شهر جدید آلمر: از تولد تا آستانه بلوغ
پارسا ارباب*
شهرهای جدید در قرن بیستم
مفهوم «شهر جدید» مبهم است و در تمام عصرها، از زمان باستان تاکنون، شهرهای جدیدی وجود داشته‌اند، اما فارغ از شهرهای جدید دوران باستان، قرون وسطی و دوره متاخر از آن، در قرن بیستم بود که جنبش شهرهای جدید شکلی آشکار و جهانی یافت.
منشا این جنبش که به دنبال یافتن جایگزینی برای شرایط زیستی غیربهداشتی، پرازدحام و آلوده در قالب تمرکززدایی از کلانشهرها در جریان بود، کتابی است به نام «فردا، راهی آرام به سوی اصلاح واقعی» اثر «ابنزر‌هاوارد» (۱۸۹۸ م.) که خاستگاه انجمن‌های باغشهرها در انگلستان (۱۸۹۹) و سپس در سطح جهان (۱۹۱۳) گردید. از همین دست است انگیزه ساخت دو باغشهر اولیه به نام‌های «لچ وُرث» (۱۹۰۳ م.) و سپس «ولوین» (۱۹۱۹ م.) در انگلستان و سیاست ایجاد شهرهای جدید که در اکثر کشورها با ابتکار دولت (انگلستان، فرانسه، روسیه و...) و گاهی نیز گروه‌های محلی (به ویژه سوئد و هلند) یا حتی موسسات خصوصی (آمریکا) به اجرا درآمدند، نمونه‌هایی که البته به تمامی آنها، اصطلاح شهر جدید اطلاق نگردید. تنوع شهرهای جدید تنها به خاطر عصری که در آن به وجود آمده‌اند نیست، بلکه همچنین ناشی از نقشی است که سازندگان آنها قصد داشتند در ترکیب فضا ایجاد کنند. بر همین اساس، در طول قرن بیستم می‌توان سه دسته بزرگ از شهرهای جدید را مشخص کرد:
۱ - شهرهای جدید طراحی شده به عنوان پایتخت‌های جدید نظیر ورسای (فرانسه)، واشنگتن (آمریکا)، کانبرا (استرالیا)، دهلی نو (هند)، آنکارا (ترکیه)، برازیلیا (برزیل)، اسلام آباد (پاکستان)، شاندیگار (پایتخت دولت هندی پنجاب)، ابوجا (نیجریه) و برخی دیگر؛
۲ - شهرهای جدید ساخته شده برای فعالیت‌های صنعتی که نمونه عمده آنها شهرهای جدید شوروی سابق هستند. پولادشهر بارزترین مورد این الگو در میان شهرهای جدید کشور می‌باشد؛
۳ - شهرهای جدید برای جذب سرریز جمعیت و سازمان دادن به مناطق بزرگ شهری که از آن جمله می‌توان به شهرهایی که تا حد امکان کاملند (در انگلستان، فرانسه) یا اغلب شهر- محله‌های جدید طراحی شده (در سوئد و هلند) اشاره کرد. هشتگرد، پردیس، اندیشه، بهارستان، سهند و صدرا از جمله قابل توجه ترین شهرهای جدید کشور هستند که ایجاد آنها عمدتا مبتنی بر چنین دیدگاهی در دهه ۱۳۶۰ شمسی مطرح شد.

شهر- محله‌های جدید در هلند
دسته‌بندی شهرهای جدید یا همانطورکه اشاره شد، شهر- محله‌های جدید در هلند با هدف ساماندهی به مناطق بزرگ شهری و در عین حال تمرکززدایی، در قالب سه نوع سیاست و رویکرد شهرسازی نسبتا متمایز، اما مرتبط امکان پذیر است:
۱) احداث محله‌های جدید در ادامه و مجاورت منطقه‌های شهری موجود:
این محله‌ها که احداث آنها عمدتا به سال‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ میلادی باز می‌گردد، در زمین‌های خریداری شده در شهرهای موجود واقع گشته و در آنها اهمیت زیادی به امکانات دولتی و فضاهای آزاد داده شده است. در این زمینه می‌توان به طرح آمستردام اشاره کرد. سیاست شهرسازی اتخاذ شده در استکهلم از اوایل قرن بیستم به بعد، نمونه‌ای مشابه و قابل مقایسه با طرح آمستردام می‌باشد.
