استراتژیهای آینده برای تغذیه اهالی فرهنگ
موزهها برای راضی کردن مردم چه باید بکنند؟
مترجم: حسام امامی هدف موزهها نگهداری و حراست از مجموعههایی است که به امانت نزد خود دارند و همین موضوع آنها را ذاتا محافظهکار بار میآورد. با این وجود، با توجه به اینکه در افق پیش رو بودجههای عمومی احتمالا اندک خواهد ماند و بخش خصوصی مختار است به حمایت از سازمانهایی بپردازد که پیشاپیش برنده پنداشته میشوند، موزهها باید ظرف 20 سال آینده ایدههایی نوآورانه دراندازند تا هم با تغییرات اجتنابناپذیر کنار آمده، هم فرصتهای جدید را دریابند.
موسسات بزرگِ پایتختهای اصلی که توریستهای ولخرج را جذب میکنند از حالا برندهاند گرچه بعضی از آنها هنوز جا برای کار بسیار دارند. برای مثال موزه «لوور» بیشازحد شلوغ شده، نورپردازیاش بد است و در تابلوهای راهنما ضعف دارد. روزانه بیش از 30 هزار نفر سراغ «مونا لیزا» میروند طوریکه لبخندش در ازدحام جمعیت گم میشود. جیببری اطراف ورودی هرم «آی ام پی(1) » هم چنان بدنامی و رسوایی به بار آورده که پرسنل در آوریل اعتصاب کردند.
برعکس، موزه وصلهپینهشده و ۱۰ساله رِیکسموزِیِم (۲)، موزه ملی تاریخ و هنر هلند در آمستردام، طوری پیش آمده که به نظر ارزش صبر کردن را دارد. در این موزه شاهکارهای نقاشی دوران طلایی هلند در کنار تسلیحات، مدلهای کَشتی و کلاههای نمدی به نمایش گذاشته شده است. نورپردازی را هم میتوان یکی از بهترینهای نوع خود دانست چون به بازدیدکنندگان این امکان را میدهد که دقیقا شیوه «فرمیر(۳) » در کشیدن قاقم یا سایههای سفید ریزی را که «پیتر یانس زانردام (۴)» در نقاشیهایش از فضاهای داخلی کلیساها استفاده کرده به تفکیک ببینند.
موزههای کوچکی هم که دارای مدیریت یا تخیلی قوی باشند، احتمالا هواداران فدایی خود را حفظ خواهند کرد. از مدیران موزهها بخواهید یک موزه را بهعنوان موزه محبوب خود نام ببرند. خیلی از آنها یک جواب به شما خواهند داد: «موزه هنر چیچو (۵)» در جزیره نائوشیما، جنوب ژاپن. ساختمانش که توسط «تادائو آندو(۶) » طراحی شده خود یک اثر هنری است. داخلش چند اینستالیشن که با دقت تمام انتخاب شده قرار دارد. بازدیدکنندگان با قایق به محل رسیده و تشویق میشوند، شب همانجا بمانند تا اینستالیشن «جیمز تورل (۷)» به نام «زیر سقف آسمان» را هنگام غروب ببینند.
موزههای رده دوم که با بودجههای محدود سعی میکنند جامع و دایرهالمعارفی باشند، اما روزگار سختی دارند. افق بودجه دولتی موزهها خصوصا در اروپا تیرهوتار است. بسیاری از موسسات ایالتی آمریکا هم ممکن است از همین وضع رنج ببرند. موزههای آنجا بهعنوان موسساتی غیرانتفاعی که از معافیت مالیاتی ایالتی و فدرال سود میبرند، ثبت شدهاند؛ اما همین مقررات هم حالا تحت فشارند، چرا که بعضی آن را نوعی سوءاستفاده از مالیات فقرا برای تامین فراغت فرهنگی اغنیا میدانند.
