جمشید قضاتی مشاور مدیر عامل شرکت مخابرات ایران با گذشت چند سال از بزرگ‌ترین تصمیم در مسیر خصوصی‌سازی کشور‌ و واگذاری بلوک مدیریتی شرکت مخابرات ایران، کماکان در محافل رسانه‌ای و مدیریتی زمزمه‌هایی مبنی بر نقص در اجرای بخش‌هایی از این واگذاری‌ خصوصا در ابعاد بخش داکت‌ها و سیم مسی‌ و... به گوش می‌رسد و‌ شاید موضوعی که به آن توجه کافی نمی‌شود این است که‌ در مسیر توسعه فناوری‌های ارتباطی‌ این بخش‌ها (موضوع مناقشه) در آینده‌ تکنولوژی‌های‌ مورد استفاده چقدر مهم و تاثیرگذار هستند. صرف‌نظر از میزان اهمیت‌ این موضوعات به نظر می‌ر‌‌سد آنچه بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد این است که شرکت مخابرات ایران به عنوان بزرگ‌ترین‌ برند و نام تجاری پرسابقه در حوزه ارتباطات کشور‌ نباید تضعیف‌ شود. چه آنکه مسوولان دولتی از‌ بخش‌هایی از این واگذاری خرسند باشند یا ناخرسند، در هفته‌های اخیر و بعد از تغییرات مدیریتی شرکت مخابرات ایران که شاید‌ به مذاق بخشی از مدیران دولتی حوزه ارتباطات‌ خوش نیامد، متاسفانه بی‌مهری‌هایی از سوی مسوولان وزارت‌ ارتباطات‌ در تعامل با شرکت مخابرات ایران حادث شد، که خود جای بحث فراوان دارد، این‌ موضوع موقعی نگران‌کننده‌تر‌ می‌شود که‌ بعضی از‌ مدیران‌ محترم و تراز اول این مجموعه به جای‌ ایفای نقش حاکمیتی و پدرانه خود در‌ جایگاه یک طرف دعوا با تنها‌ اپراتور بزرگ کشور قرار‌ می‌گیرند. نظر نگارنده بر این است‌ اگر‌ جهت‌گیری بر این باشد که تمایل به‌ تصدیگری‌ دولتی‌ ارکان زیرمجموعه دولت در حوزه ارتباطات روز به روز بیشتر شود در آینده نه چندان دور‌ این مساله‌ (گسترش تصدیگری دولتی) به پاشنه آشیل توسعه‌ حوزه ارتباطات‌ منتهی خواهد شد.‌ سوالی که پیش می‌آید این است که‌ به‌عنوان نمونه‌ در مرکز تحقیقات مخابرات ایران‌ با حجم بسیار بالای نیروی انسانی متخصص‌، آیا برنامه‌ای برای استفاده بهینه، بهره‌ور و اثر بخش از این مرکز مهم توسط مسوولان طراحی و اجرا شده است یا اینکه‌ هدف تنها‌ الحاق‌ این حوزه‌ها‌ و بخش‌ها به بدنه‌ دولت است؟ نهاد دولتی باید با حمایت‌های حاکمیتی و پیش‌بینی و تصویب قوانین حمایتی و هدایتی نقشی محوری‌ را بر عهده گیرد ‌ و مدیران بخش خصوصی‌ باید‌ با تکیه بر کارآفرینی و خلاقیت‌ و شایسته‌سالاری‌ مثل اکثر کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته‌ وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهند.