سمیه اسدی - اهواز

چندی است که یکشنبه شب‌‌ها از شبکه سراسری یک سیما‌‌، مستندی تحت عنوان کارون‌‌، حیات یک رودخانه پخش می‌‌‌‌شود که در آن به بررسی تاثیر تاریخی‌‌، فرهنگی‌‌، اقتصادی و اجتماعی این رود بر پیرامونش از نقطه آغازین آن در کوه‌‌‌‌‌های بختیاری تا مصب آن در اروند رود و خلیج فارس می‌‌‌‌پردازد.

نکته کاملا مشهود در این فیلم‌‌، تصویر جریان پر آبی از این رودخانه است که به گفته کارگردان آن‌‌، در ماه‌‌‌‌‌های ابتدای سال گذشته از کارون تصویر برداری شده است. تصویر قایق‌هایی که آرام این رود را می‌‌‌‌پیمایند‌‌، پرواز پرندگانی که از سیبری مهاجرت کرده‌‌اند و نیز جمع خانواده‌‌‌هایی که به قصد تفریح به ساحل کارون آمده‌اند‌‌، تصویری از جریان زنده این رود را در مقابل چشم بینندگان اقصی نقاط کشور قرار می‌‌‌‌دهد که هیچ تشابهی با وضعیت فعلی و اسفناک این رود ندارد. پخش این فیلم آن هم در ایامی‌‌‌‌ که بحث انتقال آب از سرشاخه‌‌‌‌‌های کارون و دز در محافل مختلف مطرح است‌‌، خود‌‌، نکته‌ای قابل‌توجه است تا مسوولان ذی‌ربط نیم‌نگاهی هم به این مجمع الجزیره پر از گل و لای بیندازند. چرا که با توجه به مجموعه عواملی که این رود را در معرض نابودی قرار داده‌اند، بعید نیست که چندی بعد شاهد ساخت مستندی با نام کارون‌‌، مرگ یک رودخانه باشیم.

مساله انتقال آب از سرشاخه‌‌‌‌‌های کارون و دز به مناطق مرکزی و شرقی کشور‌‌، سالها است که از سوی موافقان و مخالفان این انتقال مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. این انتقال‌ها معمولا با توجیه‌‌‌‌‌های مختلفی از جمله آب اضافی موجود در رودخانه‌‌‌‌‌های استان‌‌، مشکل آب کشاورزی در مناطق دیگر کشور‌‌، توزیع یکسان آب در مناطق مختلف و همچنین جلوگیری از هدررفت آب ورودی به استان صورت می‌‌‌‌گیرد‌‌، تا چندی پیش از سوی برخی از مسوولان استانی و نیز وزیر نیرو تکذیب می‌‌‌‌شد که نمونه‌اش سفر مرداد ماه وزیر به خوزستان بود که علاوه بر وعد‌‌‌هایی که به مردم خوزستان در خصوص تامین آب شرب سالم داده بودند، طرح انتقال آب از سرشاخه‌‌‌‌‌های دز و کارون به قم به صراحت از سوی ایشان رد شد. از سوی دیگر‌‌، استاندار خوزستان نیز این انتقال را از بعد جغرافیایی مرتبط با خوزستان نمی‌‌‌‌داند. هر چند که رئیس جمهوری در سفر اخیر خود به اهواز و در حاشیه مراسم افتتاح سه طرح بزرگ صنعتی در خوزستان در خصوص این انتقال آب از سرشاخه‌‌ها به قم‌‌، اولویت‌‌ها را تامین آب دشت‌‌‌‌‌‌های خوزستان برشمردند‌‌، اما همچنان این پرسش اساسی مطرح است که آیا اصولا انتقال حوضه به حوضه آب معمول است؟

دکتر مهدی قمیشی‌‌، دانشیار دانشکده مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز در پاسخ به این پرسش معتقد است که انتقال حوضه به حوضه آب متداول بوده، اما چارچوبی دارد که در این چارچوب‌‌، اولویت استفاده با منطقه حوضه آبریز آن رودخانه است و چنانچه آب یک حوضه اضافه باشد، باید مردم ساکن در آن حوضه از این انتقال آگاهی داشته باشند و شرط‌‌، رضایتمندی آنهاست. اما در حوضه رودخانه‌‌‌‌‌های کارون‌‌، کرخه و دز که بحث انتقال مطرح شده است‌‌، هیچکدام از این مسائل لحاظ نشده، یعنی نه در حوضه آب اضافی وجود دارد و نه مردم از انتقال اطلاع دارند. ضمن اینکه بررسی‌‌‌های زیست محیطی این انتقال نیز انجام نشده است.

