تحلیلی بر پایه جداول داده –ستانده بینالمللی آسیا
چرا ژاپن تا این حد تحت تاثیر بحران اقتصادی جهانی قرار گرفته است؟
اگر چه ژاپن از فروپاشی بخش مسکن یا سپردههای مسموم رنج بسیاری نبرده، اما اقتصاد این کشور بسیار بیش از ایالات متحده یا اتحادیه اروپا از بحران آسیب دیده است.
اگر چه ژاپن از فروپاشی بخش مسکن یا سپردههای مسموم رنج بسیاری نبرده، اما اقتصاد این کشور بسیار بیش از ایالات متحده یا اتحادیه اروپا از بحران آسیب دیده است.
البته کسادی ژاپن عمدتا به خاطر افت شدید در تقاضای داخلی بوده است. این مقاله سعی دارد با استفاده از تحلیل داده- ستانده نشان دهد که رکود و افت در تقاضای ایالات متحده اثری قوی بر ژاپن داشته است، چرا که نه تنها خالص کالاهای صادراتی ژاپنیها به ایالات متحده را کاهش میدهد، بلکه خالص صادرات کالاهای واسطهای به کشورهای آسیایی را نیز کاهش میدهد؛ مکانی که آنها میتوانستند کالاهایشان را برای صادرات نهایی به ایالات متحده مونتاژ کنند.
اگر چه ژاپن از فروپاشی بخش مسکن یا سپردههای مسموم رنج بسیاری نبرده است، اما اقتصاد این کشور- از برخی نظرات- بسیار بیشتر از ایالات متحده یا اتحادیه اروپا از بحران جهانی آسیب دیده است، چنان که برخی تحلیلگران نیز به این امر اشاره نمودهاند. افت تولید ناخالص داخلی در ژاپن، در چهارمین فصل سال ۲۰۰۸، تقریبا دو برابر ایالات متحده بوده است (۱/۱۲درصد در مقایسه با ۳/۶درصد).
کسادی ژاپن عمدتا به خاطر افت شدید در تقاضای داخلی بوده است و کاهش آن در خالص کالاهای صادراتی 8/11درصد محاسبه میشود. در مقابل، ایالات متحده تنها یک کاهش 15/ 0درصدی را در خالص کالاهای صادراتی تجربه کرد، بدین معنا که عمده کاهش 3/6درصدی آن در GDP، مربوط به کاهش تقاضای داخلی بود. چرا ژاپن چنین کاهش جدی و استثنایی را در تقاضای خارجی تجربه کرد؟
افت تجارت مثلثی
تا قبل از بحران اقتصادی، تجارت مثلثی (سیستم چند جانبه تجاری که یک کشور هزینه کالاهای وارداتی اش را از طریق کشور دیگری که به آن صادرات داشته، میپردازد.م) قدرتمندی وجود داشت که در آن اقتصادهای پیشرفته آسیا همچون ژاپن، کره جنوبی و تایوان، ترکیبات اساسی را به کشورهای در حال توسعهای مانند چین، تایلند، یا ویتنام صادر میکردند، تا در این کشورها کالاهای نهایی مونتاژ و به ازای گنجینههای صادراتی ایالات متحده، به این کشور و اروپا صادر شوند. زمانی که کشورهای پیشرفته بر جریانهای با ارزش افزوده بالا همچون تولید اجزای اساسی تمرکز داشتند، کشورهای در حال توسعه آسیایی در پروسههای ساخت و مونتاژ با ارزش افزوده نسبتا پایین متمرکز گردیدند. به هر جهت، کاهش ناگهانی در واردات ایالات متحده این تجارت مثلثی را به سرعت محدود کرد. واردات کالاهای ایالات متحده طی فصل آخر سال 2008 سالانه 6/19درصد افت کرد و از آنجا که صادرات کشورهای در حال توسعه به ایالات متحده کاهش یافت، در نتیجه آنها وارداتشان را از طریق اقتصادهای پیشرفته آسیا تامین نمودند. ژاپن، کره جنوبی، و تایوان بدین شیوه کاهش قابلتوجه در صادراتشان را تحمل کردند.
