میزگرد دنیایاقتصاد و اعضای هیاتمدیرهسازمان نظام صنفی رایانهای (بخش پایانی)
هیاتمدیره در سایه نداریم
روز گذشته بخش اول میزگرد دنیایاقتصاد با دو نایبرییس سازمان نظام صنفی رایانهای یعنی مهران خوانساری و باقر بحری به همراه علیرضا صالحی، مدیر روابطعمومیکمیسیون شبکه را در این صفحه خواندید.
م.ر.بهنام رئوف
روز گذشته بخش اول میزگرد دنیایاقتصاد با دو نایبرییس سازمان نظام صنفی رایانهای یعنی مهران خوانساری و باقر بحری به همراه علیرضا صالحی، مدیر روابطعمومیکمیسیون شبکه را در این صفحه خواندید. بخش اول این گفتوگو که به بهانه نقد عملکرد یکساله سازمان بود بیشتر به مسائل نمایشگاه معطوف شد هر چند که در قسمت پایانی نیز باز هم به الکامپ پرداخته شده است، اما محور اصلی این بخش همان بحث عملکرد سازمان در یک سال گذشته است که در ادامه میخوانید:
***
به نظر میرسد بهرغم تحریمهای صورت گرفته در بحث الکامپ، اما این نمایشگاه در دو سال گذشته با استقبال خوبی روبهرو بوده و تنها زیاندیدگان این شرکت نکردنها، اعضایی بودند که به خاطر رودربایستی با سازمان در این نمایشگاه شرکت نکردند.
بحری: طی هشت سال گذشته که این همه پول از افراد حاضر در نمایشگاه گرفته شده است خدمات متمایزتری نسبت به سالهای گذشته از سوی نمایشگاه برای بازدیدکنندگان فراهم نشده است؛ در صورتی که همین جیتکسی را که با شکست روبهرو شده است، شما امسال دیدید که سالن جدید تاسیس کرده با کلی امکانات تازه و این امکانات جدید از محل همان درآمدهایی است که از شرکتکنندگان اخذ کرده است. چرا پول از بخش خصوصی گرفته میشود و فقط به شکل سود دیده میشود؟ چرا اگر پروژهای مانند نمایشگاه که یک پروژه ملی است برای آن ارزش افزودهای ایجاد نمیشود؟ در الکامپ دهم ما زمینه ارائه اینترنت رایگان را در نمایشگاه ایجاد کردیم آیا بعد از آن این داستان تکرار شد؟ ما آن زمان یک گام به جلو رفتیم، اما آیا گامهای بعدی اتفاق افتاد؟ با توجه به این مسائل است که میتوانیم بگوییم آیا نمایشگاه در این سالها موفق بوده است یا خیر؟
طی یکی دو ماه گذشته چند اتفاق مهم در سازمان افتاد که یکی از آنها انتخاب دبیر سازمان نظام صنفی تهران بوده است. انتخاب دبیر سازمان حتی در سایت سازمان به نقل از روزنامه فناوران آورده شده است نه به نقل از خود سازمان یا واحد روابطعمومی آن. این بدان معنی است که سازمان نظام صنفی هیچ سخنگو یا روابطعمومیای ندارد و وقتی که نمیتواند در برابر اتفاقات درونی خود به اعضایش اطلاعرسانی صحیح داشته باشد در ارتباطات بیرونی سازمان که دیگر مشخص است چه اتفاقی میافتد!
بحری: اگر بخواهیم توجیه کنیم میگوییم که ما برای آن روزنامه آنقدر ارزش قائل هستیم که حتی خبر دست اول خود را از آن روزنامه میخوانیم و ارائه میدهیم، ولی اگر جدا بخواهیم بحث کنیم حرف شما درست است. اینکه ما دبیر داشته باشیم و بتوانیم یک سر و سامان جدی به مجموعه بدهیم مهم است، البته در دوره گذشته به دلیل حضور آقای مظلوم و توان مدیریت اجرایی او شاید واقعا به حضور دبیر زیاد توجه نمیشد یا بهتر است بگوییم زیاد لازم نمیشد، البته خوشحالیم که بعد از گذشت دو سه ماه از گرفتن حکم آقای رحمتی ایشان دغدغه انتخاب دبیر را در دستور کار خود قرار داد و توانست فرد مورد نظر خود را هم انتخاب کند.
البته بهتر است بگوییم که بعد از گذشت یک سال و چند ماه از انتخاب ایشان این اتفاق افتاد.
