نگاه- تلاش برای افزایش بهرهوری گروههای مردمنهاد
کارآفرینی اجتماعی چیست؟
چکیده:
در راستای کمک به فقرا یا سایر اهداف اجتماعی، همواره پروژههای متنوعی توسط سازمانهای مردمنهاد مختلف به اجرا در میآید. با این وجود، میزان بهرهوری و کارآیی این پروژهها همواره محل پرسش است.
مترجمان: مهدی صمیمی* مینا طاهری**
چکیده:
در راستای کمک به فقرا یا سایر اهداف اجتماعی، همواره پروژههای متنوعی توسط سازمانهای مردمنهاد مختلف به اجرا در میآید. با این وجود، میزان بهرهوری و کارآیی این پروژهها همواره محل پرسش است.
مفهوم نسبتا جدید «کارآفرینی اجتماعی»، میکوشد تا چارچوبی منطقی با هدف افزایش بهرهوری و اثربخشی این پروژهها ارائه کرده و در این راه از مفاهیم علمی مطرح در حوزههای مختلف علمی مانند اقتصاد، مدیریت و جامعهشناسی بهره بگیرد.
کارآفرین چه کسی است؟
یک تصور غلط رایج این است که هر کسی را که به کسب و کاری مشغول است یا اقدام به راهاندازی کسبوکاری میکند، کارآفرین (Entrepreneur) میپندارند. ولی از نظر اقتصاددانها، نظیر«سی» (Say) و «شومپیتر» (Schumpeter)، راهاندازی کسب و کار مولفه اصلی کارآفرینی نیست، بلکه کارآفرینی با نوعی جریان پیشرفت اقتصادی از طریق نوآوری و اجرا مرتبط میشود. در اوایل قرن نوزدهم میلادی، اقتصاددان فرانسوی، ژان باتیست سی (Jean Babtiste Say)، «کارآفرین» را فرد مخاطرهپذیری میداند که یک جریان پیشرفت اقتصادی را از طریق یافتن راههای جدید و بهتر به حرکت در میآورد. به بیان دیگر، کارآفرینان توزیع و مصرف منابع را در جهت سود بیشتر، بهینه میکنند.
کارآفرین برای رسیدن به اهداف اقتصادیاش باید ذهنیتی نوآورانه، خلاق و هدفگرا داشته باشد. بیانی که شومپیتر در قرن بیستم برای کارآفرینان دارد به صورت زیر است:
«نقش کارآفرینان اصلاح و ایجاد تغییرات اساسی در الگوهای تولید است. این کار از طریق اختراع، یا به طور کلی به کارگیری قابلیتهای فناوری که تا به حال مورد استفاده قرار نگرفتهاند، برای تولید محصولی جدید یا محصولی قدیمی با شیوهای جدید، انجام میشود. ارائه شیوهای جدید در تولید محصول، ممکن است در اثر استفاده از ماده اولیه جدید، کشف بازاری جدید برای آن، سازماندهی مجدد صنعت یا راههای دیگری صورت گیرد.»
علاوه بر این، کارآفرین با انگیزه تغییر موقعیتهای نامطلوب بر مشکلات چیره میشود. او به جای صبر کردن، مستقیما وارد عمل میشود. اگر شیوه موثری برای انجام کارها بیابد، در انتخاب و جایگزین کردن آن با رویههای موجود شک نمیکند. کارآفرین شجاعت پذیرش مخاطرات حسابشده را دارد؛ کارهایی که شاید از نظر دیگران غیرمعقول یا نشدنی باشند. همچنین کارآفرین در کارهایش مصمم است و در مواجهه با چالشها و موانع گاه و بیگاه، عقبنشینی نمیکند.