دعوت دوباره ایمانآوردگان
هنوز اکثر بازدیدکنندگان در اروپا و آمریکا دارای تحصیلات، سفیدپوست، میانسال و از طبقه متوسط هستند، هرچند «ویکتوریا و آلبرتِ» لندن با افتخار اعلام کرده که سال گذشته ۱۹درصد بازدیدها در سه موزهاش توسط افرادی با پیشینه اقلیت قومیتی صورت گرفته است. برند لیندمان مدیر «گِمالدوگالری(۸)» برلین، یکی از زیباترین مجموعههای نقاشی تاریخی اروپا، قبول دارد برخورد با یک خانواده مهاجر ترک در این موزه تقریبا عجیب است.
در آمریکا، اقلیتها یکسوم جمعیت هستند و اما فقط ۲۰ درصد کارکنان موزهها و ۹ درصد بازدیدکنندهها را تشکیل میدهند. افتتاح موزه پیشنهادی هنر آفریقایی در منهتن تابهحال پنجبار به علت نبود بودجه به تعویق افتادهاست. سال پیش، هیات مدیره به امید جذب سرمایهای که برای اتمام پروژه نیاز داشتند، اسم موزه را به مرکز آفریقای نوین تغییر و حوزه فعالیت خود را گسترش داد.
ظرف حدود سی سال آینده، فقط نیمی از جمعیت آمریکا سفیدپوست خواهد بود. اگر بنا است موزهها نسبتی با جوامع محلی خود داشته باشند و جریان ورود بازدیدکنندگان ادامه یابد، موزهها بهخصوص در ایالتهای غربی و جنوبی باید مخاطبانی کاملا متفاوت جذب کرده و در رابطه خود با کسانی که در آینده برای صرف بودجه عمومی در موزهها رای میدهند، تجدیدنظر کنند.
موزههای امروزی بهزیرکی دریافتهاند که بازدیدکنندههایشان روزبهروز انتخابهای بیشتری برای صرف پول و وقت خود خواهند داشت. الیزابت مریت از مرکز آینده موزهها در واشنگتندیسی این پدیده را «بازشدن بقچه تجربیات» مینامد. حتی علاقهمندان موزهها هم لزوما مجبور نیستند، برای بازدید حضوری به محل بروند. فیلم نمایشگاهی که به تازگی در «موزه بریتانیا» درباره پمپئی (۹) برگزار شد در بیش از هزار سینما در ۵۱ کشور به نمایش در آمده است.
خریداران فرهنگ امروز ترجیح میدهند خودشان انتخاب کنند، دانش و اطلاعات در چه قالبی به آنها ارائه شود، شاهد این ادعا هم شمار فزاینده موزههای چندروزه و پروژههای مردمی است، خانم مریت میگوید: «آنها میخواهند در قالب شنی ما فرصت بازی داشته باشند». موزهدارها که قبلا بهعنوان متخصص شناخته میشدند (و خود را چنین میدیدند) حالا مجبورند، بیشتر مثل یک مسوول پیگیری یا مربی رفتار کنند.موزهها برای حفظ جریان بازدید عمومی و تضمین بقای خودشان باید تلاش بسیار بیشتری کنند تا چیزی را که بازدیدکننده میخواهد، به او بدهند. بسیاری از موسسات در غرب این را فهمیدهاند. اکنون، کشورهای درحالتوسعه هم با همین ایده از خواب بیدار میشوند و هنوز دیر نیست. مثلا، در هند بیشتر موزهها رو به موت هستند. موزه ملی در دهلی در هفت سال گذشته مدیر نداشته است. در موزه هندی کلکته، یعنی بزرگترین و قدیمیترین موزه منطقه، فقط مواد پرکننده خرس تاکسیدرمیشده نیست که دارد از بین میرود؛ تمام مجموعه در چنان وضع بدی قرار دارد که موزه در ماه سپتامبر تا اطلاع ثانوی تعطیل شد.
