مزایای مالیات بر ارزش افزوده برای سیستم اقتصادی کشور
مالیات به عنوان یکی از منابع درآمد اصلی دولتها، در تمام کشورهای جهان از جایگاه و اهمیت ویژه و والایی برخوردار است، بهطوری که هر کشوری با انگیزه ساختن زندگی بهتر برای شهروندان خویش سعی در گرفتن مالیات به مطلوبترین شکل ممکن از مردم دارد، اما در ایران، مالیات و چگونگی اخذ آن از مودیان، همواره یکی از معضلات اصلی دولت بوده است، به گونهای که گاه وضع یک نوع مالیات و اخذ آن، صنعتگران و تولیدکنندگان را بهسوی نابودی سوق میدهد، گاه باعث فرار مالیاتی آنها میشود و عمدتا نیز کمتر از میزان بهینه مالیات میباشد.
علی یاری *
مالیات به عنوان یکی از منابع درآمد اصلی دولتها، در تمام کشورهای جهان از جایگاه و اهمیت ویژه و والایی برخوردار است، بهطوری که هر کشوری با انگیزه ساختن زندگی بهتر برای شهروندان خویش سعی در گرفتن مالیات به مطلوبترین شکل ممکن از مردم دارد، اما در ایران، مالیات و چگونگی اخذ آن از مودیان، همواره یکی از معضلات اصلی دولت بوده است، به گونهای که گاه وضع یک نوع مالیات و اخذ آن، صنعتگران و تولیدکنندگان را بهسوی نابودی سوق میدهد، گاه باعث فرار مالیاتی آنها میشود و عمدتا نیز کمتر از میزان بهینه مالیات میباشد. هماکنون یک کارمند معمولی عمدتا بیشتر از یک کاسب مغازهدار، مالیات میدهد. کارمندان قبل از اینکه حقوق خود را دریافت کنند، مالیاتش را پرداختهاند، ولی مغازهداران با توسل به راههای مختلف ابتدا به تقلیل رقم مالیات خود اقدام میکنند و آنگاه پس از قطعی شدن ارقام خواهان تقسیط مالیات میشوند. در دنیای مدرن یکی از مهمترین و کارآترین روشهای اخذ مالیات، مالیات بر ارزش افزوده میباشد. این یادداشت با این هدف نگاشته شده که شاید بتواند تصویر دقیقتری از این مالیات را در اذهان خوانندگان ایجاد کند.
مالیات بر ارزش افزوده نه تنها مالیات نسبتا سادهای است، بلکه رایجترین مالیات در دنیای امروز نیز محسوب میشود. از دیدگاه اقتصادی، ارزش افزوده مابهالتفاوت ارزش ستانده و ارزش داده است، اما در تدوین قانون، ارزش افزوده را تفاوت بین ارزش کالاها و خدمات عرضه شده با ارزش کالاها و خدمات خریداری شده یک شخص در یک دوره معین تعریف میکنند. با توجه به تعریف مذکور، مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات چند مرحلهای است که در مراحل مختلف زنجیره تولید یا خدمات ارائه شده اخذ میگردد. این مالیات در واقع نوعی مالیات بر فروش چند مرحلهای است که خرید کالاها و خدمات واسطهای را از پرداخت مالیات معاف میکند.
این مالیات، برای نخستینبار به منظور فائقآمدن بر مسائل مالی طرحریزی شد و از سال ۱۹۵۴ به بعد به مرور توسط کشورها به اجرا درآمد. شیوه اجرایی مالیات بر ارزش افزوده بدین صورت است که در سیستم مالیات بر ارزش افزوده، هر فروشنده در هنگام فروش کالا و خدمات، مالیات متعلقه را بر صورتحساب افزوده و آن را همراه با قیمت کالا و خدمات از مشتری دریافت میکند. اولین فروشنده، مالیات را یکجا به دولت پرداخت کرده و در مراحل بعدی، هر فروشنده تنها مابهالتفاوت مالیات (مالیات دریافتی پس از کسر مالیاتی که خود قبلا پرداخت نموده) را به حساب سازمان امور مالیاتی واریز میکند. این عمل بر اساس لایحه پیشنهادی طی یک دوره سه ماهه انجام میگیرد. مالیات از نوع تولیدی، درآمدی و مصرف از انواع مالیات برارزش افزوده هستند. برخی از کارشناسان و مسوولان مالیاتی معتقدند این نوع مالیات آثار مناسبی در سطوح مختلف جامعه و بهویژه شهرها دارد و بعضی دیگر آنرا تیر خلاص برای صنعت کشور میدانند.
موضوع مالیات بر ارزش افزوده و همچنین واکنش شدید برخی اقشار کشور از جمله بازاریان نسبت به آن، به روشنی نشان داد که چه دیدگاهی درباره مفاهیم اقتصادی نزد فعالان اقتصادی در کشور (خصوصا همان قشری که بیشترین اعتراض را به این مساله داشتند) وجود دارد.
