکند؟
- اجازه بدهید مثال بزنم: فرض کنید با ۱۰ دلار یک بشکه نفت تولید میکنیم که ۱۰۰ دلار میارزد. پس ۹۰ دلار سرمایه مستتر در آن است. ۱۰ دلار هزینه کار است و ۹۰ دلار سرمایه ایجاد شده. دقت کنید که واژه درآمد را به کار نمیبرم و میگویم سرمایه. یکی از اشتباهات دولت این است که هزینهای را که برای سرمایهگذاری نفت صرف میکند، باید ناظر به آینده باشد و نه به گذشته.
این ۱۰ دلار ناظر به گذشته است. برای استفاده بیشتر و درستتر از مخازن مشترک و غیرمشترک باید علاوه بر ۱۰ دلار هزینههای دیگری صرف کنیم که ما را به شاگرد اولی برساند. این نحوه بودجه و برنامهریزی به جای آنکه ما را شاگرد اول کند، هدف تحریمکنندگان را اجرایی میکند. دلیلش هم این است که تولید ما در این ۶ سال کاهش پیدا کرده. در حالیکه اگر پول نفت را صرف خودش میکردیم، این اتفاق نمیافتاد.
میزان این سرمایهگذاری را چهقدر تخمین میزنید؟
به عقیده من باید به جای ۱۰ دلار، ۲۵ دلار هزینه کنیم. باید بعد از تولید، ۲۵ دلار را از قیمت فروش آن برداشت کنیم و سهم سرمایهگذاری را کنار بگذاریم. به نظرم اولا مدل تخصیص سرمایه ما از پول نفت اشتباه است. ما به نفت هیچ سرمایهای نمیدهیم و برای همین نمیتوانیم توقع افزایش سرمایه و افزایش میزان تولید را در میدانهای مشترک داشته باشیم. معنی عدم افزایش میزان تولید در میدانهای مشترک برای شرکا این است که لطفا بیایید نفت ما را ببرید.
راهحل این مشکل چیست؟
- باید ۲۵ دلار از هر بشکه را مستقیما برای سرمایهگذاری به عملیات بالادستی خود نفت بدهیم و البته نظارت هم داشته باشیم. کاری که الان میکنیم، ما را عقب میاندازد. وقتی در این رشته عقب میافتیم، در رشتههای دیگر هم عقب میافتیم.
بر اساس آموزه انگلیسیها ما فکر میکنیم پول نفت، درآمد است و خودبهخود به این سمت میرویم که این پول را مصرف کنیم. میشود گفت که وضع فعلی از خوردن هم بدتر است و پول نفت دارد هپلیهپو میشود. خواهش میکنم حتما این لغت هپلیهپو را بنویسید. هر کاسبی میداند که مایهخوری کمال بیعقلی است و حالا ما داریم از مایه میخوریم. این کار، فعل حرام است. وظیفه ما هم امر به معروف و نهی از منکر است. کاش مسوولان میدانستند که طبق آیه قرآن باید از ضایع شدن اموال جلوگیری کنند. در هر مترمکعب گاز هم بین ۵۰ سنت تا ۱ دلار ارزش افزوده نهفته است. ما در ایران نه این ارزش افزوده را به دست میآوریم و نه پولش را به خود این صنعت برمیگردانیم. متاسفانه خامسوزی میکنیم و به جایش گاز را وارد میکنیم. ما کمی گاز به ترکیه میفروشیم و دو برابرش را از ترکمنستان وارد میکنیم. گذشته از این، باید هزینه سرمایهای گاز را بپردازیم. به نظر من باید از هر مترمکعب گاز حداقل ۵۰ تومان به شرکت ملی نفت بهعنوان تولیدکننده گاز برگردانیم. در حالی که تقریبا کل پول گاز را به خزانه میبرند و بعد یارانه نقدی میدهند. این خلاف عدالت بین نسلی است.
شما عدالت را چهطور تعریف میکنید؟
عدالت عبارت است از «وُضِعَ شیءٍ فی ما وُضِعَ لَه». کسی که کار نمیکند، نباید درآمد داشته باشد، باید از صدقات بخورد. صدقه از سود است، نه مایه. فرمایش مولا علی (ع) هم این است که در عدل «تدفعُ کل ذیحقٍ حَقه». یعنی حق هر ذیحقی را بدهید. ذیحق کسی است که کار میکند. پس ما باید پول سرمایهایاش را به خودش برگردانیم تا به ما کمک کند که در سال ۱۴۰۴ شاگرد اول منطقه بشویم. اول از همه باید خود انرژی شاگرد اول منطقه بشود. لذا جمع ظرفیت و میزان تولید هیدروکربنی ما یعنی نفت و گاز باید در منطقه اول باشد.
در زمینه نفت و گاز باید چهطور عمل کنیم که بتوانیم هم در اقتصاد سرمایهآفرینی کنیم و هم اول بشویم؟
مقام رهبری گفتند اول شدن در منطقه هوس نیست، یک ضرورت است. ایران اگر اقتصاد اول منطقه نشود، گرفتار مشکلات عظیمی خواهد شد. ما باید نگران امنیت ملی باشیم. نه اینکه برای خوش بودن دو روزه سرمایهمان را تقسیم کنیم و بخوریم. باید به شدت با این کار مخالفت کرد.
ارسال نظر