۲) گسترش سریع شهرهای کوچک و متوسط، ایجاد و رشد کانون‌های توسعه شهری:
این نواحی در خارج از مناطق شهری، در فاصله چند کیلومتری یا چند ده کیلومتری آنها، واقع شده‌اند. ایجاد و توسعه «پورمرن»، «هورن» و «آلکمار» در شمال آمستردام و همچنین کانون‌های توسعه دیگر در اطراف روتردام و شهرهای دیگر (در سال‌های دهه ۸۰-۱۹۶۰)، از این نمونه‌اند. این عملیات به وسیله شهرداری‌های ذی‌ربط، نه از سوی دولت و شهرهای بزرگی که بخشی از جمعیت و فعالیت‌های آنها جذب این شهرهای کوچک شد، انجام گرفت. البته در سال‌های دهه ۱۹۸۰، شهرهای بزرگ با اعلام اینکه مهاجرت‌ها، رکود رشد جمعیتی و اقتصادی آنها را به دنبال دارد، خاتمه یافتن موضوع کانون‌های توسعه را از دولت درخواست کردند.
۳) ایجاد شهرهای جدید در مناطق بکر با توجه به قوانین کانون‌های توسعه:
دو شهر جدید ساخته شده در دلتا و خلیج «زویدرزی» یعنی «لیلشتاد» و «آلمر» از این نمونه‌اند. لیلشتاد در اواخر دهه ۱۹۶۰ برای اینکه به مرکز بخش جدید «فلیوُلَند» بدل شود، ایجاد شد و جمعیت آن امروز به مرز ۷۶ هزار نفر رسیده است. آلمر بعدها در جنوب غربی دلتا و در چشم اندازی وسیع معادل ۲۵۰ کیلومتر مربع، شامل حدودا ۱۳۰ کیلومتر مربع خشکی و ۱۲۰ کیلومترمربع آب، ساخته شد و نقش اساسی آن، جذب بخشی از رشد منطقه کلانشهری «رانشتاد»، به ویژه شهر آمستردام بود. هر دو شهر با خط آهن و بزرگراهی که آنها را به آمستردام مرتبط می‌کرد به یکدیگر متصل بودند. شهرهای کوچک دیگری نیز که در دلتا ساخته شدند و جمعیت آنها به ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر می‌رسید، به همین نحو ساخته شدند، که از آن جمله می‌توان «امه لور»، «درونتن» و «زی وُلد» را نام برد. «زوترمیر» نیز در اطراف «اسخرافن‌هاخه» (لاهه) که بخش شمالی آن را در بر گرفته است، با هدف پذیرش بخشی از فعالیت‌های پایتخت اداری کشور ساخته شد که اکنون بالغ بر ۱۲۰ هزار نفر جمعیت دارد و با شبکه گسترده‌ای از خطوط راه آهن که در تمام محله‌های شهر جدید کشیده شده، به این شهر متصل است. تصویر (۱) موقعیت شهرهای جدید آلمر و لیلشتاد و نیز توسعه‌های جدید آلکمار و زوترمیر را در منطقه کلانشهری رانشتاد به نمایش می‌گذارد.