اما یک استثنای درخشان هم وجود دارد؛ آن هم موزه شاهزاده ولز در بمبئی که نام فعلیاش زیادی سخت است؛ «چهاتراپاتی شیواجی ماهاراج واستو ساگراهالایا» و البته مخفف اسمش کمی راحتتر است سیاسامویاس. تا همین اواخر، سیاسامویاس مثل بقیه موزهها مخروبه بود، اما حالا موزه در سال بالغ بر یک میلیون بازدیدکننده، یک سوبسید دولتی شیک و یک گروه فدایی برای جمعآوری کمکهای بخش خصوصی دارد. چیزی که این موزه را نجات داد تصمیمی بود به سال ۲۰۰۷ برای تغییر شیوه.
وقتی مدیر فعال موزه «سابایاساچی موهرجی» انجام وظایف جدید را از پرسنلش میخواست، ایدهای بین باقی ایدههای مطرحشده برجسته مینمود؛ هدف قرار دادن نقاط بسیار دورتر بود؛ یعنی نه فقط شهرنشینان بمبئی که معمولا هیچوقت به بازدید از یک موزه فکر نمیکنند، بلکه موزههای سراسر جهان هم باید در نظر داشت. حالا سیاسامویاس با «موزه بریتانیا»، Getty، موزه هنر محلی لسآنجلس قرارداد همکاری دارد.
در پس این همکاریهای بینالمللی چیزی است ورای پول. مدیر «موزه بریتانیا» نیل مکگرگور معتقد است موزهها میتوانند نیرویی برای ملتسازی و صلح باشند. همین ماه، موسسه وی منشور کوروش معروف خود را در بخشی از سفری که آن را به ایران و آمریکا هم برده به بمبئی فرستاد. روی این منشور سفالی ۲۶۰۰ساله با خط میخی متنی نوشته شده که میگوید کوروش کبیر، فرمانروای پرشیا، به هرکس که توسط پیشینیان او زندانیشده یا به بردگی درآمده اجازه میدهد به وطن بازگردد و دیگر اینکه مجسمههای خدایان گوناگونشان را هم میتوانند به معابد اصلی خود برده و آزادانه بپرستند. قبل از کوروش، هیچ فرمانروایی چنین نکرده بود. چنین نمایشگاهی از مروت بشری، تخیل عموم را تسخیر میکند. موزههایی که از عهده برآیند هنوز آینده روشنی دارند.
پاورقی:
۱- نام مستعار و اختصاری یو مینگ پی معمار برجسته چینی-آمریکایی که او را پدر معماری مدرن میدانند. هرم مرکزی موزه لوور را او طراحی کرده و نام او هم بر آن است.
۲- Rijksmuseum
۳- یوهانس فرمیر (۱۶۳۲ تا ۱۶۷۵ میلادی) نقاش هلندی، تابلوی دختری با گوشوار مروارید را شاهکار وی میدانند.
۴- Pieter Jansz. Saenredam (۱۵۹۷-۱۶۶۵)
۵- Chichu
۶- Tadao Ando متولد ۱۹۴۱ معمار برجسته و خودآموخته ژاپنی است که در سال ۱۹۹۵ برنده جایزه معماری پریتزکر شد.
۷- James Turrell هنرمند آمریکایی است. شهرتش بیشتر به خاطر پروژهای عظیم است که هنوز به پایان نرسیده؛ آتشفشان خاموش رودن، که در فلگستف آریزوناست و تورل قصد دارد آن را به رصدخانهای برای چشم غیرمسلح تبدیل کند.
۸- Gemäldegalerie
۹- شهری باستانی در حوالی ناپل کنونی. مهد بیبندوباری جنسی رم باستان بوده و گویی به بلایی آسمانی زیر ۴ تا ۶ متر خاکستر آتشفشان وزوو مدفون میشود. ویرانه شهر را در ۱۵۹۹ کشف کردند و بازماندههای هنر اروتیک آن حالا از جاذبههای توریستی ایتالیا است.
ارسال نظر