تغییر با ابزار ICT

مترجم: ندا لهردی

انتخاب رییس جمهور جدید ایالات‌متحده آمریکا با شعار «تغییر» شروع شد.«تغییر» همان چیزی است که باراک اوباما به دنبال آن است و گویا تصمیم دارد آن را در تمام بخش‌های مختلف دولتش اعمال کند.در عرصه فناوری اطلاعات هم اوباما با معرفی یک پدیده کاملا تازه و جدید، رویای تغییرات چشمگیری را در سر می‌پروراند. آنچه این روزها توجه تمام مردم دنیا را به سوی دره تکنولوژی معطوف کرده، ظهور قریب‌الوقوع پدیده دولت جدید به نام «مدیر ارشد تکنولوژی» یا CTO است.

انتخاب اولین CTO کشور آمریکا این روزها توجه دنیای IT را به خودش جلب کرده است.

این اتفاق در نهایت حدس و گمان‌های بسیاری را درباره اینکه چه کسی اولین مدیر ارشد تکنولوژی این کشور خواهد شد، به دنبال داشته است.

به عقیده بسیاری از کارشناسان انتخاب اولین مدیر ارشد تکنولوژی می‌تواند شروع خوبی برای ایجاد تغییرات مفید در ساختار نظام IT این کشور بوده و فرد منتخب می‌تواند از این فرصت منحصر به فرد برای ارتقای شغلی خود به خوبی بهره ببرد.

با این اوصاف آنچه این روزها فکر اغلب مردم دنیا را به خود جلب کرده، وظایف و نقش یک مدیر ارشد تکنولوژی است.

براساس اعلام کارشناسان نقش یک CTO در حقیقت ایجاد اطمینان از وضعیت زیرساخت‌ها، سیاست‌ها و خدمات مختلف دولت است.

به عبارت دیگر، یک CTO می‌بایست ایمنی شبکه‌ها را تضمین کرده، میان بخش‌های مختلف هماهنگی ایجاد کرده و با همکاری با مدیران فناوری و اطلاعات هر نهاد دولتی از کاربری درست و عملکرد دقیق آنها در به اشتراک‌گذاری اطلاعات، اطمینان حاصل کند.

به این ترتیب یک مدیر ارشد تکنولوژی بر موارد داخلی هر نهاد که مبتنی‌بر تکنولوژی باشد تمرکز دارد و بخش‌های مختلف سخت‌افزاری و نرم‌افزاری آن را بررسی می‌کند.

با این اوصاف تعجبی وجود ندارد که سیلیکون ولی، یکی از بزرگ‌ترین حامیان اوباما در فعالیت‌های انتخاباتی‌اش بوده است؛ همان سیلیکون ولی که سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای گران‌قیمت را به همه ما فروخته و در نهایت می‌تواند مشکلات ما را به طور معجزه‌آسایی حل کند.

با شرایط به‌وجود آمده فعلی، بدون شک شرکت‌های فعال در دره تکنولوژی به ظهور فرصت‌های مشابه در دولت جدید امیدوارند.

اینکه دستیابی به تمام اهداف یک CTO مشکل است، کاملا واضح است. تجربه‌های ناموفق گذشته بعضی نهادهای دولتی برای استفاده از تنها بعضی از قابلیت‌های یک CTO می‌تواند تایید مناسبی برای این موضوع باشد.

در حقیقت این تشریفات اداری هستند که در مقابل تغییرات مقاومند و اگر این تغییرات جدید انجام نشوند، باید همچنان با این تشریفات پراکنده و مختلف دست و پنجه نرم کرد.

درست به همین دلیل هم اغلب افراد از تغییرات جدید استقبال می‌کنند و شاید حتی دلیل اصلی پیروزی باراک اوباما هم همین موضوع بوده است.

با این همه، کارشناسان معتقدند که CTO باید از مکانیسم‌های داخلی شرکت‌ها و نهادها پا فراتر گذاشته و به بررسی بعضی استراتژی‌های صنعت IT کشور هم بپردازند.

در حقیقت فرصت جدیدی به نام CTO می‌تواند موقعیت خوبی برای شروع بحث‌هایی درباره صنعت IT ایالات‌متحده و حتی دنیا باشد.

