نقش کلیدی کارآفرینان تکنولوژی خارج از کشور
بازگشت مغزها تجربه چین، تایوان و هند
ندا لهردی: روند بازگشت افراد تحصیلکرده و کارآفرین از کشورهای پیشرفته به وطن خودشان که اغلب کشورهای آسیای شرقی است، در سالهای اخیر توجهات زیادی را به خودش جلب کرده است. در ادبیات سالهای نه چندان دور به فرآیند جا به جایی و رفتن افراد کارآزموده و تحصیلکرده از کشورهای در حال توسعه به یک کشور پیشرفته، «فرار مغزها» میگفتند. از دهه ۱۹۹۰ معیار تفکر جدیدی شکل گرفت که نشان داد این فرآیند برای کشورهای در حال توسعه یک پدیده مثبت خواهد بود. این افراد میتوانستند در کشورهای پیشرفته تحصیل کنند، کار کنند و تخصصهای فنی و مدیریتی را در کنار مهارتهای کارآفرینی بیاموزند.
ندا لهردی: روند بازگشت افراد تحصیلکرده و کارآفرین از کشورهای پیشرفته به وطن خودشان که اغلب کشورهای آسیای شرقی است، در سالهای اخیر توجهات زیادی را به خودش جلب کرده است. در ادبیات سالهای نه چندان دور به فرآیند جا به جایی و رفتن افراد کارآزموده و تحصیلکرده از کشورهای در حال توسعه به یک کشور پیشرفته، «فرار مغزها» میگفتند. از دهه ۱۹۹۰ معیار تفکر جدیدی شکل گرفت که نشان داد این فرآیند برای کشورهای در حال توسعه یک پدیده مثبت خواهد بود. این افراد میتوانستند در کشورهای پیشرفته تحصیل کنند، کار کنند و تخصصهای فنی و مدیریتی را در کنار مهارتهای کارآفرینی بیاموزند. این تفکر نشان میدهد که این افراد متخصص و کارآزموده در نهایت به وطن خودشان بازمیگردند و چرخه کارآفرینی فنی و تکنولوژیک را به کار میاندازند تا در نهایت با این کار روند توسعه اقتصادی را تسریع کنند. بسیاری از کارشناسان و تئوری پردازان معتقدند که این متخصصان کارآزموده در بازگشت به کشورشان میتوانند نقش مهم و تاثیرگذاری در صنعت داخلی فناوری ارتباطات و اطلاعات یا ICT داشته باشند. در اینجا روند موفقیت سه نمونه از برجستهترین اقتصادهای شرق آسیا را که بازگشت افراد کارآزموده آنها نقش مهمی در توسعه و رشد صنعت ICT این کشورها داشته است، بررسی میکنیم.
تایوان
در این کشور کارآزمودگان بازگشته به وطن در واقع نقش مهمی در توسعه ملی بخش کارآفرینی در صنعت الکترونیکی را به عهده داشتهاند. با این حال نباید فراموش کرد که ریشههای اصلی موفقیت صنعت ICT در تایوان در واقع از کارآفرینی بومی و سرمایهگذاری بینالمللی نشات گرفته است. در این میان نقش دولت این کشور برای فراهم کردن شرایط و ایجاد اکوسیستمی با قابلیت ارائه فرصتهای خوب برای کارآزمودگان بازگشته به وطن را نباید نادیده گرفت. وقتی همه این موارد در نظر گرفته شود، نقش واقعی این افراد تحصیلکرده و کارآزموده در ایجاد اکوسیستم کارآفرینی تایوان مشخص میشود.
در دهه ۱۹۶۰ تایوان بهعنوان یکی از کشورهای پیشرو در فرآیند فرار مغزها شناخته میشد و در آن زمان اغلب جوانان متخصص در زمینههای مهندسی و علوم تمایل به مهاجرت به کشورهای پیشرفته را داشتند. دانشجویان برجسته تایوانی معمولا مدارک کارشناسی خودشان را در تایوان گرفته و سپس برای ادامه تحصیل و البته با هدف برنگشتن به کشورشان، به آمریکا میرفتند. تحقیقات انجام شده روی تایوانیهایی که در اواخر دهه ۱۹۶۰ به آمریکا مهاجرت کردند، نشان میدهد که بسیاری از آنها تصمیم داشتند به خاطر امکانات بهتر، درآمد بالاتر و فضای فکری و فرهنگی در این کشور بمانند. بررسی ریشههای صنعت ICT در تایوان نشان میدهد که ردپای سرمایهگذاری شرکتهای بینالمللی خارجی در صنعت لوازم مصرفی الکترونیک این کشور کاملا مشهود و تاثیرگذار بوده است. فرآیند آموزش و رشد اولیه در این صنعت نتیجه مستقیم فعالیت این سرمایهگذاران بوده است.
