قالبهایی که بانک جهانی خواهد شکست
مترجم: حسام امامی
۵ راه جیم یونگ کیم برای نجات فقرا
بانک جهانی اگر واقعا بخواهد فقر را کاهش دهد، باید چند گاو مقدس خود را قربانی کند.
کار جیم یونگ کیم که به ریاست بانک جهانی انتخاب شده، در آمده است. مطمئنا این بانک در دو دهه گذشته و در قالب بخشی از مرحله اول «اهداف توسعه هزاره» به کاهش ۵۰درصدی فقر در کشورهای در حال توسعه کمک شایانی کرده است، اما پیشرفت حاصل در جنوب آسیا جلوی پیشرفت در آفریقا را گرفته و تا سال ۲۰۱۵ همچنان ۱ میلیارد نفر زیر خط فقر زندگی خواهند کرد.
منبع: فارین پالیسی
مترجم: حسام امامی
۵ راه جیم یونگ کیم برای نجات فقرا
بانک جهانی اگر واقعا بخواهد فقر را کاهش دهد، باید چند گاو مقدس خود را قربانی کند.
کار جیم یونگ کیم که به ریاست بانک جهانی انتخاب شده، در آمده است. مطمئنا این بانک در دو دهه گذشته و در قالب بخشی از مرحله اول «اهداف توسعه هزاره» به کاهش ۵۰درصدی فقر در کشورهای در حال توسعه کمک شایانی کرده است، اما پیشرفت حاصل در جنوب آسیا جلوی پیشرفت در آفریقا را گرفته و تا سال ۲۰۱۵ همچنان ۱ میلیارد نفر زیر خط فقر زندگی خواهند کرد. خبرهای بد دیگری هم برای کیم هست؛ واضح است که رویکرد اقتصادی کوتهفکرانه بانک جهانی به ریشهکنی فقر در شرایط فعلی کارگر نمیافتد؛ چرا که علل ریشهای انواع مشخص فقر همان اندازه که اقتصادی هستند، ساختاریاند. این به آن معناست که کارشناس بهداشت جهانی و رییس سابق کالج دارتموث، جیم یونگ کیم، باید به نحوی مبتکرانه و خارج از عرف، درباره توسعه بینالمللی بیندیشد.
در اینجا ۵ پیشنهاد میآوریم که کیم میتواند برای کارآیی بیشتر بانک جهانی در ماموریت خود برای «کمک به کاهش فقر» به کار گیرد.
۱. به فراموشی سپردن رشد
یکی از اهداف بانک جهانی «تشویق و ترویج سرمایهگذاری خصوصی خارجی... برای توسعه منابع تولیدی اعضا است» و اولویت وامدهی آن، «توسعه مالی و بخش خصوصی» است. انتقادهای دهه ۱۹۹۰ (که اتفاقا یکی از منتقدین هم کیم بود) از این رویکرد رشدمحور، بانک جهانی را مجبور کرد تمرکز خود را به رشد «فراگیر» معطوف کند؛ یعنی رشدی حاکی از لحاظ کردن نگرانیهای بهداشتی، آموزشی و محیط زیستی. اما اگر بانک واقعا علاقهای به سلامت، آموزش و محیط زیست دارد، معلوم نیست چرا این همه در افزایش بهرهوری مصمم است. رابرت زولیک رییس بانک جهانی که با آمدن کیم از این سمت میرود، در سخنرانی معارفه خود در سال ۲۰۰۷ اعتراف کرد که رشد اقتصادی در نهایت میتواند فقر را تلطیف کند:
«[در نتیجه رشد اقتصادی]حدود ۳۰۰ میلیون نفر از فقر شدید گریختند.
با این حال بسیاری در لبه پرتگاه و برخی هم در حال سقوطند ... محرومیت آنان دلایل مختلفی دارد؛ از جمله درگیریها، نظارت ضعیف و فساد، تبعیض، نبود نیازهای اولیه بشری، بیماری، نبود زیرساخت، مدیریت اقتصادی و مشوقهای ضعیف، نبود حقوق مالکیت و حاکمیت قانون، و حتی جغرافیا و آبوهوا.»
