نگاه
کردستان در مسیر توسعه - ۱۷ دی ۸۶
استان کردستان یا درتعریفی کلیتر استانهای کردنشین یعنی آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و ایلام از نظر توسعهیافتگی رهپویی مناسبی را با انتظارات و استعدادهای بالقوه خود نداشتهاند و در این بین عدهای قصد داشته و دارند که این امر را به موضوع قومیت گره بزنند که البته شعور جمعی در منطقه از یک سو و سستبودن دیدگاههای آنها از سوی دیگر باعث شده که ره به جایی نبرند، کاملترین پاسخ به آنها اینکه، اگر چنین است پس چرا استانهای آذری که به لحاظ قومیت و زبان میتوانند موثرتر مدعی باشند، چنین نیستند و به سرعت در مسیر رشد و توسعه در حرکتند.
احمد دنیانور
استان کردستان یا درتعریفی کلیتر استانهای کردنشین یعنی آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و ایلام از نظر توسعهیافتگی رهپویی مناسبی را با انتظارات و استعدادهای بالقوه خود نداشتهاند و در این بین عدهای قصد داشته و دارند که این امر را به موضوع قومیت گره بزنند که البته شعور جمعی در منطقه از یک سو و سستبودن دیدگاههای آنها از سوی دیگر باعث شده که ره به جایی نبرند، کاملترین پاسخ به آنها اینکه، اگر چنین است پس چرا استانهای آذری که به لحاظ قومیت و زبان میتوانند موثرتر مدعی باشند، چنین نیستند و به سرعت در مسیر رشد و توسعه در حرکتند. نکته بسیار مهم در اینجا این است که هر طایفه یا منطقه، خود باید استعدادهایش را به کار گیرد و برای رسیدن به جایگاه شایستهاش تلاش کند و نباید منتظر باشند که کسی یا کسانی از مرکز برای آنها امکانات را به ارمغان بیاورد. کردستان با آن همه استعدادهای تحسینبرانگیز و مردمانی پویا آماده یک جهش بزرگ برای رسیدن به رشد و بالندگی است و در انتظار حرکت جوانان مستعد خود لحظه شماری میکند.
امروزه جمعی ناآگاه با شعار انتزاعی فکر و اندیشه نخبگان منطقه را مشغول کردهاند که چنین تصوری به هزار و یک دلیل سیاسی و اجتماعی امکان وقوع ندارد و نیز از منظر اقتصادی محکوم به شکست است، اقتصاد پویا در منطقه کردستان فقط از تلاش و کوشش جوانان غیرتمند و فرزانه آن سرزمین به دست میآید. زمانی که موتور محرک اقتصاد یعنی تولید اعم از کشاورزی و صنعتی به حرکت درآید، به خودی خود کمکهایی هم توسط دولت سرازیر خواهد شد. با یک حساب از روستاها و شهرهای دارای امکانات آب لولهکشی، برق و تلفن و گاز و جاده مناسب دسترسی که بعد از استقرار جمهوری اسلامی و وقوع انقلاب شکوهمند اسلامی به این امکانات نائل آمدهاند، خبر از نیت قوی و بدون اکراه برنامهریزان دارد.