خب اگر بخواهیم به این شکل به داستان نگاه کنیم مجبور میشویم تمام داستانهایی را که از ابتدای گفتوگو به آن اشاره کردیم، دوباره بازگو کنیم. من اعتقادم این است که شما کوتاه مدت نگاه میکنید. ما سازمانی هستیم که نمیتوانیم از ظرفیت معین خود استفاده کنیم. در آییننامه هست که تمام شرکتها موظف هستند که عضوسازمان شوند، اما در بخش مالی میگوید به دلخواه میتوانند حق عضویت را پرداخت کنند. همین امر باعث میشود که بنیه مالی سازمان پایین بیاید. توان و قدرت مانور ما را پایین میآورد بعد شما میگویید لنگش کن!، اگر یک سازمانی از همه نظر محکم باشد طبیعتا ما میتوانیم درست حرکت کنیم. اعتقاد شخصی من این است که همین که در این دوره دبیر داریم و دبیرمان هم بعد از یک سال تشکیل شدن هیاتمدیره جدید انتخاب شده است یک نقطه قوت است؛ چراکه دبیر نداشتن را در دوره گذشته تجربه کردیم و تنها در چند ماه آخر آن هم با مسائل خاص خودش دبیر داشتیم. پس بیاییم نیمه پر لیوان را ببینیم. نداشتن روابطعمومی و سایر مسائل به دلیل نداشتن دبیر بود و نداشتن دبیر بود که باعث میشد در بخشهایی این چنین مشکل داشته باشیم. ما این نقد را میپذیریم.
خوانساری: در اینکه روابطعمومی سازمان ضعیف است صد درصد شکی وجود ندارد و کاملا هم مشخص است. در مورد پروسه روابطعمومی هم سعی شد این مشکل به رای گذاشته شود و زمان آن هم به بعد از گرفتن حکم آقای رحمتی محول شد.
به جز روابطعمومی که البته یکی از ستونهای مهم سازمان است متاسفانه مشکل بزرگ و شاید بهتر است بگوییم دیگر انتقاد مهم به سازمان نداشتن یک سایت جامع و کاربردی برای اعضای سازمان و مخاطبان بیرونی سازمان است. متاسفانه اطلاعات موجود در سایت به خصوص در بخش برنامهها و نتایج جلسات کمیسیونهای سازمان تماما برای سال و دوره گذشته است و هیچ جایی در سایت به منظور ارائه عملکرد کمیسیونهای سازمان و جلسات هفتگی که برگزار میشود، نتایج آنها و سایر موارد وجود ندارد. به نظر شما این درست است که تنها گزارش عملکرد سازمان سالی یک بار در قالب یک دفترچهای که کپی و تنظیم میشود و آن هم بیشتر پیرامون مسائل مالی سازمان است در مجامع سازمان در اختیار اعضا قرار گیرد؟
خوانساری: متاسفانه این مشکل و انتقاد هم کاملا وارد است و نمیتوان به هیچ عنوان از آن دفاع کرد.
صالحی: این مشکل در بخش مجله تکفا هم که به نوعی مجله اعضای صنف است نیز وجود دارد. این مجله به یک بلاتکلیفی دچار شده است که از آن روند ماهانه و تخصصی بودن گذشته خود به یک مجله شاید فصلنامه و بیمحتوا تبدیل شده است.
خوانساری: کاملا انتقادتان وارد است.
در اینکه وارد است شکی نیست (با خنده) اما اینکه چه راهکاری برای برونرفت از آن اندیشیده شده مهم است؟
بحری: فکر میکنم در مورد مجله تکفا سازمان در حال حاضر مشغول گذاشتن نیرو است و اجازه بدهید که با روتین شدن کارهای دبیر سازمان به مرور به این مشکلات قطعا پرداخت خواهد شد. در حال حاضر با آمدن دبیر تمامی جلسات درون و برونسازمانی به شکلی جدی منظم و روتین در دست پیگیری و اجرا است. همین اتفاقات بیانگر حرکت رو به جلویسازمان است که اگر اجازه دهید قطعا به آن قسمتها هم رسیدگی خواهد شد.
خوانساری: ما برای سایت یک معماری جدیدی پیشبینی کردیم که البته باز هم کند پیش میرود. سایت ما سایت خوبی نیست و متاسفانه روابطعمومی ما هم خوب نیست.
بحری: به شکل کلی معتقدیم که در این موارد ضعف داریم و معتقدیم که باید آنها را هم اصلاح کنیم.