کارآفرین اجتماعی کیست؟
«کارآفرین اجتماعی» (Social entrepreneur) کسی است که با استفاده از مهارتهای کارآفرینانه فعالیتهای عامالمنفعه اجتماعی انجام میدهد. «گریگوری دییس» (J. Gregory Dees) کارآفرینی اجتماعی را ترکیبی از اشتیاق به انجام رسالتهای اجتماعی در قالب اصول کسب و کار، نوآوری و عزم و اراده میداند. انگیزههای بشردوستانه یک کارآفرین اجتماعی، در مسیر فعالیت اقتصادی با هدف ایجاد ارزش در محصول یا خدماتی که مشتریان حاضر به پرداخت برای آن باشند، قرار میگیرد و از این طریق کارآفرین سود به دست میآورد. طبق نظر «مارتین» (Martin) و «اوسبرگ» (Osberg) کارآفرین اجتماعی به دنبال خلق ارزش در ابعاد بزرگ و تحولیافته است که بخش قابل توجه یا تمامی جامعه از آن بهرهمند شوند. همچنین کارآفرین اجتماعی در برنامههایش معمولا تولید کالا و خدمات برای بخشهایی از جامعه را بیشتر در نظر میگیرد که کمتر مورد توجه بودهاند یا اقشار ضعیفی که نتوانستهاند جایگاه مناسبی در جامعه به دست بیاورند. کارآفرینان اجتماعی سازندگان دنیایی بهتر هستند.
مطالعه موردی: «ویکتوریا هیل»
چند سال پیش ویکتوریا هیل (Victoria Hale) متوجه شد داروهای حیاتی به دست فقیران نیازمند نمیرسد، زیرا سازندگان این داروها به دنبال سود بیشتر هستند و تمایلی به تولید داروها برای قشری از جامعه که توان پرداخت آن را ندارند، نشان ندادهاند. هیل با انگیزه تغییر وضع ناعادلانه موجود، موسسه «وان وورلد هلث» (One World Health) را تاسیس کرد. این شرکت دارویی غیرانتفاعی در جهت تامین نیاز فقیران به داروهای حیاتی برای بیماریهای مسری، فارغ از اینکه این افراد توان پرداخت آن را داشته باشند یا نه، آغاز به فعالیت کرد. موسسه مذکور، اولین موسسهای است که در این زمینه آغاز به فعالیت نمود. این موسسه به تازگی مجوز توزیع دارویی جهت درمان یک بیماری در هند را از دولت این کشور گرفته است که سالانه بیش از دویست هزار نفر را به کام مرگ میکشد. ویکتوریا امیدوار است موسسهاش مزایای بادوام و طولانیمدتی برای محرومان ایجاد کند.
چه تفاوتی بین کارآفرینی و کارآفرینی اجتماعی وجود دارد؟
هدف و مقصود نهایی کارآفرین، ایجاد ثروت است؛ ولی برای کارآفرین اجتماعی این هدف صرفا وسیلهای در جهت هدفی بزرگتر است. کارآفرین اجتماعی تنها در صورتی در فعالیتهای سودآور مشارکت میکند که بداند چنین فعالیتهایی به خلق «بهبود اجتماعی» (Social Improvment) قابل توجهی برای اعضای جامعه منجر خواهد شد؛ بهبودیای که تمرکز بیشتری بر اقشار ضعیف و حاشیهای جامعه دارد.
چرا نیاز روزافزونی به کارآفرینی اجتماعی وجود دارد؟
بحرانهای مختلف کنونی اقتصاد در کشورهای مختلف، معضلها و فشارهای اقتصادی، نظیر بیکاری و تنگدستی را دوچندان کرده است. به عقیده «گریگوری دیس»، نیاز به کارآفرینی اجتماعی در جهت کاهش تبعات بحران بر اقشار آسیبپذیر، ضروری است:
«تعداد کمتری از مردم مراقبتهای بهداشتی مناسب دریافت میکنند. فشارهای اقتصادی آموزشهای رسمی باعث شده کودکان کمتری در کلاسهای درس حاضر شوند. تنش و درگیری به خاطر رقابت بین فقرا در کسب کار و درآمد رو به افزایش است... ترقی و پیشرفت مشاهده نمیشود و خانوادههایی که موفق بودند نیز در حال پیوستن به قشر فقیر جامعه هستند... با کاهش بودجه دولت، بنگاهها و خانوارها، حفاظت و سالمسازی پرهزینه محیط زیست به مخاطره افتاده است... با توجه به اینکه بسیاری از مقولههای اجتماعی و محیطی حساس به زمان هستند، کوتاهی در تشخیص اهمیت کارآفرینی اجتماعی و عدم حمایت کافی از آن در این برهه زمانی اشتباه بسیار بزرگی است.»
* دانشآموخته ارشد مدیریت MBA _ دانشگاه شریف
**دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت کارآفرینی _ دانشگاه تهران
منبع:
http://www.uniteforsight.org/social-entrepreneurship-course/module۱
ارسال نظر