طرح زویدرزی
آلمر در سرزمینی واقع شده که از دل منطقه زویدرزی به وجود آمده است. طرح زویدرزی به پروژه عظیم احیای اراضی این منطقه اطلاق می‌شود. این طرح به ضرورت حفاظت در برابر دریا می‌پرداخت، چراکه نیمی از کشور هلند پایین تر از سطح دریا واقع شده است. هدف از این طرح، ایجاد زمین‌های زراعی، مناطق شهری، گسترش طبیعت و دوباره سازی بود. این طرح چند مرحله‌ای به دنبال ایجاد سد و چهار منطقه ساحلی بزرگ بود که یکی از این مناطق به ایجاد فلیولند انجامید که شهر جدید آلمر در آن احداث شده است. کشور هلند تا قرن نوزدهم، پیش از آنکه شاهد مجموعه‌ای طولانی از طرح‌های بسیار پیچیده باشد، با سیلاب‌های عمده‌ای مواجه بود. اما هربار مسائلی همچون فقدان دانش و مهارت فنی و همچنین سرمایه و وحدت سیاسی کافی، مانع برخورد با این چالش عظیم می‌شد. «کورنلیس لیلی»، مهندس راه و ساختمان، در سال ۱۸۸۷ میلادی طرحی را در مورد احیای قطعه زمین بزرگی ارائه کرد. طرح وی آمیزه‌ای از نیاز به حفاظت ساحلی همراه با تمایل به استحصال زمین برای کشاورزی، مناطق شهری، ساخت و ساز و باز زنده‌سازی طبیعت بود. طرح مذکور در سال ۱۹۲۶ میلادی تحت عنوان «فعالیت‌های زویدرزی» به اجرا گذاشته شد. این اقدام بزرگ‌ترین دستاورد در آن زمان در عرصه مبارزه هلند با سیلاب به شمار می‌آمد. فعالیت زویدرزی پس از جنگ جهانی دوم از طریق احیای فلیولند ادامه یافت و ساخت دیواره خاکی حلقه‌ای شکل در اطراف فلیولند شرقی در سال ۱۹۵۰ آغاز شد. در عین حال که اراضی پست کنار دریایی شمال شرق عملا برای کشاورزی حفظ شدند، این منطقه باید فضای زندگی برای ساکنان منطقه کلانشهری پرجمعیت رانشتاد شامل: آمستردام، روتردام، لاهه و اُترخت را نیز تامین می‌کرد. این هدف بخشی از سیاست قلب سبز در هلند با هدف جلوگیری از تبدیل شدن این شهرها به مجموعه‌های شهری بزرگ نیز به شمار می‌رفت. تصویر (۲) موقعیت آلمر را در در بخشی از فلیولند احیا شده (جنوب غربی) به واسطه اجرای طرح زویدرزی به نمایش می‌گذارد.

شهر جدید آلمر
برنامه‌ریزی و احداث آلمر از سه دهه پایانی قرن بیستم (۱۹۷۶ م.) در حاشیه منطقه کلانشهری پرجمعیت رانشتاد و همچنین اراضی پست دریایی و بکر گسترده‌ای آغاز شد. هدف اصلی از ایجاد این شهر عبارت بود از:
۱ - جذب سرریز جمعیت منطقه پرجمعیت رانشتاد به ویژه شهر آمستردام؛
۲ - ایجاد ناحیه شهری نسبتا مستقل و خودکفا برای حداکثر ۲۵۰ هزار نفر جمعیت در طول حدود ۲۵ سال (افق ۲۰۰۱ م.)؛
«آلمر به دست مردم و برای مردم ساخته شد». این عبارتی است که اغلب از آن برای تبلیغ درباره این شهر جدید استفاده شده اما به نوعی بیانگر روح آلمر نیز است. علاوه بر نیروی کاری که شهر جدید آلمر را ساخت، شمار عظیمی از مردم در شهرسازی و برنامه‌ریزی شهری این شهر مشارکت کرده و می‌کنند. همه چیز در سال ۱۹۶۰ میلادی با معرفی شهری در جنوب غربی فلیولند، به عنوان راه‌حلی برای تقاضای مسکن زیاد در منطقه رانشتاد آغاز شد و نتیجه آن همانا ایجاد گروه‌های کاری متفاوت و مطالعات متعدد بود. این فعالیت‌ها با تاسیس مرجع اجرایی پروژه شهر جدید آلمر دنبال شد. این مرجع پس از بررسی‌ها و برگزاری گردهمایی‌هایی مختلف، طرح بلندمدتی را برای شهر آلمر ارائه کرد. مبنای این طرح را شش هدف کلیدی و در عین حال نوین و جهانی تشکیل می‌داد:
۱) آلمر باید مستقیما به حل مشکلات منطقه‌ای کمک کند؛
۲) آلمر باید فرصت‌ها را برای فردا حفظ کند؛
۳) آلمر باید به همگان مکان عرضه کند؛
۴) آلمر باید اجازه ساخت و سازهای فردی را به ساکنان بدهد؛
۵) آلمر باید به ایجاد و حفظ محیط زیست کمک کند؛
۶) آلمر باید به حفاظت و توسعه بیشتر فرهنگ شهری کمک کند.