شما در ابتدای گفتوگو به چیدمان هیاتمدیره جدیده اشاره کردید که ترکیبی جدید و مستقل است، اما من همچنان معتقدم که با این حال باز هم در این هیاتمدیره، ما تصمیمگیرندگان در سایهای داریم که بر روند فعالیت هیاتمدیره تاثیرگذار هستند. این موضوع را قبول دارید؟
بحری: من نمیدانم، اما صادقانه بگویم من قبل از اینکه وارد هیاتمدیره شوم این گونه فکر میکردم، اما بعد از اینکه از نزدیک در روند کار قرار گرفتم و با توجه به حال و هوایی که از آقای رحمتی سراغ دارم صادقانه میگویم که چنین حسی ندارم یعنی معتقدم که هیاتمدیره در سایه نداریم. صادقانه میگویم اگر داشتیم حتما میگفتم. به عنوان مثال دیدیم که در انتخاب دبیر برای سازمان آقای رحمتی فردی را انتخاب کرد که از همه لحاظ به خط فکری و اجرایی او نزدیک است و اگر همان طور که میدانید کاندیداهای احتمالی دیگری به جای فرد فعلی به عنوان دبیر انتخاب میشد قطعا نمیتوانستند با هم کار کنند؛ چراکه در حقیقت رییس سازمان بخشی از اختیارات خود را به دبیر واگذار میکند، بنابراین باید آرامش خیال داشته باشد تا بتواند این کار را انجام دهد.
صالحی: یعنی هیچ مشورتی با هیاتمدیره قبلی نشده است؟
خوانساری: اگر منظورتان مشورت است که چرا. صد درصد مشورت صورت گرفته است، البته در مورد دبیر سازمان.
بحری: من فکر میکنم با توجه به اینکه هیاتمدیره فعلی به هر حال ادامهدهنده برنامهها و اهداف کلی سازمان است باید بین آنها با هیاتمدیره قبلی همفکریهایی وجود داشته باشد.
صالحی: یعنی معتقدید که هیچ تصمیمگیری و خطمشی از طرف هیاتمدیره قبلی در حال حاضر در سازمان وجود ندارد؟
خوانساری: شما باید ببینید که این امر چه نفع یا چه ضرری برای صنف دارد. بله من به شما حق میدهم که اینگونه فکر کنید، چون ما با هم مشترکاتی هم داشتهایم هنوز هم هست و هیچ مشکلی هم در آن وجود نداشت، اما اگر فضاهای دوره گذشته را با فضای فعلی مقایسه کنید میفهمید که به این شکلی که شما فکر میکنید نیست. در دوره گذشته خیلی پافشاری میشد که تمام تشکلها و انجمنها باید زیر نظر سازمان باشند یا با سازمان ادغام شوند، اما آیا الان چنین رویهای در سازمان میبینید که بخواهیم بگوییم هیاتمدیره فعلی تحت نظر هیاتمدیره قبلی است؟ شما حتی فضاهایی میبینید که کاملا با فضاهای گذشته تفاوت دارد.
به عنوان آخرین سوال بحثی که آقای رحمتی در بدو ورودشان در سازمان پیرامون تعامل با سایر تشکلهای موازی در حوزه آیتی داشتند هماکنون در چه مرحلهای قرار دارد؟
خوانساری: این بحث شروع شده، اما خب برخی از مسائل خیلی پیچیده به هم بود مانند بحث اتحادیه که بسیاری از مشکلات هم حل شد؛ چرا که این مشکلات بیدلیل هم بود. الان هم دیدگاه ما در مورد سازمان و سایر تشکلها به این شکل است که به هر حال تشکلها نمودهایی از جامعه مدنی هستند و هیچ اشکالی ندارد که در یک صنف تشکلهای مختلفی وجود داشته باشد، اما یک نکته ظریفی در این بین وجود دارد و آن هم این است که تشکلها باید کار تخصصی خودشان را داشته باشند، اما متاسفانه در کشور ما از تشکلها سوءاستفاده میشود یا حیاطخلوت بعضیها میشود. ما باید همگی پشت صنف باشیم نه اینکه جدا از هم وارد اتاقی شویم و بخواهیم تصمیماتی به نفع خودمان اتخاذ کنیم. به عنوان مثال، انجمن انفورماتیک ایران هماکنون هر هفته جلسه دارد و در برخی از مواقع نیز دستاوردهایشان را با ما به اشتراک میگذارند و هیچ مشکلی بین ما نیست این کارکرد سالم است.
بحری: چیزی که در این بین مهم است این است که تمام تشکلهای صنفی باید در جهت اهداف کامل صنف باشد نه اینکه در برخی از مواقع در مقابل صنف باشد.
ارسال نظر