بسیاری از این دلایل ارتباطی با رشد اقتصادی ندارند. اگر واقعا کاهش فقر ماموریت بانک جهانی است، این بانک باید روی بخشهایی نظیر آموزش و بهداشت تمرکز بیشتری کرده و این تغییر مسیر را در سرمایهگذاریهای خود منعکس کند.
۲. رسیدگی به علل ریشهای فقر
گرچه رشد اقتصادی (بر حسب افزایش بهرهوری یا تولید ناخالص ملی) آمار فقرا را کاهش داده است، کمک چندانی به عدهای که در راه دستیابی به فرصت با موانع اجتماعی و فرهنگی نظیر تبعیض مذهبی و ستمهای نژادپرستانه مواجهند نکرده است. تحول اجتماعی صدالبته موضوعی است که بانک جهانی، به خاطر تنوع بالای جوامعی که در آنها فعالیت دارد، با احتیاط آن را دنبال میکند.
یکی از مشکلات این است که در کشورهایی مثل اتیوپی و یمن، بانک از طریق دولت مرکزی که اغلب خود حافظ و ذینفع غایی نابرابری ساختاری است عمل میکند. با این حال کاهش فقر برای اکثر اقشار آسیبپذیر و به حاشیه راندهشده بدون برخورد با موضوعاتی نظیر برابری جنسیتی در خاورمیانه، نظام کاستى در هند و بنگلادش، گرفتاری معلولین جسمی و ذهنی در سراسر جهان شدنی نیست.
بانک جهانی به حد اعتبار خود سیاستهایی با هدف «توسعه اجتماعی، جنسیت و مشارکت» به کار میبندد. با این حال برای فهمیدن میزان اولویتی که بانک جهانی به چنین ابتکارهایی میدهد کافی است به تخصیص بودجه آن نگاهی بیندازیم: در سال ۲۰۱۱ سرمایهگذاری این بانک در توسعه مالی و بخش خصوصی نُه برابر سرمایهگذاریاش در مشارکت اجتماعی و در سال ۲۰۱۰ این نسبت بیشتر ۱۸:۱ بود. وقت آن فرا رسیده که بانک برای بهبود پیامدهای مادامالعمر برای فقرا مسائلی نظیر ظلم و نژادپرستی ساختاری را علنا و به نحوی شفاف در دستور کار قرار دهد.
۳. خلاصی از شر پول نقد
اقتصادهای پولمحور با افزایش ریسکهایی که فقرا هنگام حمل پول با آنها مواجهند و آب ریختن به آسیاب ناکارآمدی و فساد دولت به فقرا آسیب میرسانند. پس چرا پول نقد را به کلی حذف نکنیم؟ وقتی دولتها به صورت الکترونیکی به ذینفعان برنامههای عامالمنفعه وجهی منتقل میکنند، هزینههای اجرایی کاهش یافته و پول بیشتری از بودجه در نظر گرفته شده برای برنامه به فقرا میرسد؛ ضمن اینکه احتمال سرقت از دریافتکنندگان را نیز کاهش میدهد. سپردن مبالغ عامالمنفعه مانند حقوق بازنشستگی به حساب بانکی خانوارهای فقیر، چنانچه در پرو انجام میشود، همچنین فقرا را قادر میسازد با اطمینان خاطر پسانداز کرده و خود را برای مواقع اضطراری آماده کنند. به علاوه در فضای مشارکت در توسعه جهانی، انتقال الکترونیک وجوه به ذینفعان، بر خلاف دولتهای خارجی و آژانسهای امدادی، باعث کاهش فساد شده و بنابراین تاثیر بیشتری بر افرادی که میخواهیم کمکشان کنیم میگذارد.
آژانس توسعه بینالملل ایالات متحده آمریکا قصد خود برای پیشگامی در این عرصه را اعلام کرد اما بانک جهانی در پذیرش این راهکار بسیار کندتر عمل کرده است. بسیاری از برنامههای بانک مانند پروژه کمکهزینه تحصیلات ابتدایی در بنگلادش و برنامه حمایت از کودکان در پاکستان، به شدت بر پول نقد متکی است. خوشبختانه بانک به عنوان شروع اخیرا تصدیق کرده است که «متصدیان برنامهها، موسسات مالی و مبتکران فناوری اطلاعات، به طیف وسیعی از استراتژیها برای انجام موثر انتقال وجوه... [و] کاهش سوءاستفاده و رسیدن به پوشش بیشتر دست یافتهاند.»