طرح آلمر از مفهوم شهری الهام گرفته بود که یک سوم آن فضای سبز، یک سوم مسکن و یک‌سوم دیگر را نیز آب تشکیل می‌داد. رشد سریع اشتغال، پیش شرط موفقیت آن به حساب می‌آمد تا بازگشت کافی سرمایه‌گذاری‌های انجام شده را تضمین کند. این پیش بینی در قالب متوسط رشد سالانه ۵۰۰۰ فرصت شغلی در خلال سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۱۰ میلادی محقق شد. این شهر بر اساس تئوری‌های شهرسازی وقت به صورت شماری هسته‌های نیمه مجزا، هریک با هویت محله‌ای و تسهیلات خاص خود که به کمک زیرساخت مشترک و مرکز شهر واحد به یکدیگر پیوسته‌اند، طراحی شده بود. مالکیت دولت بر همه زمین‌های شهر، رشد سریع را فراهم ساخت و امکان تخصیص بخش قابل توجهی از اراضی به فضای سبز و نیز توسعه کم تراکم را نیز پدید آورد. تحقق هیچ یک از این موارد در صورتی که زمین در مالکیت خصوصی بود، امکان‌پذیر نبود. در آلمر می‌توان عملا میان ۳۰ سال تئوری متحول توسعه قدم زد. برای مثال در آلمر‌هافن، نفوذ نیرومند توسعه دهندگان شهری مشاهده می‌شود که با طراحی‌های خاصی می‌کوشیدند مشوق تماس‌های اجتماعی باشند، حال آنکه در آلمر بویتن تاثیر و نفوذ آنها جای خود را به معمارانی داده است که به خلق نسخه کاملا متفاوتی از محله‌ها با خانه‌های ردیفی و به صورت شبکه آرایش یافته، پرداخته‌اند.
شهر جدید آلمر در سال ۱۹۸۴ دارای شهرداری شد. این شهر در سال ۲۰۰۱ میلادی و با گذشت ۲۵ سال، به مکانی مبدل شد که ۱۶۰ هزار نفر در آن زندگی می‌کردند (در ردیف یازدهمین شهر بزرگ هلند) و ۶۵ هزار نفر نیز به کار مشغول بودند. در آن زمان هر روز ۱۹ نفر به جمعیت شهر و ۱۰ شغل جدید به مشاغل آلمر اضافه می‌شد. این شهر، امروز با جمعیتی معادل با ۱۹۵ هزار نفر ساکن، بزرگ‌ترین شهر منطقه فلیولند و هفتمین شهر بزرگ هلند بوده و بنابر پیش‌بینی‌ها تا چندی دیگر مقام پنجم را از این حیث به خود اختصاص خواهد داد. در حال حاضر و همان‌طور که تصویر (۳) نشان می‌دهد، آلمر از شش بخش «آلمر اشتاد»، «آلمر‌هافن»، «آلمر بویتن»، «آلمر هوت»، «آلمر پورت» (در دست ساخت) و «آلمر پامپوس» (در دست طراحی) تشکیل می‌شود. در آلمر اشتاد، بزرگ‌ترین بخش آلمر، بالغ بر ۱۰۰ هزار نفر زندگی می‌کنند و پس از آن آلمر بویتن با حدود ۵۲۰۰۰ نفر ساکن قرار دارد. آلمر‌هافن نیز به مرکزی با بیش از ۲۲۰۰۰ نفر جمعیت مبدل شده است. آلمر هوت و آلمر پورت نیز مراکز نسبتا جوانی هستند که به سرعت در حال رشد می‌باشند.