با وجود سیستم مالیاتی ناکارآی مالیاتی کشور مشاهده میکنیم که در هنگام تنظیم بودجه، قانونگذار به درستی و روشنی نمیداند که قرار است چه نسبتی از منابع در شکل بالقوه خود و با چه نرخهایی، تبدیل به منابع بالفعل شود. به عبارت دیگر، سازمان متولی مالیات قادر نیست در ابتدای هر سال مشخص کند که از کدام گروههای هدف (یا کدام صنایع و کدام گروه اشخاص)، چه میزان مالیات باید بگیرد. به همین خاطر است که شیوه مالیاتگیری علیالراس، اکنون تبدیل به رویه متداولی شده است که علاوه بر توسل مودیان به حاشا و انکار و مخفیسازی، عملا راه را برای هر گونه تبانی و چانهزنی باز میکند که دلیل اصلی این امر، عدم اطلاع کافی مقامات مالیاتی از همه فعالیتهای اقتصادی میباشد. بر این میزان باید آمار رسمی و غیررسمی اقتصاد زیرزمینی را هم اضافه کرد. مورد بسیار مهم دیگر را باید مقوله کاهش ارزش پول مالیاتها دانست. بارها مشاهده شده که برخی مودیان مالیاتی با اعتراض به مالیات متعلقه خود و کشاندن موضوع به مراجع حل اختلاف و تشکیل پروندههایی که گاه چندین سال تا صدور رای به طول انجامیده که با تورم موجود در کشور، ارزش ریال در هر سال دچار کاهش میشود. چه بسا اگر در سال اول توافقی بین طرفین (یعنی مودی و سازمان مالیاتی) مبنی بر پرداخت یک مبلغ کمتر صورت میگرفت، نتیجه مطلوبتری حاصل میشد، اما سیستم مالیات بر ارزش افزوده علاوه بر رفع مشکلات فوق، مزایای فوقالعادهای نیز برای سیستم اقتصادی و هر دو گروه مالیات دهندگان و مالیات گیرندگان دارد. مزایای مالیات بر ارزش افزوده را میتوان شامل موارد ذیل بر شمرد:
۱- پایین بودن هزینه وصول آن بدلیل اینکه سیستم مالیات بر ارزش افزوده یک سیستم خود اجرا است و همه مودیان نقش مامور مالیاتی را ایفا مینمایند.
۲- مالیات بر ارزش افزوده را میتوان در سطح وسیعی جایگزین مالیاتهای دیگر مثل اخذ مالیات از فعالیتهای تولیدی و خدماتی که به سختی میسر میشوند، نمود.
۳- به دلیل گستردگی پایه مالیاتی میتوان آن را با نرخهای پایینتری در مقایسه با سایر مالیاتها وضع نمود. این امر میتواند از یک سو انگیزههای فرار در پرداخت مالیات را کاهش داده و از سوی دیگر تحقق درآمد مالیات هدف را با اطمینان بیشتری امکانپذیر سازد.
۴- اعمال سلایق و نظرات شخصی چه از جانب مودیان و چه از سوی ممیزان مالیاتی، در محاسبه و اخذ مالیات به حداقل میرسد، زیرا از یک سو نرخهای مالیاتی مشخص بوده و از سوی دیگر فاکتورها به حداقل میرسد، زیرا فاکتورها با مدارک ارائه شده توسط فروشندگان کالاها و خدمات (با فرض صحت آنها) مبنای محاسبه مالیات قرار میگیرند. از این رو قدرت چانهزنی مودیان مالیاتی در کاهش میزان محاسبه مالیات موظف آنها، تقلیل خواهد یافت. در صورتی که در مورد سایر مالیاتها بالاخص مالیات بر درآمد اختلاف نظرهای متعددی میان مودیان مالیاتی و ممیزان وجود دارد که باعث میگردد تحقق بخش قابل توجهی از درآمدهای مالیاتی دولت به دلیل ارجاع اختلاف به کمیسیونهای حل اختلاف به تعویق افتد.
۵- میتواند به عنوان انتقال مالیات از در آمد به مصرف تلقی گشته و با تامین منابع گستردهتر در جهت شکلگیری سرمایهگذاری موجبات رشد تولید داخلی و کاهش بیکاری را در جامعه فراهم سازد.
در پایان لازم به ذکر است که دلیل اینکه ما هیچگاه نتوانستهایم قانون مالیات را به گونهای وضع کنیم که مانند سایر کشورهای صنعتی و پیشرفته دنیا، مردم با جان و دل مالیات خود را پرداخت کنند، نبود بسترهای مناسب فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و... میباشد. جوامع پیشرفته به دلیل عملکرد نسبتا صحیح دولتها در زمینه تحقق و ایجاد چنین پیش نیازهایی، توانستهاند نظام مالیاتی فوق را به جای سایر مالیاتهای عمدتا ناکارآتر جایگزین نمایند، اما در کشورهای کمتر توسعه یافته که هنوز مشکلاتی از قبیل تعریف صحیح و منطقی رابطه بخش عمومی(دولت) با بخش خصوصی وجود دارد، وضع هر گونه مالیات دیگری باید با دقت و ظرافت خاصی صورت پذیرد تا از بروز ناهنجاریهای اقتصادی، اجتماعی و... جلوگیری شود. اگر چنین حسی در مردم یک کشور به وجود آید که گرفتن مالیات توسط دولت تنها برای ساختن فردایی بهتر برای آنها و فرزندانشان است، آن وقت، معضلی به نام فرار مالیاتی برای دولت و کابوسی به نام مالیات برای مودیان وجود نخواهد داشت.
*ذیحساب امور مالیاتی استان همدان
ارسال نظر