داستان دو شهر...
سیدامیررضا خسروشاهی * منبع: وبلاگ «کافه اقتصاد» موضوع اصلاح پرداخت یارانه‌های نقدی به‌دلیل ابعاد گسترده و اجزای متنوع آن موضوع پیچیده‌ای است و همان‌طور که معاون وزارت رفاه اجتماعی در سرمقاله ۱۲ آبان‌ماه 92 روزنامه «دنیای‌اقتصاد» اشاره کرده نیازمند استفاده از نظر متخصصان و تجربه جهانی در این زمینه است. اما به نظر نویسنده در کنار استفاده از این دو _ یعنی نظریه اقتصادی و شواهد تجربی موجود _ ابزار دیگری نیز هست که سیاست‌گذار نباید از آن چشم‌پوشی کند. این ابزار «آزمایش» یک اصلاح سیاست‌گذاری پیش از اجرای آن است.
در سال‌های اخیر استفاده از آزمایش برای ارزیابی تئوری‌های اقتصادی رواج یافته است و اقتصاددانان مطرحی چون استر دوفلو (Ester Duflo) و ابیجیت بنرجی (Abhijit Banerji) در دانشگاه ام‌آی‌تی از پیشگامان این روش محسوب می‌شوند. اما چرا آزمودن پیش از اجرا مهم است؟ زیرا در طرحی با ابعاد و پیچیدگی اصلاح نظام یارانه‌ای در ایران مسائل بسیاری هست که باید در نظر گرفته شود که ممکن است حتی از چشم بهترین متخصصان دور بماند و در بحث‌ها و تبادل نظرها نیز بروز نکند. اجرای یک اصلاح سیاست‌گذاری به صورت آزمایشی و محدود این امکان را به سیاست‌گذار می‌دهد تا مشکلات موجود در آن طرح را (تا حد ممکن) شناسایی کند، سپس در مورد اجرا به همان شکل در ابعاد بزرگ‌تر یا اصلاح مجدد آن تصمیم‌گیری کند، بدون اینکه هزینه هنگفتی برای اجرای تمام‌عیار آن سیاست پرداخته باشد و راهی هم برای بازگشت باقی نمانده باشد؛ مانند وضعیت فعلی قانون هدفمندی یارانه‌ها که به صورت تقریبا یک‌باره و در ابعاد گسترده اجرا شد و خطاهای بزرگی نیز در اجرای آن رخ داد، اما اکنون ایجاد هرگونه تغییری در آن بسیار مشکل و پرهزینه است.
منظور از آزمایش یک ایده اصلاحی این است که دو گروه خاص که نمونه قابل قبولی از جامعه آماری هستند انتخاب شوند؛ مثلا دو شهر کوچک که از بسیاری جهات شبیه و قابل مقایسه هستند. آن‌گاه ایده اصلاحی در یکی از این دو شهر پیاده شود. سپس با اندازه‌گیری‌های دقیق متغیرهای اقتصادی و مقایسه آنها بین دو شهر اثرات سیاست‌گذاری جدید سنجیده شود تا بتوان به اثرات آن سیاست‌گذاری پی برد.
برای مثال، پیشنهادهایی که دکتر جواد صالحی اصفهانی در سرمقاله ۲۱ آبان ۹۲ روزنامه «دنیای اقتصاد» مطرح کرده‌اند را در نظر بگیرید. یکی از پیشنهادهای ایشان قیمت‌گذاری متفاوت بنزین با توجه به منطقه و مدل ماشین است. فرض کنید این پیشنهاد از نظر فنی و حقوقی قابل اجرا باشد. آن‌گاه در حالت خوش‌بینانه نتایج مورد نظر ایشان به دست خواهد آمد. اما از طرف دیگر قیمت‌گذاری متفاوت بر اساس منطقه ممکن است باعث ایجاد صف‌های طولانی در یک منطقه و خالی ماندن پمپ‌بنزین‌های منطقه دیگر شود و ترافیک شهری (برای رسیدن به پمپ بنزین‌های ارزان) را افزایش دهد و در نهایت نه تنها یارانه پرداختی به بنزین کاهش پیدا نکرده، بلکه مصرف بنزین نیز افزایش پیدا کند. یا قیمت‌گذاری بنزین بر اساس مدل ماشین را در نظر بگیرید. این سیاست‌گذاری ممکن است صاحبان خودروهای گران‌قیمت را ترغیب کند تا کارت‌های سوخت صاحبان خودروهای ارزان‌قیمت را خریداری کنند و به جای صرفه‌جویی در یارانه پرداختی به بنزین یک بازار غیررسمی برای کارت‌های سوخت به وجود بیاید.
