بودجه‌ باراک اوباما

مترجم:امین گنجی

منبع: اکونومیست

با نگاهی سطحی انگار آخرین بودجه‌ ارائه‌شده‌ باراک اوباما ترکیبی متهورانه از درست‌کاری مالی، افزایش مالیات پوپولیستی و سیاست‌های صنعتی باشد: کاستن از مالیات تولیدکننده‌ها، پول بیشتر برای کالج‌ها و انبوهی پول برای زیرساخت‌ها. اما نباید با نگاهی سطحی به این بودجه نگریست. بودجه‌ رییس‌جمهورها همیشه وابسته به حال و هوای کنگره بوده است. اینکه کنگره در حال و هوایی قرار دارد که بودجه را بپذیرد یا نه! در هر حال، در سه سال گذشته شکاف بین آرزوهای گنجانده‌ شده در بودجه و واقعیت آن، چنان عمیق شده که حتی می‌توان گفت اوضاع‌مان را سوررئال کرده است!

آقای اوباما وعده می‌دهد که کسری بودجه طی دهه‌ بعد ۸/۳ تریلیون دلار کاهش یابد. ۴/۱ تریلیون دلار از این مقدار با افزایش مالیات بر ثروت‌دهندگان تامین می‌شود. اوباما در سال ۲۰۰۹ پیشنهاد کرد که کاهش مالیات‌های اجرا شده توسط جورج دبلیو بوش برای افراد با درآمد بیش از ۲۵۰ هزار دلار را کنار بگذارد.

امسال او کار جدید و سنگین دیگری انجام داده است: وی نرخ‌های ترجیحی و پایین مالیاتی مقرر بر سود سهام تقسیمی ثروتمندان را برداشته است و به این ترتیب ظرف ده سال ۲۰۶ میلیارد دلار به بودجه افزوده است.

پیشنهادات دیگر اوباما برای تامین بودجه از این قرار است: برداشتن هرگونه کاهش مالیات اجراشده برای شرکت‌های چندملیتی؛ وادار کردن بانک‌هایی که دولت آنها را از ورشکستگی در بحران نجات داده است به پرداخت مالیات‌های بیشتر (چیزی که آن را به «سیلی‌زدن به بانک‌ها» تعبیر کرده‌اند و انبوهی از تمهیدات پوپولیستی دیگر همچون «برداشتن کاهش مالیات مقرر برای مشاغل خارج کشور». (این تمهیدات، در یک دهه، ۹۰ میلیون دلار دیگر به بودجه می‌افزایند).

اما این پیشنهادها حتی وقتی که دموکرات‌ها هم اکثریت مجلس نمایندگان و هم اکثریت سنا را در دست داشتند، به جایی نرسید. حالا که جمهوری‌خواهان سوار بر مجلس نمایندگان شده‌اند و می‌توانند مصوبه‌های سنا را تا هر وقت که می‌خواهند، به تعویق بیندازند، دیگر محال است پیشنهادات یادشده امسال به تصویب برسند و اجرایی شوند.

اما بخش اعظم کاهش مخارج مورد ادعای اوباما ساختگی است: او مدعی است که بیش از ۸۰۰ میلیارد دلار با بیرون‌کشیدن سربازانش از عراق و افغانستان صرفه‌جویی کرده است، اما قسمت اعظمی از این ۸۰۰ میلیارد دلار اصلا قرار نبود

خرج شود.

کاهش بودجه در مورد مراقبت‌ها و کمک‌هایی بهداشتی تقریبا فقط معادل است با تحت فشار گذاشتن عرضه‌کنندگان خدمات بهداشتی و درمانی و ربطی به منفعت‌های حاصل و افراد ذی‌نفع ندارد. همچنین کاهش مخارج احتیاطی غیر از مخارج دفاعی دردناک است: این مخارج از ۱/۳ درصد درآمد ناخالص داخلی (GDP) در سال ۲۰۱۲ به ۷/۱ درصد در سال ۲۰۲۲ خواهد رسید. با این حال، این کاهش مخارج را اوباما سال پیش بر بودجه تحمیل کرد و معلوم نیست چگونه دولت فدرال قرار است با چنین مخارج اندکی به بسیاری از مسوولیت‌ها و تعهدات خویش برسد (مثلا مبارزه‌ قضایی با آتش‌زدن جنگل‌ها). آقای اوباما نزدیک به

۱ تریلیون دلار کاهش مخارج اضافی را نسبت به سال پیش پیشنهاد داده است. او مدعی است بودجه‌اش بدیل هوشمندانه‌ای برای وضعیت کنونی اقتصاد آمریکا پیش خواهد کشید.