در دهه ۱۹۶۰ شرکتهای الکترونیکی آمریکا و ژاپنی و بعضی تامینکنندگان قطعات، مراکزی را تایوان احداث کردند. با حمایت دولت و اجبارهایی مانند الزام تولید محتوای داخلی و محدودیتهایی برای میزان مالکیت خارجیها، شرکتهای ژاپنی کوچکتر سرمایهگذاریهای مشترکی با شرکتهای تایوانی تولیدکننده قطعات انجام دادند. در نهایت صادرات لوازم الکترونیکی تایوان از ۱۰ درصد در سال ۱۹۷۲ به بیش از ۳۰ درصد تا سال ۱۹۷۹ رسید. به این ترتیب تایوان به چرخه تولید لوازم الکترونیک آمریکا و ژاپن پیوست، در حالی که تعداد کمی از مدیران این کشور بعد از تحصیل و کار در کشورهای دیگر به تدریج به تایوان بازمیگشتند. شکلگیری بعضی شرکتها مانند Hon Hai (Foxconn)، Acer و AsusTek در تایوان به همین دوره برمیگردد.
در این زمان بود که هدف شرکتهای تایوانی بیشتر روی تولید پردازندههای نیمه رسانا متمرکز شد. کارآموزان تایوانی بازگشته از کشورهای پیشرفته در این زمان و برای بخش طراحی، اهمیت بیشتری از سرمایهگذاران و کارآفرینان پیدا کردند. اهمیت این افراد تحصیلکرده خارج از کشور برای دولت در این برهه زمانی به خاطر نقش آنها بهعنوان مشاوران دولت در سیاستگذاری درست برای بهروزرسانی صنعت ICT بود. در نتیجه حالا تایوان خانه ۲۵ شرکت برتر جهانی طراح پردازندههای نیمه رسانا است که تعدادشان از شرکتهای مشابه در آمریکا هم بیشتر است.
چین
از پوشاک و اسباب بازی گرفته تا استیلسازی و توربینهای بادی، چین تقریبا در هر صنعتی که وارد شده به سرعت رشد کرده است. صنایع وابسته به ICT هم نقش موثری در توسعه این کشور برای پیشتازی در صنایع هایتک و نوآوری داشته است. محصولات ICT چه لوازم الکترونیکی و چه سختافزارها بسته به تعریف خاص خودشان بیش از ۹۰ درصد از صادرات هایتک چین را به خود اختصاص دادهاند.
وقتی چین بعد از سال ۱۹۷۸ درهای اقتصادش را باز و شروع به ترغیب کارآفرینان کرد، هیچ چینی تحصیلکرده در خارج از کشور نبود که بخواهد به مملکتش بازگردد. بنابراین موج اولیه استارتآپها در این کشور به صورت پیشفرض توسط کارآفرینان بومی و داخلی پایهگذاری شد. مانند تایوان، درست وقتی که صنعت ICT در چین شکل گرفت به تدریج تقاضا برای خدمات و تجارتهای جدید ایجاد شد و به این ترتیب بود که چینیها برای تحصیل و کار به کشورهای دیگر رفتند و بعد از کسب تجربه به عنوان کارآفرین به کشورشان بازگشتند.
چین تاریخ طولانی در فرستادن دانشجویانش به خارج برای تحصیل دارد. اولین موارد اینچنینی در دهه ۱۹۶۰ رخ داد. در طول دوره ناسیونالیست یعنی بین سالهای ۱۹۱۱ تا ۱۹۴۹، دانشجویان از هر دو حزب ناسیونالیست و کمونیست برای تحصیل به کشورهای خارجی مانند آمریکا، اروپا، ژاپن یا روسیه میرفتند. بعد از سال ۱۹۴۹ چین دانشجویانش را به اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی میفرستاد. در سال ۱۹۷۸ دولت تصمیم گرفت تا هر سال سه هزار دانشجو را برای تحصیل به خارج از کشور و به خصوص آمریکا بفرستد. به این ترتیب بود که تحصیلات خارج از کشور به سرعت رواج پیدا کرد. تا سال ۱۹۸۸ حدود ۶۰ هزار دانشجو و فارغالتحصیل چینی به خارج از کشور رفته بودند، هر چند کمتر از ۱۰درصد از آنها به کشور بازگشته بودند. بازگشت دانشجویان با تجربه کاری تا اواخر دهه ۱۹۶۰ و زمانی که اصلاحات اقتصادی و رشد و ثبات سیاسی رخ نداده بود، به طور جدی شروع نشد. تا سال ۲۰۰۷ نرخ کلی بازگشت دانشجویان چینی تا ۳۰ درصد افزایش پیدا کرد و با ارائه راهکارهای اقتصادی بیشتر و فرصتهای بهتر برای مهاجران تحصیلکرده از طرف دولت چین این روند سرعت پیدا کرد. در مجموع از ۹/ ۱ میلیون نفر چینی که بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۲۰۱۰ برای تحصیل به خارج از کشور رفته بودند، ۳۳ درصد به کشورشان مراجعت کردند. در این زمان چین به فکر جذب سرمایهگذاریهای خارجی افتاد و به این ترتیب چین در سال ۱۹۹۲ با جذب سرمایههای خارجی از سراسر جهان و ساخت مراکز تولیدی در آن به منطقه کارگاهی و یکی از مهمترین بازارهای ICT جهان تبدیل میشد. در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ تقریبا همه سرمایهگذاریهای خارجی به صورت مشترک با شرکتهای چینی انجام شد. با این کار شرکتهای چینی امید بیشتری برای ارتقای کیفیت کار و آموزش خودشان پیدا کردند و امروزه محصولات ICT تولید شده در این کشور چه توسط شرکتهای چینی چه خارجی با استانداردهای بینالمللی مطابقت دارند.
