یک قرن گذشته شاهد افزایش خیره‌کننده‌ درآمدها در اکثر جوامع بوده است. این درآمد‌ها موقعیت زندگی همه‌ اقشار جامعه را از جایی که یک قرن پیش بوده‌اند به جایی بالاتر و بهتر انتقال داده است. مساله اما جغرافیای این انتقال است. نابرابری، اصطلاحی است که اعتراض دائم مخالفان وضعیت حاکم جغرافیای درآمدی را نمایندگی می‌کند. موافقان روند جاری همیشه مدعی بوده‌اند که اولا سطح درآمدی فقیرترین‌ها افزایش یافته و می‌یابد و اختلاف درآمدی نتیجه‌ محتوم سرمایه‌داری است؛ اما همان سرمایه‌داری که وضع فقیرترین‌ها را نیز بهبود بخشیده است.

مخالفان حرف‌های گوناگونی می‌زنند؛ گاه می‌گویند بدیل‌هایی برای روند جاری(سرمایه‌داری) وجود دارد که هم افزایش کل درآمدها را به همراه دارد و هم این اختلاف درآمدی را ایجاد نمی‌کند؛ گاه می‌گویند افزایش کل درآمد‌ها با وجود اختلاف درآمدی اصلا مطلوبیت ندارد؛ گاه می‌گویند اگرچه این اختلاف درآمدی محتوم است، اما خودشکن بودن سرمایه‌داری نیز محتوم است؛ گاه می‌گویند می‌توان پس از تحصیل کل درآمد‌ها، آن را بازتوزیع کرد و قس علی‌ هذا.

تا در جامعه نارضایتی اقتصادی هست، این بحث‌ها نیز ادامه خواهد یافت و از برکات آن غنای اندیشه بشری است. اما از کارهای خوب می‌تواند این باشد که مفاهیم تعریف و تدقیق شوند. این پرونده سعی کرده تا حدی و از جنبه‌‌هایی خاص به تعریف و تدقیق مفهوم «نابرابری»بپردازد.