سدها و نیروگاهها، بیمارستانها و خانههای بهداشت نیز امکانات و خدماتی هستند که دولت برای بهرهگیری فراهم آورده اما آنچه در نظر نگارنده است، اقتصاد مولد، ایجاد صنعت، رونق کشاورزی و کسب و کار است و آن نکته که از همه مهمتر جای خالی و کمرنگ خود را به رخ میکشد، عدم وجود صنایع مولد است که با شرایط به وجود آمده برای تجارت و حمایتهای دولت از ایجاد اشتغال، همتی والا میطلبد که قطعا با چنین حرکتهایی جایی برای غر و نقزدن و منتظر منجی و امکانات از مرکز بودن نمیماند، جا دارد در اینجا به بحثی بپردازیم و آن اینکه صاحبنظران و آگاهان علم اقتصاد و توسعه به آن واقفند و آن الفبا و سنگ بنای توسعه حملونقل است، شاید بتوان قویترین علت توسعهنیافتگی و یا کندی چرخ توسعه در استان کردستان را کوهستانی بودن و نبود راههای مناسب و سیستم حملونقل دانست که یکی از دلایلی که فرهیختگان استان پس از رونق اقتصادی تجارتشان منفعت خود را در این میبینند و به سایر شهرها مهاجرت میکنند نیز همین است. کوهستانی بودن کردستان باعث شده تنها فرودگاه قابل اعتماد استان، سنندج باشد و تنها یک جاده پرپیچو خم و تحمیل هزینه حملونقل به تولیدکنندگان به عنوان مهمترین اقلام تشکیلدهنده قیمت تمام شده کالا مانع حرکت توسعهای است. در این بین به نظر میرسد ایجاد راه ریلی (راهآهن) میتواند اصلیترین مشکل یعنی حملونقل را حل کند و کردستان را با یک انقلاب اقتصادی و توسعهای مواجه سازد. البته نمایندگان مردم در مجلس هفتم شورای اسلامی قدمی مهم به این منظور برداشتهاند که در خور تقدیر است، یعنی اتصال راهآهن غرب به سنندج. ولی این طرح ناقص است و اثرگذاری حداقلی را خواهد داشت و از آنجایی که استعدادهای کردستان از جمله قابلیتهای توریستی در سطح استان گستردهاند، پس این طرح حداکثر یک هفتم از استان را هدفگیری کرده است.
حال آن که اگر این خط آهن که از اراک و ملایر جدا و پس از عبور از همدان و کرمانشاه به سنندج میرسد ایجاد شود، با عبور از دیواندره سقز و بوکان در مراغه و اتصال به راهآهن تبریز و در نهایت به سلیمانیه عراق انقلابی در رشد و توسعه منطقه ایجاد میشود و مریوان و سردشت هم میتوانند با آنتنهایی به این مسیر متصل شوند. با ایجاد این راه ریلی مسیر جنوب از خوزستان به جای رفتن به تهران و مجددا حرکت به سمت غرب و تبریز از اراک منقطع شده و پس از عبور از همدان و کرمانشاه و سنندج و دیواندره و سقز و بوکان و ملکان به مراغه و سپس به تبریز میرسد و این مسیر ۱۰۰۰ کیلومتر نزدیکتر میشود و کاهش هزینه حملونقل و سود حاصل از همین صرفهجویی سالانه میلیونها دلار نصیب کشور میکند و از طرفی باعث رونق در کردستان شده و تحول و انقلابی عظیم را به دنبال خواهد داشت. البته این یک آرزو، آرمان یا یک شعار سیاسی نیست، بلکه دقیقا موضوعی اقتصادی است و با وجود رشد سریع در عراق و سازندگی و توسعه آن کشور به خصوص شمال عراق میتوان از استعدادهای گوناگون استان کردستان برای قرار گرفتن در کنار این پویایی و توسعه و ساختوساز بهره برد و یک منطقه توسعه نیافته را به محلی برای تامین مواد اولیه ساخت و سازها در عراق تبدیل کرد. کشور هندوستان که بنا به نظر بانک جهانی در ده سال آتی به طور متمادی اولین کشور در رشد ثروت ملی و رشد درآمد سرانه و توسعه همه جانبه خواهد بود، عظیمترین سرمایهاش وجود بزرگترین شبکه راهآهن است که به گوشه گوشه کشور رسیده است. در پایان با دو پیشنهاد و خواسته مسیر رشد و توسعه کردستان هموار و افق روشن آن چون اختری تابناک جلوه مینماید و آن این که:
همت و حرکت نخبگان و جوانان مستعد استان برای آبادانی شهر و دیار و کشور خود. ایجاد خط ریلی گسترده در استان با اتصال خط جنوب به شمال در کردستان.
به امید روزی که ایرانی آباد و شاد از کران تا کران از جنوب تا شمال و از شرق تا غربیترین نقطه آن داشته باشیم.
ارسال نظر