۴. (فقط) روی فقرا تمرکز نکنید
بانک جهانی پیشگام و اولین حامی انتقال وجه برای فقرا بود. در حال حاضر این بانک بیش از سه دوجین کشور را با چنین برنامههایی تحت حمایت دارد و در راستای کارآمدی و تاثیر این برنامهها در فضاهای مختلفی از کشورهای کم- یا میان- درآمد گرفته تا دول آسیبپذیر و پساجنگ تلاش میکند. در حالی که این برنامهها که خانوادههای فقیر را هدف قرار میدهد به شکل گستردهای به عنوان اجزای کلیدی کاهش فقر هیاهو به پا میکنند، دقیقا به همین دلیل که بخش کوچکی از جمعیت را هدف قرار دادهاند، در بسیاری از زمینهها از این دست برنامهها حمایت گستردهای نمیشود. همانطور که بانک تصدیق میکند، «هم مردم و هم سیاستمداران معمولا برنامههای فراگیر را حمایت میکنند؛ چرا که این برنامهها به نفع تمام مردم است.» گرچه برنامههای فراگیر بسیار پرهزینهتر از برنامههای هدفمند هستند، اولی پایگاه وسیعتری را تجهیز میکند که خود زمانی که دولتهای متوالی سعی میکنند از محبوبیت برنامهها سود ببرند، تبدیل به بودجههای بیشتر میشود. اگر این بانک امیدوار است درون کشوری برای فعالیتهای عامالمنفعه حامی بیابد، باید با برنامهای شروع کند که مردم عامی به احتمال زیاد از آن حمایت کنند.
۵. برای ایجاد نظامی شایسته سالار، از خودتان شروع کنید
گرچه انتخاب جیم یونگ کیم به عنوان رییس بانک جهانی اسما به رقابت گذاشته شد، فرآیند ناشفاف و اساسا غیررقابتی انتصاب نامزدی آمریکایی برای این پست تاریخگذشته و زیانبخش است. این سیستم زمانی که واشنگتن تامینکننده اصلی سرمایه بانک بود شاید قابل توجیه بود اما آن زمان گذشته است.
یک انتخابات آزاد برای ریاست بانک جهانی به برنده آشکار این اختیار را میدهد که بینش خود مبنی بر چگونگی عملکرد بانک را به اجرا بگذارد. برای اجرا و پایداری توسعه واقعی، تحول باید در هر کشوری، و در نهایت در قلب و ذهن مردم آن رخ دهد. بدون داشتن حق رای در ریاست این نهاد، کشورهای در حال توسعه و شهروندانشان به احتمال زیاد در مقابل تحول بنیادین لازم برای ریشهکن شدن فقر مقاومت میکنند. یکی از پیشنهادهایی که کیم باید مدنظر بگیرد بهکارگیری سیستمهای رایگیری مشابه بانکهای توسعه محلی است که نتیجه رایگیری را اکثریت تعیین کند یعنی تعداد کشورها نه صرفا بزرگترین سهامداران.
زمانی که کیم برای این سمت به مصاحبه رفت، به هیات اجرایی بانک گفته بود کسی است که «درباره وضع کنونی سوالات سختی میپرسد و از به چالش کشیدن تعصبات جاری واهمهای ندارد.» وی با گرفتن مسوولیت سهام قرضهای بیش از ۲۵۰ میلیارد دلار مجبور خواهد شد اوضاع کنونی را برای برآورده شدن اهداف بانک جهانی برهم بریزد. نهادی مبتنی بر رشد اقتصادی به راحتی کانون توجه خود را تغییر نمیدهد، نهادی که با پول نقد کار میکند به راحتی آن را کنار نمیگذارد، و نهادی که مشروعیت خود را از قدرت دولت میگیرد به سادگی با آن درنمیافتد. کیم اولین رنگینپوست و غیراقتصاددانی است که بر مسند ریاست این نهاد ۶۸ ساله تکیه زده است. بیایید امیدوار باشیم که او چند قالب دیگر را هم جز این دو خواهد شکست.
ارسال نظر