جابهجایی در ساختار تقاضای جهانی
سهم عمدهای از صادرات ژاپن شامل کالاهای مصرفی بادوام و سرمایهای از جمله اتومبیل، ماشینآلات الکترونیکی، تجهیزات ماشینی و اجزایشان است. این موضوع بسیار محتمل است که به علت رکود جهانی، سرمایهگذاری در تجهیزات و ماشینآلات، به عنوان پیامدی از آنچه به عنوان «اصل شتاب» شناخته میشود، منجر به کاهش شدیدی گردد. به طور همزمان، خانوارها خرید کالاهای مصرفی بادوام را به علت محدودیتهای نقدینگی و انتظارات تقلیل یافته متوقف کردهاند. همان گونه که توسط افزایش فروش شرکتهایی همچون Wal-Mart و Uniqlo نشان داده شده است، تقاضای مصرفکننده از محصولات باکیفیت به کالاهای ارزان قیمت تغییر یافته است. اما ژاپن در تولید محصولات باکیفیت تخصص دارد (فیوکائو و دیگران،2003)، بنابراین به نظر میرسد که وقفه و انتقال در تقاضای جهانی به طرز بدی به صادرات ژاپن ضربه وارد کند.
یک تاخیر زمانی در زمانسنجی رکود
جریانهای تجاری، رکود جهانی را نسبتا با تاخیر اما با شدت بیشتری به ژاپن آورد. صادرات ژاپن تا فصل چهارم 2008، تا حد زیادی بدون تغییر ماند، اما زمانی که دچار افت شدید شد، تاثیر منفی آن بر تولید ناخالص داخلی بسیار زیاد بود. به هر حال این مساله همچنین به این معناست که احتمالا از فصل اول 2009 به بعد، اثر منفی تقاضای داخلی بر رشد GDP کاهش مییابد.
تاثیر افزایش بهای ین
هنگامی که رکود اقتصادی جهانی رو به شدت گذاشت، بهای ین به سرعت افزایش یافت. بهای ین در سپتامبر 2008 برابر 106درصد میانگینش در سال 2007 بود و تا ژانویه 2009 به 136درصد رسید. اگرچه این افزایش بها، خالص صادرات را کاهش داد، اما چنین اثری نوعا با یک وقفه قابلتوجه عمل میکند، در نتیجه محتمل است که این امر منجر به افت صادرات در فصل چهارم گردد.
بررسی رکود در تجارت مثلثی
سومین و چهارمین عامل رکود، مکانیسمهای شناخته شده در بحث کلان اقتصاد باز هستند. در اینجا ما میکوشیم تا اثر رکود را بر تجارت مثلثی، با استفاده از جداول داده-ستانده بینالمللی آسیا (جداول I-O آسیایی) از موسسه اقتصادهای در حال توسعه، تخمین بزنیم.
جداول I-O آسیایی برای تحلیل پیوندهای درون صنعتی از طریق تجارت در اقتصاد ۱۰ کشور از جمله ژاپن، چین، کره جنوبی، تایوان، سنگاپور، تایلند، مالزی، اندونزی، فیلیپین و ایالات متحده گردآوری شدهاند. اگر تولیدات صنایع یکسان توسط کشورهای گوناگونی تولید شوند به عنوان کالاهای متفاوت تلقی میشوند، و با توجه به این جداول، ممکن است برای مثال، تولید در صنعت اتومبیل چین را با استفاده از تولیدات فلزی ساختهشده در ژاپن و کرهجنوبی انجام داد.