چگونه می‌توان جواب به این سوال‌ها را یافت؟ در مورد پیشنهاد دکتر صالحی اصفهانی اینکه کدام سوی این نیروها غالب خواهد شد به وضوح وابسته به میزان اختلاف قیمت بنزین میان محله‌های مختلف یا برای مدل‌های مختلف خودرو است. اما برای رخ دادن حداقلی این عوارض جانبی نامطلوب، یعنی مثلا تا چه اختلاف قیمتی دردسر رانندگی تا یک پمپ بنزین ارزان‌قیمت برای شهروندان مرفه به ارزان بودن آن نمی‌ارزد، و آیا آن اختلاف قیمت تا حدی هست که به رفع کسری بودجه کمک کند، یا قیمت بنزین برای خودروهای مدل بالا باید چقدر بیشتر باشد تا صاحبان آنها به خرید کارت سوخت از بازار سیاه ترغیب نشوند، با اینکه با نوشتن و حل مدل‌های اقتصادی می‌توان تخمینی برای این اختلاف قیمت بهینه به دست داد، اما هرگونه مدلی مبتنی بر فرض‌هایی خواهد بود که ممکن است با واقعیت فاصله زیادی داشته باشد. اما با آزمایش می‌توان جواب این سوال‌ها را به صورت تجربی یافت. به عنوان مثال، پیشنهاد دکتر صالحی اصفهانی را می‌توان به صورت محدود در چندین شهر اجرا کرد و در شهرهای مختلف اختلاف قیمت‌های متفاوت به‌کار برد و نتایج را مشاهده کرد. اگر چنین آزمایشی به صورت دقیق و علمی طراحی شود می‌توان به نتایج آن استناد کرد.
یا به عنوان یک پیشنهاد دیگر، نویسنده معتقد است که یک راه برای مشکل کسری بودجه ناشی از پرداخت‌های نقدی آن است که نظام فعلی پرداخت نقدی به کلی برچیده شود و ثبت نام از نو صورت پذیرد. منتها برای واجد شرایط دریافت یارانه نقدی بودن خصوصیات عینی خانوار که قابل پنهان کردن نیستند مانند محل زندگی مورد استفاده قرار گیرد. در کنار این، فرآیند ثبت‌نام به‌طور نسبی برای افراد پردرآمد پرهزینه و مشکل باشد. مثلا ثبت نام تنها به صورت حضوری (و نه اینترنتی) ممکن باشد و دفاتر ثبت‌نام نزدیک به مناطق کم‌درآمد و دور از محله‌های مرفه راه‌اندازی شوند و فرآیند ثبت‌نام زمانبر باشد به نحوی که حضور فرد مثلا برای یک روز کامل کاری لازم باشد.
به این ترتیب افراد پردرآمد انگیزه بسیار کمتری برای طی کردن فرآیند پرهزینه ثبت نام خواهند داشت و ممکن است اساسا از دریافت آن چشم‌پوشی کنند اما از طرف دیگر این هزینه برای بیکاران، بازنشستگان و افراد کم‌درآمد به نسبت کمتر خواهد بود. با این حال اجرای این پیشنهاد نیز ممکن است با پیامدهای پیش‌بینی‌نشده و نامطلوبی همراه باشد که با اجرای آزمایشی و محدود آن می‌توان امیدوار به یافتن این مشکلات بود.