دانشآموختگان چینی بازگشته به کشور با تجربه کاری در کشورهای خارجی نقش مهمی در انتقال تکنولوژیها بازی میکنند. شرکتهای چینی پیشرو در این زمان شامل Lenovo، ZTE، Huawei، Stone، Great Wall و Founder بودند که بعضی از آنها حالا به رقبای بزرگی در بازارهای جهانی ICT تبدیل شدهاند. کارآفرینی توسط چینیهای تحصیلکرده در خارج و بازگشته به کشور در طول انفجار حباب اینترنت در اواخر دهه ۱۹۹۰ آغاز شد، به همین دلیل هم تقریبا تمام شرکتهای اینترنتی مهم چین توسط نیروهای بازگشته به کشور تاسیس شدند.
هند
ظهور هند بهعنوان مکانی برای توسعه صنعت فناوری اطلاعات در دهه ۱۹۸۰ آغاز شد، اما این روند در دهه ۱۹۸۰ و همزمان با حضور بعضی شرکتهای خارجی در این کشور به وضوح برای همه مشهود و ملموس بود. نکته جالب اینکه درست در زمانی که تایوان و چین در زمینه محصولات سختافزاری ICT متخصص و حرفهای شده بودند، هندوستان به خاطر ورودش به اقتصاد جهانی بهعنوان صادرکننده نرمافزار و خدمات ارتباطی و اطلاعاتی مبتنی بر تکنولوژی، منحصر به فرد و خاص شده است. صنعت الکترونیک و سختافزار هند که همیشه به شدت تحت کنترل و محافظت بوده است، از سال ۲۰۱۲ تا کنون هیچ عملکرد جدی در عرصه جهانی نداشته و هندیهای تحصیلکرده در خارج از کشور و بازگشته به وطن نقش بسیار کمی در توسعه آن داشتهاند. صادرات نرمافزار و خدمات ارتباطی و اطلاعاتی مبتنی بر تکنولوژی، یک استراتژی اولیه منحصر به فرد برای یک اقتصاد در حال توسعه محسوب میشود. صادرات در صنعت ICT هند کاملا دیجیتال بوده و تقریبا هیچ کالای فیزیکی در آن صادر نمیشود. موضوع بازگشت افراد تحصیلکرده هندی از کشورهای خارجی و نقش آنها در توسعه اقتصادی این کشور اهمیت بسیار زیادی دارد، چون نباید این واقعیت را فراموش کرد که مهاجران هندی یکی از باسوادترین و ثروتمندترین مهاجران در آمریکا هستند و از این جهت است که رابطه میان آنها با آمریکاییهای تحصیلکرده و رده بالا همیشه طولانی و عمیق بوده است. در دهه ۱۹۸۰ حکومت راجیو گاندی، سیاستهای جدیدی برای تشویق سرمایهگذاران خارجی و بینالمللی تعریف شد تا مراکز و کارخانههایی را به خصوص در حوزه فعالیت صنعت ICT، در هندوستان تاسیس کنند. این سیاستهای جدید همچنین شرکتهای بومی و داخلی فعال در این حوزه را هم به گسترش فعالیتهایشان ترغیب میکردند. در این دوره چند فرد تحصیلکرده هندی بازگشته از کشورهای خارجی نقش مهمی در تدوین و تصویب این قوانین داشتند. ورود سرمایهگذاران خارجی و بینالمللی مانند Texas Instruments و Hewlett Packard برای آغاز صنعت تولید پردازندههای نیمه رسانا (که بیشتر بر نرمافزار متمرکز بود) و توسعه صنعت نرمافزار در هند، تاثیر کاتالیزوری و راهگشایی در فضای صنعت ICT این کشور داشت.
منبع: ELSEVIER
ارسال نظر