یک مدیر ارشد تکنولوژی در واقع می‌بایست روی تمام مسائلی که هر روز افراد را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند، تمرکز کند.

مسائل مهم بسیاری در زمینه تکنولوژی وجود دارند که جامعه آمریکا و صنعت آن با آنها درگیرند که تنها یک CTO می‌تواند آنها را حل کند. این مسائل عبارتند از:

مسائل شخصی: اطلاعات پزشکی، سوابق مالی و حتی وب سایت‌هایی که هر روزه آنها را بازدید می‌کنیم، می‌توانند اطلاعات شخصی ما را در بر بگیرند. این روزها اما چگونگی دسترسی به این اطلاعات و نحوه استفاده از آنها به نگرانی بزرگی برای اغلب افراد تبدیل شده است.

دزدی هویت: به دنبال دیجیتالی شدن زندگی افراد، میزان آسیب‌پذیری اطلاعات مربوط به هویت آنها هم افزایش پیدا کرده است. حضور یک CTO می‌تواند به منزله کمک دولت به حفظ هویت افراد و کاهش آسیب‌پذیری آن باشد.

امنیت اطلاعات: امنیت اطلاعات اگرچه مساله بااهمیتی است، اما بسیار گسترده است. این موضوع شامل حفاظت اطلاعات از دزدی، هک یا کنترل شدن توسط افراد دیگر است.

امنیت اطلاعات همچنین شامل سیاست‌های امنیتی به کار گرفته شده در تمام شرکت‌ها و بخش‌های دولتی هم می‌شود.

این روزها دیگر اسپم‌ها و ویروس‌های کامپیوتری تهدیدات بزرگی برای افراد و اطلاعاتشان به حساب می‌آید و به تدریج به یک نگرانی ملی تبدیل شده است که می‌تواند اهمیت حضور یک مدیر ارشد تکنولوژی را به خوبی نشان دهد.

کارکنان بخش تکنولوژی: مهارت‌آموزی و آموزش به کارمندان بخش‌های تکنولوژی همیشه یکی از نگرانی‌های دولت‌هاست.

اینکه چطور می‌توان با یک برنامه‌ریزی درست به رشد نیروی کار و آموزش آنها در صنعت تکنولوژی کمک کرد و اینکه این کار چه تاثیری در افزایش توان صنعتی و مالی یک کشور خواهد داشت، همه و همه مسائلی هستند که یک مدیر ارشد تکنولوژی می‌تواند به آنها پاسخ دهد.

حق مالکیت معنوی: مساله کپی رایت و حق مالکیت معنوی یکی از مهم‌ترین مسائلی است که جهان تکنولوژی امروز با آن مواجه است. در حقیقت گسترش استفاده از کامپیوتر و اینترنت، استفاده و دانلود محتوای دیجیتالی را تا حد قابل توجهی آسان‌تر کرده است؛ اطلاعاتی که تنها با یک بار دانلود شدن به سرعت در میان کاربران منتشر می‌شوند.

با وجود اعمال قوانین مختلف در این مورد، این مساله همچنان نگرانی کاربران مختلف در سرتاسر دنیا را به همراه دارد.

یک مدیر ارشد تکنولوژی در این میان می‌تواند با ایجاد تعادلی مناسب در فضای مجازی و دنیای دیجیتال، از گسترش ناامنی و ضایع شدن حقوق مولفین و تولیدکنندگان جلوگیری کند.

بی‌طرفی در اینترنت: به دنبال تمایل تولیدکنندگان محتوا و ارائه‌‌دهندگان خدمات به کنترل بازار و حفظ کاربران و مصرف‌کنندگان خود، ممکن است این تمایل به محدودیت و کنترل دسترسی به اینترنت و محتوای آن منجر شود. با این اوصاف آنچه باید برای دسترسی بهتر و آزادتر به این محتوا بدون هیچ سانسور و کنترلی انجام داد، چیست؟

اینها تمام آن مواردی هستند که اولین «مدیر ارشد تکنولوژی» دنیا می‌تواند به آن‌ها پاسخ دهد.

منبع: www.forbes.com