در حالی که برخی تحلیل ها حاکی از آن است که هم اینک اقتصاد جهان فاقد یک قدرت برتر (هژمون) است، کشورهای بزرگی همچون ایالات متحده آمریکا، چین و روسیه در تلاشند تا معادله تجارت آزاد جهانی را به نفع خود تغییر دهند.
بر اساس چنین تحلیل‌‌هایی، آزادسازی تجاری اکنون در دو مسیر متفاوت پیش می‌رود. یک مسیر که آمریکایی‌ها طرفدار آن هستند و مسیر دیگر که چینی‌ها از آن حمایت می‌کنند. آمریکا مسیر خود را در سال ۲۰۰۷ شروع کرد؛ زمانی که دولت و کنگره توافق کردند در توافق‌نامه‌های تجاری آینده، طرف‌های قرارداد به استانداردهای زیست محیطی و نیروی کار پایبند باشند. معنای این توافق در عمل چنین است که آمریکا به احتمال زیاد با کشورهایی مانند کشورهای عضو اتحادیه اروپا و ژاپن که در سطح توسعه اقتصادی مشابهی با آن هستند یا کشورهای در حال توسعه‌ای مانند مکزیک و شیلی که حاضرند در ازای دسترسی به بازار، استانداردهای کشورهای ثروتمند را رعایت کنند، قرارداد امضا می‌کند. در مقابل، چین نوعی قراردادهای دوجانبه را با همسایگان خود در دستور کار قرار داده، به امید اینکه به گفته چین لنگ لیم، کارشناس قوانین تجارت در دانشگاه هنگ‌کنگ، به عنوان یک ابرقدرت نوظهور پیشرفت کند. در چنین شرایطی است که حمایت گرایی سنتی جای خود را به حمایت گرایی مدرن و پنهانی داده است.در چین حمایت‌گرایی نهان به تولیدکنندگان داخلی کمک کرده است سهم خوبی از بازارهای داخلی و خارجی به دست گیرند. پرونده پیش رو،ترجمه تازه‌ترین مقاله اکونومیست درباره موانع پیش روی تجارت آزاد است.