شهر جدید آلمر ترکیبی از رویکردهای شهری سبز و پایدار را به نمایش می‌گذارد که آنها را در مسیر برنامه‌ریزی مثبت و موثر به کار بسته است. ساختار این شهر جدید هم چنانکه تصاویر (۵) و (۶) نیز نمایش می‌دهند، با بهره‌گیری از طراحی توامان فیزیکی و فضایی و نیز مفهوم چند هسته‌ای، گونه‌ای جدید از فضاهای شهری را با زندگی پیوند زده است که میزان وسیعی از فضاهای سبز و اراضی ذخیره (شامل پارک‌ها، باغ‌ها، جنگل‌ها و زمین‌های کشاورزی) و توسعه‌ای مبتنی بر آب (شامل کانال‌ها و گذرگاه‌های آبی و دریاچه‌ها) را فراهم آورده که در پیوندی ناگسستنی، بافت شهر را تشکیل می‌دهند. سایر ویژگی‌های قابل توجه این ساختار به قرار زیر است:
- الگوی فضایی چند هسته‌ای و مبتنی بر مراکز مختلف چند عملکردی که توسعه شهر را نیز سامان داده و محدود می‌کند؛
- یکپارچگی بالا میان عملکردهای مختلف مسکونی، تجاری، حمل و نقل، صنعتی، کشاورزی، اکولوژیکی، تفریح و سرگرمی؛
- بهره‌گیری از شبکه جابه‌جایی یکپارچه و وسیع با سلسله مراتبی از بزرگراه‌ها، راه آهن و خیابان به گونه‌ای که مزاحمتی برای محلات مسکونی (مبتنی بر حمل و نقل پیاده، دوچرخه و عمومی) ایجاد نمی‌کند.

چشم‌انداز شهر جدید آلمر
آلمر به مثابه نماد ملی و حتی جهانی نبرد با دریا در تازه‌ترین جزیره هلند تولد یافته است. این شهر پیوندی قوی با آمستردام دارد، پیوندی که در آینده نزدیک به وسیله دو پروژه تقویت خواهد شد. یکی آلمر دریایی است که ۴۰ هزار واحد مسکونی را در خارج از دیوارهای حائل فلیولند تامین خواهد کرد و دیگری، پلی است که آلمر را مستقیما به آمستردام متصل می‌کند. در سال ۲۰۰۳ نوعی طرح ساختاری برای این شهر تصویب شد که تکمیل طرح اصلی آلمر، ویژگی و مشخصه عمده آن به شمار می‌آمد. هدف این طرح آن است که تمایز بیشتری در محیط‌های شهری به وجود آید. همه موارد هم چون اشتغال بیشتر، گسترش مراقبت‌های بهداشتی، مدارس، برنامه‌های سرگرم کننده و تسهیلات خرید باید به توازن بهتر زندگی منتهی شود. البته همین هم کار پیچیده و چالش برانگیزی است، چراکه آلمر هنوز به سرعت در حال رشد است. یکی از موضوعات عمده دیگر در این طرح ساختاری، همانا ایجاد تعادل در چارچوب موسوم به آبی-‌سبز است. این چارچوب، شامل پارک‌ها، جنگل‌ها، مناطق حفاظت شده طبیعی، آبراهه‌های منطقه‌ای و شهری و آب آزاد در کنار مناطق کشاورزی است. آلمر می‌تواند از موقعیت خود در نزدیکی آب، بهره ببرد، چنین موقعیتی پتانسیل ایجاد مکان‌های جدید برای اوقات فراغت را داشته و می‌تواند نوع نگرش نسبت به شهر را بهبود بخشد. در ساخت‌و‌سازهای آتی آلمر، هدف اصلی خلق تعادل‌ها یا توازن‌های گوناگون است: تعادل در محیط شهری، طبیعت و زندگی، شهرنشینی و قابلیت دسترسی.