شکاف بین لفاظی و واقعیت به شدیدترین وجهی نمایان شده است. در سال ۲۰۰۹، آقای اوباما برنامه‌ای را مطرح کرد که طی آن کسری بودجه باید امسال معادل ۵/۳ درصد از GDP کاهش می‌یافت. حالا مدعی است این کاهش کسری بودجه به ۵/۸ درصد خواهد رسید. بدهی ملی سال پیش تا حدود ۶۷ درصد GDP پیش رفت. وی اکنون می‌گوید این بدهی سال آینده به ۷۸ درصد خواهد رسید.

به دو دلیل ــ یکی خوب و یکی بد ــ بودجه‌ آقای اوباما نامناسب است. دلیل اول و خوب این نامناسب‌بودن: از سال ۲۰۰۸ توازن بودجه باید صرفا به خدمت جلوگیری از سقوط اقتصادی درمی‌آمد. GDP اسمی امسال حدود ۶ درصد، یعنی ۱ تریلیون دلار نسبت به آنچه اوباما سه سال پیش گفته بود، کمتر است.

همین اختلاف می‌تواند بدترشدن کسری بودجه و نسبت‌های بدهی را نشان دهد. مابقی این اختلاف را باید در به تعویق‌افتادن اجرای افزایش مالیات‌ها و کاهش مخارج دانست. مخالفت با این طرح‌ها جالب یا زیبا نیست، اما بهتر از عملی‌کردن تمهیدات مالی پیشنهادی در زمانه‌ای است که سیاست‌گذاران پولی دیگر ایده‌ای برای ارائه‌ مشوق‌های اقتصادی ندارند.

دومین دلیل، که دلیل بدی هم هست: احزاب به شدت در حال قطبی‌شدن هستند، آن هم بیشتر به خاطر امتناع جمهوری‌خواهان از پذیرفتن افزایش مالیات‌ها در مقیاسی که دموکرات‌ها می‌خواهند. نتیجه‌ برخورد این دو نیروی متخاصم تنها به آنجا خواهد انجامید که سیاست مالی تنها در لحظات آخر، یعنی وقتی چاقو زیر گلوی هر دو حزب قرار گرفته باشد، اجرایی گردد. همین حالا نمونه‌هایی از این پدیده در دست داریم: کاهش مالیات‌های آقای بوش در دسامبر ۲۰۱۰؛ نکول در آگوست گذشته؛ کاهش مخارج دولتی در آوریل ۲۰۱۱.

مشاوران کنونی آقای اوباما نمی‌دانند بودجه تا چه حد اهمیت دارد. امروز که آنها برای توضیح بودجه‌ پیشنهادی به سخنرانی می‌پرداختند، خاطرنشان کردند ابتکار عمل‌های عظیمی همچون اصلاحات در مالیات شرکت‌ها و قانون بیشترین مالیات برای میلیونرها، بخشی از بودجه‌ مزبور نخواهد بود و بعدتر به عنوان بخشی از پیشنهادات اصلاحی وسیع‌تر مطرح خواهند شد.

مقامات رسمی دستگاه اداری کشور به‌علاوه‌ تمام جمهوری‌‌خواهان می‌دانند که نبرد واقعی پس از نوامبر آغاز خواهد شد؛ وقتی مبارزه‌ انتخاباتی برای دست یافتن به کاخ سفید پایان یابد و بسیاری از ضرب‌الاجل‌های پیشنهادی سر برسد. مهم‌ترین ضرب‌الاجلی که موعد آن فراخواهد رسید، برداشتن کاهش مالیات‌های دولت بوش خواهد بود. هیچ کس نمی‌داند چه طور باید با آن آشوب برخورد کرد و خواندن لایحه‌ بودجه‌ آقای اوباما نیز کمکی نخواهد کرد.