در محاسباتمان فروض کینزی را در نظر گرفتهایم که برمبنای آن تقاضای نهایی و تقاضای مشتق شده، سطح تولید در هر کشوری را تعیین میکنند. بنابر این فروض، ما میتوانیم - با استفاده از جداول I-O آسیایی- اثر کاهش در تجارت مثلثی را تخمین بزنیم، مثلا در شرایطی که یک کاهش در تقاضای نهایی ایالات متحده موجب کاهش در تولید چین و ویتنام میشود، این به نوبه خود منجر به کاهش در صادرات کالاهای سرمایهای در ژاپن نیز میگردد.
برای مثال، تغییر در تولید و تجارت در پاسخ به یکدرصد کاهش در تقاضای نهایی آمریکا برای تولیدات تمامی ۱۰ کشور شامل خود آمریکا را تخمین میزنیم. فرض میشود که تقاضای نهایی در ۹ کشور دیگر ثابت باقی میماند. ما همچنین فرض میکنیم که مقدار تجارت این ۱۰ کشور با بقیه کشورها بدون تغییر باقی بماند.
کاهش در تقاضای نهایی آمریکا، صادرات کالاهای نهایی آسیا را کاهش میدهد. تقاضای عوامل تولید سرمایهای ایالات متحده و در نتیجه صادرات عوامل تولید واسطهای آسیا را کاهش میدهد و آن نیز به نوبه خود تولید آسیایی را کاهش میدهد، در نتیجه در میان اقتصادهای آسیایی، کاهش تجارت عوامل تولید سرمایهای رخ میدهد.
شکل ۱ و ۲ تاثیر یکدرصد کاهش تقاضای نهایی آمریکا بر خالص صادرات کالاهای واسطهای در ژاپن و چین را نشان میدهند.
(به ترتیب)
این نمودارها به وضوح آثار یک رکود در تجارت مثلثی را نشان میدهند. در مورد ژاپن، آخرین افت در خالص صادرات کالاهای واسطهای در صادرات به ایالات متحده مشاهده میشود، اما خالص صادرات کالاهای واسطهای به کشورهای آسیایی، از جمله چین نیز کاهش مییابد. از سوی دیگر، در مورد چین، خالص صادرات کالاهای واسطهای به آمریکا اساسا افت میکند اما به خاطر آنکه واردات کالاهای واسطهای از دیگر کشورهای آسیایی مانند ژاپن کاهش مییابد، خالص صادرات به این کشورها در واقعیت افزایش مییابد. این مقایسه نشان میدهد که اثر کسادی در تجارت مثلثی بر ژاپن که مربوط به کاهش در تقاضای ایالات متحده باشد، بیشتر از افت کالاهای صادراتی به ایالات متحده به تنهایی است، در حالی که این برای چین برعکس است.
شکل شماره 3 تغییر در خالص صادرات کشورهای شریک چین و ژاپن را نشان میدهد که شامل تجارت در کالاهای نهایی و واسطهای است. حقیقتا به خاطر آنکه میزان صادرات کالاهای واسطهای ژاپن به آمریکا بسیار بیشتر است و به خاطر تاثیر رکود بر تجارت مثلثی، رکود در خالص صادرات کالاهای واسطهای به ایالات متحده، برای ژاپن به مراتب بیشتر از چین است. اما به خاطر آنکه چین به طور قابل ملاحظه ای، کالاهای نهایی بیشتری نسبت به ژاپن به ایالات متحده صادر میکند، با کاهش بسیار بزرگتری در خالص صادرات کل رو به رو میشود.
