دو قاشق مطلوبیت
راههای سادهتری هم هست
مترجم: گلچهره پاکدل
فرود آپولو ۱۱ بر سطح ماه، که به تازگی چهلمین سالگرد آن را پشت سر گذاشتیم، باوجود تمام پیشرفتهای سریع تکنولوژیک که طی این سالها داشتهایم همچنان به عنوان یکی از مهمترین نمادهای دستاوردهای تکنولوژیک بشری به شمار میرود.
تیمهارفورد
مترجم: گلچهره پاکدل
فرود آپولو ۱۱ بر سطح ماه، که به تازگی چهلمین سالگرد آن را پشت سر گذاشتیم، باوجود تمام پیشرفتهای سریع تکنولوژیک که طی این سالها داشتهایم همچنان به عنوان یکی از مهمترین نمادهای دستاوردهای تکنولوژیک بشری به شمار میرود. بازدیدکنندگان موزه هواوفضا واشنگتن میتوانند قطعات این فضاپیما را آنجا ببینند، بقایای نسخه ابتداییتر آن یعنی آپولو ۱۰ هم در موزه علوم لندن موجود است. با نگاهی به این قطعات که اکنون برای ما بیشتر شبیه به اختراعات عصر بخار به نظر میآیند تا عصر فضا، این سوال را در ذهن هرکسی ایجاد میکند که: آیا واقعا ممکن بوده است با چنین وسایلی به ماه رفت و سالم به خانه بازگشت؟ سالها پس از این دستاورد، ما چالشهای تکنولوژیک دیگری پیش روی داشتهایم: از کشف واکسن مالاریا و HIV گرفته تا راههای ارزان و کارآمد تولید انرژی بدون تزریق بیشتر دی اکسید کربن به هوا. اگر ما توانستهایم انسان را به فضا بفرستیم چرا از عهده این مشکلات برنیاییم؟
بیشتر در این باره: نیل آرمسترانگ به لطف مدیریت دولتی، پول دولتی و در پاسخ به یکی از بزرگترین بلندپروازیهای دولتی پا به ماه گذاشت. پرزیدنت کندی در ۱۹۶۱ در نطق مشهورش گفته بود: «من بر این باورم که این ملت باید بزرگترین کوشش خود را به کار ببندد تا بتواند پیش از پایان این دهه انسانی را به فضا بفرستد و به سلامت بازگرداند. هیچ پروژه فضایی دیگری در این بازه بهاندازه این یکی برای بشریت خیرهکننده نخواهد بود و اهمیتی این چنینی برای کاوشهای فضایی آتی نخواهد داشت.» بنابراین آیا اکنون هم نباید دولتها ترسهایشان را کنار بگذارند و به طور جدی برای رسیدن به اهداف کنونی مان تلاش کنند؟ این نتیجهگیری وسوسهکنندهای است. فکر میکنم که ماموریت آپولو درسهای نهفتهای بیش از این برای ما داشته باشد.
مهمترین مزیت فعلی مسابقههای فضایی که در گذشته انجام میشدند دستیابی به فنآوری پرتاب ماهواره بوده است. ماهوارهها اکنون به همان شیوهای پرتاب و وارد مدار میشوند که چهل سال پیش در پرتاب آپولو به کار گرفته شد، یعنی از طریق مجموعهای از موشکهایی که از سطح زمین شلیک میشدند. تا به امروز این فنآوری مسلط پرتاب ماهواره بوده است و چرا که نه؟ آن زمان که کندی تصمیم به دستیابی به کره ماه گرفت موشک تنها راه بود، به همین خاطر هم از آن هنگام موشکها نقطه تمرکز سرمایهگذاریهای دولتی بودهاند.
اما پرتاب موشک از سطح زمین تنها راه قراردادن ماهوارهها در مدار نیست. حداقل یک راه دیگر این است که موشک بسیار کوچکتری بسازیم و آن را با هواپیما به قسمت فوقانی جو ببریم. این ایده جدیدی نیست؛ حتی یکبار یک دهه پیش از پرتاب آپولو۱۱ هم از آن استفاده شده بود. نیل آرمسترانگ جزو خلبانان آزمایشی این تجربه هم بود. اما با وجودی که این روش برای پرتاب ماهوارهها خوب به نظر میرسید از آنجا که برای فرستادن انسان به فضا مناسب نبود، چندان جدی گرفته نشد.
پرتابهای هوایی (در مقابل پرتاب از سطح زمین) اخیرا به لطف نوآوران بخش خصوصی دومرتبه با اقبال روبهرو شدهاند. اخیرا شرکتی که جایزه اولین پرواز فضایی بخش خصوصی را از آن خود کرد از این تکنولوژی استفاده میکرد و شرکت ویرجین گالاتیک هم که پروژه مسافرتهای فضاییاش خیلی مشهور است ابراز امیدواری کرده است که از این سیستم بتوان برای پرتاب ماهوارههای کوچک استفاده کرد. چنین سیستمهایی انعطافپذیرتر هم هستند - مثلا میتوانند مناطقی را که دارای وضعیت جوی مناسبتری هستند برای پرواز انتخاب کنند - و احتمالا در بلندمدت ارزانتر نیز تمام خواهند شد.
بنابراین هرچند سادهانگارانه است که بگوییم آپولو۱۱ هیچ ارمغانی به همراه نداشته است، اما دستاوردهای آن چندان عظیم و باورنکردنی نیز نبودهاند. پروژه آپولو هرچند الهام بخش بود، اما این نکته را به ما یادآوری میکند که در راه دستیابی به اهداف بزرگ نباید راهحلهای سادهتر را نیز از نظر دور داشت.
ارسال نظر