در حال حاضر، چشم انداز این شهر در قالب راهبرد توسعه منعطفی تا سال ۲۰۳۰ میلادی ترسیم شده است که بنابر توافقات شورای شهر و دولت (در سال ۲۰۰۷ م.)، توسعه شهر را تا ۳۵۰ هزار نفر جمعیت، پیش‌بینی می‌کند. این چارچوب توسعه با مشارکت مردم شکل گرفته و پایداری شهر را از نظر اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی در افق ۲۰۳۰ مورد هدف قرار می‌دهد. برقراری ارتباط منسجم‌تر با اُترخت، میزبانی بخشی از بازی‌های المپیک سال ۲۰۲۸ در صورت نهایی شدن واگذاری آن به آمستردام و پیش‌بینی نواحی توسعه پس از افق ۲۰۳۰ میلادی از دیگر محورهای قابل توجه در ارتباط با چشم انداز این شهر است. این در حالی است که شورای شهر، شهروندان، متخصصان و دانشجویان در قالب نشست‌هایی در حال مشارکت در مباحث مربوط به توسعه آلمر هستند. دستاوردهای این جلسات توسط شورای شهر در رسانه‌های منطقه‌ای شامل رادیو و تلویزیون و نیز جراید و همچنین فضاهای مجازی وب، منتشر شده تا از این طریق بستری وسیع تر برای تعامل فراهم آید. یکی از نتایج طرح حاضر مانیفستی است که پنج محور اساسی را در زمینه توسعه آلمر به قرار زیر مورد توجه قرار می‌دهد:
- توجه به کیفیت و سکونت پذیری اجتماع حاضر به عنوان اولویت اول؛
- لزوم اتخاذ توافقات مربوط به شرکت‌های تجاری با نظارت دولت مرکزی؛
- یکپارچگی بهینه میان شهر، فضاهای سبز و آب: توسعه جدید به سوی خط ساحلی؛
- سرمایه‌گذاری در زمینه قدرت اجرایی؛
- بستر و فضای بیشتر و مناسب‌تر برای ابتکارات، پیشنهادها و ایده‌ها خصوصا در زمینه مسکن و اشتغال.
شهر جدید آلمر اکنون به نوجوانی شباهت دارد که در آستانه بلوغ است، اغلب مردم با این نظر موافقند که دیگر این شهر را نمی‌توان شهری اقماری به شمار آورد. آنها معتقدند برای اینکه شهر بتواند گام‌های بعدی را بر دارد، باید خودمختار و خودکفاتر شده و هویتی را که تا حدودی در زمان حاضر فاقد آن است، برای خود به ارمغان بیاورد. بسیاری بر این باورند که در کنار ایجاد بستر کالبدی- فضایی مناسب، اکنون لحظه نوعی برنامه‌ریزی است تا راه را بر رشد ارگانیک هم برای جمعیت و هم تاریخ و فرهنگ، باز کند. پتانسیل‌های آب و فضاهای سبز، گزینه‌های وسیعی از تفریح و سرگرمی را فراهم کرده که امکان ارتقا نیز دارند. این در حالی است که آلمر اکنون به موقعیت ممتاز و محبوبی برای شرکت‌های خارجی و دفاتر مرکزی آنها تبدیل شده و در کنار اهداف پایداری به سمت مقاصد جهانی نیز در حرکت است. مانیفست‌های آتی شهر در دست بررسی و تصویب بوده که توجه به مشارکت و تقویت همبستگی اجتماعی، اشتغال و همچنین امکانات خوب آموزش و پرورش، آموزش عالی و فراغت برای بهبود محیط زندگی از محورهای عمده آن به شمار می‌رود.