سرانجام نمودارهای ۴ و ۵، به ترتیب اثر بر تولید ناخالص و تولید ناخالص داخلی(GDP) کشورهای آسیایی را مقایسه میکنند. با انعکاس کاهش عمده در کالاهای صادراتی، افت تولید ناخالص چین ۷/۱ بار بزرگتر از رقم مربوط به ژاپن است. اما تفاوت در تاثیر بر GDP به طور چشمگیری کوچکتر است، کاهش در GDP چین تنها ۳/۱ بار بزرگتر از رقم مربوط به ژاپن است. این شرایط همچنین در نتیجه تجارت مثلثی نیز هست. چین در ساخت و مونتاژ کالاهای سرمایهای وارداتی با استفاده از نیروی کار ارزان، نسبتا تخصص یافته است و سپس تولیداتش به آمریکا صادر میشوند. هرچند نسبت ارزش افزوده این دسته از تولیدات معمولا پایین است، اما این بدین خاطر است که کاهش در GDPکوچکتر از کاهش در تولید ناخالص میباشد. در نمودار ۵ همچنین نشان داده شده است که کشورهایی که پس از چین و ژاپن با بیشترین کاهش در GDP روبهرو میباشند، کره جنوبی و ژاپن هستند.
نتایج
ما با استفاده از «جداول داده - ستانده بینالمللی آسیایی» از موسسه اقتصادهای در حال توسعه، اثر رکود در تجارت مثلثی را تخمین زدیم. نتایج ما به وضوح آثار یک رکود در تجارت مثلثی را نشان میدهند. در مورد ژاپن، نه تنها خالص صادرات به ایالات متحده بلکه همچنین خالص صادرات کالاهای واسطهای به کشورهای آسیایی کاهش مییابد. از سوی دیگر چین یک افزایش در خالص صادرات به دیگر کشورهای آسیایی را تجربه میکند که مربوط به واردات کالاهای سرمایهای این کشور میباشد. ما همچنین دریافتیم از آنجا که نسبت ارزش افزوده فعالیتهای مونتاژ در چین پایین است، کاهش در GDP بسیار کوچکتر از کاهش در تولید ناخالص است.
از آنجا که عمق بخشیدن به تقسیم عمودی نیروی کار روندی است که نه تنها در شرق آسیا، بلکه در برخی دیگر از مناطق همچون اروپا نیز تایید گردید، یافتههای ما اهمیت تخمین جداول
I-O جهانی برای تحلیل نوسانات بازرگانی انتقالات بینالمللی را مشخص میکنند. از این نقطه نظر، عرضه اخیر پروژه WIOD (پایگاه دادههای داده- ستانده جهانی) که توسط کمیته اروپایی تامین مالی گردید، یک اقدام بهنگام میباشد.
توجه به این موضوع که بحثهای ما تنها اثر رکود بر تجارت مثلثی را در نظر میگیرد، حائز اهمیت است. با مقایسه واردات حقیقی آمریکا از کشورهای شریکش (برمبنای دلار آمریکا) در 2007 و 2008، دریافتیم که واردات از ژاپن تا حد 19درصد افت نمود، در حالی که واردات از چین فقط تا حد 5درصد کاهش یافت. این به آن معناست که به منظور درک کافی از اثر شدید رکود در ایالات متحده و سرتاسر جهان، باید عوامل دیگری همچون تقاضای جهانی برای کالاهای سرمایهای و کالاهای مصرفی بادوام و احتمال جابه جایی از کالاهای باکیفیت بالا را نیز در نظر گرفت.
در عین حال وجه دیگر آن است که شرکتهای چندملیتی نیروی محرکهای برای تجارت مثلثی هستند. آنها نیمی از صادرات چین به آمریکا را بر عهده دارند و به ویژه مایلند که به واردات اجزای کلیدی بپردازند. احتمالا رکود در تجارت مثلثی خصوصا تاثیر گستردهای بر ژاپن و کره دارد زیرا به طرز ویژهای بر تولیدات شرکتهای چندملیتی تاثیر میگذارند. متاسفانه آزمون این موضوع با جداول داده- ستانده آسیایی دشوار است، چرا که اطلاعاتی که احتمال تمایز بین شرکتهای چندملیتی و شرکتهای مستقل محلی در تحلیل پیوندهای درون صنعتی را فراهم میآورند، وجود ندارد.
منابع در دفتر روزنامه موجود است
ارسال نظر