البته روش مبتنی بر آزمایش مشکلات خود را نیز دارد که عبارت است از بحث اخلاقی، حقوقی، به‌صرفه بودن و قابلیت تعمیم. منظور از اعتبار اخلاقی آن است که آیا اینکه یک عده انسان (مردم یک شهر) را برای ارزیابی کارآ بودن یک سیاست‌گذاری در معرض یک آزمایش قرار دهیم از نظر اخلاقی صحیح است؟ این سوالی پیچیده است، اما حداقل این را می‌توان گفت که آزمودن یک سیاست در ابعاد کوچک (یک شهر)، هر چه باشد، از پیاده کردن بدون آزمون آن در ابعاد بزرگ (کل کشور) با امید اینکه به درستی کار کند صحیح‌تر است. بحث حقوقی نیز آن است که اساسا قانون تا چه حد به دولت اجازه می‌دهد سیاست‌هایش را به صورت محدود و منطقه‌ای اجرا کند، چرا که این‌گونه اجرای انتخابی یک سیاست ملتزم نوعی تبعیض در اجرای آن است که باید ابعاد حقوقی آن مشخص باشد. آزمایش‌ها پرهزینه نیز هستند. طراحی، اجرا و ارزیابی یک آزمایش مستلزم صرف زمان و به‌کارگیری نیروی انسانی متخصص است به‌خصوص در شرایطی که سیاست‌گذار برای یک اصلاح سیاست‌گذاری دچار محدودیت زمانی باشد و بخواهد سریع تصمیم بگیرد آزمایش شاید راهکاری عملی نباشد. اما باز قابل تصور است که پرداخت هزینه محدود یک آزمایش در مقایسه با پرداخت هزینه گزاف یک سیاست آزمایش نشده که بخواهد در کل کشور اجرا شود و خطا از آب دربیاید به مراتب کمتر است.
اما احتمالا از همه مهم‌تر، بحث تعمیم‌پذیری نتایج یک آزمایش است. نتایج یک آزمایش هر قدر هم از نظر آماری معنادار و قابل استناد باشد به راحتی قابل تعمیم به ابعاد بزرگ‌تر نخواهند بود. چرا که اولا شاید ویژگی‌های نمونه مورد آزمایش باعث بروز آن نتیجه خاص شده باشد و در شهرهای دیگر لزوما چنان نتیجه‌ای به دست نیاید. طراحی دقیق آزمایش و استفاده از روش‌های اقتصادسنجی‌ای که به همین منظور توسعه یافته‌اند می‌تواند تا حدی (اگر چه نه کاملا) از شدت این مشکل بکاهد. از طرف دیگر وقتی به ابعاد بزرگ‌تر می‌رویم اثرات جدیدی ظاهر می‌شوند که حاصل از اجرا شدن آن سیاست در کل اقتصاد و نه یک شهر خاص است که در اقتصاد از آنها به اثرات «تعادل عمومی» یاد می‌شود. در مورد اینکه این اثرات تعادل عمومی چه می‌توانند باشند و به چه صورت عمل خواهند کرد تنها نظریه اقتصادی می‌تواند به ما کمک کند و آزمایش‌ها به خودی خود چیزی به ما نمی‌گویند.
در نهایت، با وجود تمام کاستی‌هایی که آزمایش‌ها می‌توانند داشته باشد به نظر می‌رسد آزمایش‌های سیاست‌گذاری که حقوقی، اخلاقی، به‌صرفه و دارای طراحی صحیح باشند می‌توانند به روشن شدن نتایج یک سیاست‌گذاری در ابعاد بزرگ‌تر کمک کنند و جا دارد که سیاست‌گذاران این ابزار را در کنار ابزار دیگر مانند رجوع به تئوری اقتصادی و شواهد تجربی موجود به‌عنوان مکمل مورد توجه قرار دهند.
* دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه نورث‌وسترن