پاورقی - مرور کتاب روسیه پس از فروپاشی شوروی (۲۹)
بنگاهها زیر فشار دولت - ۱۳ آبان ۸۷
مترجم:جعفر خیرخواهان
سرانجام این که بانک مرکزی شوروی، گسبانک، سعی کرد تا بانکهای تجاری جدید را تحت تنظیم درآورد اما در ۱۹۹۰ با رقابت از بانک مرکزی تازه تشکیل شده روسیه برخورد کرد.
آندره اسلوند
مترجم:جعفر خیرخواهان
سرانجام این که بانک مرکزی شوروی، گسبانک، سعی کرد تا بانکهای تجاری جدید را تحت تنظیم درآورد اما در ۱۹۹۰ با رقابت از بانک مرکزی تازه تشکیل شده روسیه برخورد کرد. این دو بانک مرکزی از طریق پایین آوردن نرخ مالیاتستانی و ذخایر قانونی برای بانکها، شروع به رقابت برای ثبت بانکها کردند و بانکها را مقرراتزداییترین شرکتها در اتحاد شوروی ساختند. آنها در مساله اعتبار نیز رقابت کردند. هر سرمایهدار نوپای جدی، بانکتجاری مخصوص خود را تاسیس کرد. با چنین بخش بانکداری، جلوگیری از ابرتورم به سختی امکانپذیر بود.
ماشینی کامل برای تولید رانت
ماشینی کامل برای تولید رانت ساخته شده بود. آزادسازی تجارت خارجی به بنگاههای دولتی اجازه داد تا آربیتراژی بین قیمتهای ارزان داخلی مواد خام و قیمتهای بالای بازار جهانی و بین نرخهای ارز به شدت پرنوسان انجام دهند. قانون بنگاههای دولتی به بنگاهها اجازه میداد تا سودهای باقیماندهای که پیش از این در پایان سال به مصادره دولت در میآمد را برای خود حفظ کنند. تعاونیهای جدید این امکان را فراهم کردند که مدیران بنگاهها، سودها را از بنگاههای دولتی به شرکتهای خصوصی خود منتقل سازند. بانکهای تجاری جدید با تامین منابع مالی برای کسب و کار آنها، اعتبارات دولتی ارزان در اختیارشان میگذاشتند.
یک مثال نشان میدهد این اختلالات و رانتجویی تا چه حد وحشتناک و نامتعارف بود. در ۱۹۹۰ قیمت یک بسته سیگار مارلبورو یکدلار یا ۳۰ روبل در خیابان بود و نرخ مبادله دلار در بازار سیاه نیز همین بود. اتفاقا قیمت خرده فروشی رسمی برای هر یک تن نفت خام شوروی نیز دقیقا ۳۰ روبل بود. اما قیمت عمده فروشی به پول بانکی تعیین میشد و هرکسی میتوانست سه روبل بانکی را به ازای هر روبل نقدی در آن زمان بخرد. بنابراین یک مدیر شوروی با عقد قراردادهای مناسب، میتوانست سه تن نفت خام که در بازار جهانی ۳۰۰ دلار ارزش داشت را با یکدلار یا یک بسته سیگار مارلبورو معاوضه کند. تعجبی ندارد که در اوایل، خرید و فروش نفت، منبع اصلی ثروتمند شدن بود. به همین ترتیب، ایگور گایدار متوجه شد که در پایان ۱۹۹۱، هرکسی که سهمیه صادرات رسمی نفت داشت میتوانست بابت هر یک دلار صادرات نفت، رقم ناچیز یک روبل بپردازد زمانی که نرخ ارز رسمی ۱۷۰ روبل در هر دلار بود.
طرفه این که این ماشین رانتجویی را اصلاحطلبان پرحرارتی به راه انداختند که میخواستند اقتصاد بازار را برپا سازند اما در عین حال معتقد به اصلاحات تدریجی بودند. آنها به دنبال کسب حمایت از مدیران بنگاههای دولتی در برابر کمونیستهای متحجر بودند اما صاحبان کسب و کار فقط اصلاحاتی را میپذیرفتند که نفع شخصی برایشان داشته باشد. اغلب اوقات یلتسین و اصلاحطلبان اقتصادی وی را به خاطر این اعمال سرزنش میکنند اما گورباچف و ریژکوف بین ۱۹۸۷ و ۱۹۹۰ مسبب این کارها بودند.
ارسال نظر