جمع‌بندی و سخن پایانی
آلمر به واقع یکی از نمونه‌های منحصر به فرد و موفق در میان شهرهای جدید عصر حاضر، به عنوان توسعه‌های از پیش برنامه‌ریزی شده با هدف تعادل بخشی به نظام‌های سکونتی است. این شهر که در اراضی احیا شده بر بستر آب احداث شده است، در کمتر از ۴۰ سال، پویایی و رشدی را به نمایش می‌گذارد که تا چندی دیگر آن را در مقام پنجمین شهر بزرگ هلند قرار خواهد داد. توسعه مرحله به مرحله و پیوسته شهر بر اساس شماری از هسته‌های نیمه مجزا، توجه به ارتقای ظرفیت‌های اشتغال و نیز مشارکت و همبستگی اجتماعی همزمان با فراهم ساختن بستر کالبدی- فضایی مناسب در شهر به عنوان مکانی برای زندگی و همچنین برقراری ارتباط منسجم و هدفمند با نواحی شهری اطراف، از جمله دلایل پدیدار شدن این رشد و پویایی و جایگاه یافتن شهر در منطقه کلانشهری رانشتاد است. اگرچه شهر جدید آلمر باید در مقیاس یک شهر هلندی که در آن آمستردام به عنوان پایتخت و بزرگ‌ترین شهر تنها ۸۰۰ هزار نفر جمعیت دارد، در نظر آید ولیکن امروز به این دلیل مورد توجه است که به واقع به بخش وسیعی از آمال و اهداف برنامه‌ریزی و طراحی خوب شهری نزدیک شده و چشم‌اندازی سبز، زنده و در عین حال پایدار را نوید می‌دهد.
تفکر دوراندیشانه و منسجم توسعه دهندگان این شهر که مسیری قابل ستایش را با آرمان «آلمر به دست مردم و برای مردم ساخته می‌شود»، آغاز کرده‌اند، اکنون بر تقویت ظرفیت‌های موجود و ارتقای کیفیت زندگی در کنار هدف‌گذاری افق‌های جهانی شدن شهر و شهرنشینی، متمرکز شده است. توجه به ابعاد مختلف چنین تجارب ارزشمندی می‌تواند در خصوص آمایش سرزمین و تدوین راهبردهای مربوط به توسعه شهری و منطقه‌ای همگام با پایداری اقتصادی و اجتماعی مفید و راهگشا باشد.
به نظر می‌رسد، شهرهای جدید کشور به عنوان یکی از بزرگ‌ترین و با‌اهمیت‌ترین سیاست‌های اتخاذ شده در زمینه شهرسازی کشور که در حال حاضر به اعتقاد بسیاری، از نظر دستیابی به اهداف و پیش‌بینی‌های انجام شده شکست خورده یا چشم‌اندازی مبهم را پیش رو دارند، ضروری‌ترین عرصه توجه، ارزیابی و بازنگری بر پایه رویکردهایی موفق همچون تجربه آلمر است. در پایان لازم است از استاد ارجمند جناب آقای دکتر ایرج اعتصام که انگیزه مطالعه و بررسی این شهر جدید را به وجود آوردند، تشکر و قدردانی شود.
* پژوهشگر دکترای تخصصی شهرسازی، دانشگاه تهران
parsaarbab@ut.ac.ir