حبابهای گریناسپن
مجید روئین پرویزی
استیوهانکه، استاد اقتصاد کاربردی دانشگاه جانهاپکینز در بالتیمور، نگاهی به عملکرد گریناسپن داشته است:
تاریخ نظامی توسط فاتحان و تاریخ اقتصادی (تا حدود زیادی) توسط مسوولان بانک مرکزی نوشته میشود. در هر دو مورد باید با شک و تردید به آنها نگریست.
مجید روئین پرویزی
استیوهانکه، استاد اقتصاد کاربردی دانشگاه جانهاپکینز در بالتیمور، نگاهی به عملکرد گریناسپن داشته است:
تاریخ نظامی توسط فاتحان و تاریخ اقتصادی (تا حدود زیادی) توسط مسوولان بانک مرکزی نوشته میشود. در هر دو مورد باید با شک و تردید به آنها نگریست.
برای مثال انتقاداتی که به آلن گریناسپن، رییس سابق فدرال رزرو، به اتهام اقدامات حباب - آفرین وارد شده است را در نظر بگیرید. هرچند رییس سابق از این اتهامات تبری جسته است، ولی بیایید نگاهی به شواهد بیندازیم.
حباب چیست؟ حباب هنگامی ایجاد میشود که بانک مرکزی با سیاستهای انبساطی خود اجازه دهد «تقاضای کل» فوقالعاده سریع رشد کند. به ویژه، حباب تقاضا زمانی شکل میگیرد که ارزش اسمی فروشهای نهایی خریداران آمریکایی (GDP منهای صادرات، به علاوه واردات منهای تغییر در موجودی انبار) از نرخ رشد بالقوه خود به میزان قابلتوجهی فراتر رود.
در طول دوره 18ساله ریاست گریناسپن، ارزش اسمی فروشهای نهایی با نرخ متوسط سالانه 4/5درصد رشد کرده، که از این رقم 3درصد سهم رشد فروش حقیقی و 4/2درصد سهم تورم بوده است.
همانطور که در نمودار ملاحظه میکنید، اولین «انحراف از روند» اندکی پس از به ریاست رسیدن گریناسپن آغاز شد، جایی که فدرال رزرو در واکنش به سقوط بازار سهام در اکتبر ۱۹۸۷، به تزریق پول رو آورد و در نتیجه حباب ایجاد کرد. طی سال بعد، رشد ارزش فروشهای نهایی به ۵/۷درصد، یعنی کاملا بالای خط روند رسید و پس از آن که شدیدا از روند دور شد، فدرال رزرو ناگهان تغییر جهت داد و سیاست انقباضی بانک مرکزی کسادی مختصری را درسال ۱۹۹۱ به وجود آورد.
از سال 92 تا سال 97 رشد ارزش اسمی فروشهای نهایی کاملا با ثبات بود. اما با سقوط ارزهای آسیایی، روبل روسیه، صندوق سرمایهگذاری کم ریسک «مدیریت سرمایه بلند مدت» و سرانجام بخش حقیقی اقتصاد برزیل، فدرال رزرو یک بار دیگر درجهت تزریق بیرویه نقدینگی
گام برداشت. این سیاست باعث جهش در ارزش اسمی فروشهای نهایی و شکلگیری حباب در سالهای ۲۰۰۰-۱۹۹۹ شد. متعاقب آن نیز دور دیگری از سیاستهای انقباضی فدرال رزرو آغاز شد که با ترکیدن حباب بازار سهام و رکود سال ۲۰۰۱ توام بود.
آخرین جهش بزرگ ارزش اسمی فروشهای نهایی در نتیجه سیاست انبساطی فدرال رزرو برای مقابله با وحشت کاهش قیمتها در سال 2002 رخ داد.
آن زمان گریناسپن ابراز داشت: «ما با چالش جدیدی برای حفظ ثبات قیمتها روبهروییم، به ویژه برای جلوگیری از کاهش شدید قیمتها». کار به جایی رسید که در جولای ۲۰۰۳، نرخ ذخایر بانک مرکزی به پایینترین میزان خود یعنی یکدرصد رسید، و برای یکسال نیز در همین سطح باقی ماند. این آخری، طولانیترین دوره تزریق نقدینگی و در نتیجه حباب عظیم تقاضا را به همراه آورد. لذا در خلال دوران ریاست گریناسپن، برخلاف ادعاهای وی، فدرال رزرو با نوعی «بیش فعالی» با بحرانهای واقعی یا احتمالی روبهرو شد و در نتیجه سه حباب تقاضا ایجاد کرد. آخرین آنها که از همه طولانی تر بود، اکنون ما را زیر ضربات خود گرفته است.
ارسال نظر