دکتر قمیشی در ادامه ضمن اشاره به رعایت حقوق آب حوضه‌‌‌‌‌های پایین‌‌دست‌‌، می‌‌‌‌گوید: در مجامع بین‌‌‌المللی در مورد رودخانه‌‌‌هایی که از چندین کشور عبور می‌‌‌‌کنند معمولا حقوق آبی حوضه آبریز کشور پایین‌‌دست لحاظ می‌‌‌‌شود مثل دو رود دجله و فرات که از ترکیه و عراق عبور می‌‌‌‌کنند و ترکیه به هنگام احداث سازه‌‌‌‌‌های عمرانی بر روی این دو رود باید حقوق آبی کشور پایین‌‌دست یعنی عراق را حفظ کند. بنابراین در مقیاس کوچک‌تر از بحث استفاده از حوضه آبریز در منطقه‌‌، دو استان لرستان و چهارمحال‌و بختیاری که سرچشمه‌‌‌‌‌های کارون و دز در آنجا قرار دارد به هنگام انتقال باید رضایت حوضه پایین‌‌دست یعنی خوزستان را جلب کنند و بنابر این انتقال از سرشاخه‌‌ها از بعد جغرافیایی به خوزستان کاملا مرتبط است.وی در خصوص نیاز آبی دشت‌‌‌های خوزستان نیز می‌‌‌‌گوید: ۶/۳ میلیون هکتار از مساحت خوزستان را دشت‌ها تشکیل می‌‌‌‌دهند و مساحت زمین‌‌‌های استان که می‌‌‌‌تواند به صورت کشت آبی مورد استفاده قرار بگیرد نیز ۳/۲ میلیون هکتار است. بنابراین با توجه به وسعت زمین‌‌‌‌‌‌های کشاورزی در خوزستان‌‌،حتی اگر همه آبی را که از استان‌‌‌های مجاور وارد خوزستان می‌‌‌‌شود را در نظر بگیریم‌‌، باز هم برای کشت زمین خوزستان کافی نیست. بنابراین با اجرای طرح‌‌‌های انتقال آب‌‌، این آب مورد نیاز و ضروری خوزستان است که جابه‌جا می‌‌‌‌شود نه آب اضافی.نکته مهم و قابل توجه دیگر این که وجود اختلاف ارتفاع بیش از ۲هزار متر بین محله سرشاخه‌ها و دشت خوزستان این قابلیت را ایجاد کرده که با استفاده از این اختلاف ارتفاع، هزاران مگا وات به توان تولید برق کشور اضافه می‌شود و انتقال آب از سرشاخه‌ها قابلیت تولید این انرژی پاک را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد. مخاطرات زیست‌محیطی، بحث حقابه تالاب‌ها، کاهش کیفیت آب شرب در شهرهای اهواز، آبادان و خرمشهر نیز از جمله تبعات این انتقال است.باید به این نکته توجه داشته باشیم که در‌حال‌حاضر به غیر از شهرهای دزفول و اندیمشک، بقیه شهرهای استان به خصوص شهرهای جنوبی و غربی از آب مطلوب جهت شرب برخوردار نیستند و مردم خوزستان هنوز برای تامین آب کشاورزی و شرب خود مشکل دارند و اکثر خوزستانی‌ها برای استفاده از آب شرب شهری مجبور به استفاده از تصفیه‌کن هستند، بنابراین چرا باید آب از سرشاخه‌ها به شهرهایی منتقل شود که معلوم نیست وضعیتش بدتر از ما باشد؟این درحالی است که مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان نیز در جلسه ماه گذشته ستاد خشکسالی از محدودیت‌های شدید تامین آب کشاورزی اراضی استان خبر داد و اعلام کرد، این سازمان به عنوان متولی عرضه آب کشاورزی، به هیچ عنوان جوابگوی نیاز کشاورزان نیست. همچنین آمارها نشان می‌دهد که از اردیبهشت امسال تاکنون میزان مصرف نسبت به ورودی آب به خوزستان منفی است و لذا باید با یک سیاست‌گذاری دقیق، میزان مصارف آب کشاورزی، شرب و صنعت طی پاییز و زمستان امسال مشخص شود.دکتر قمیشی معتقد به این نکته است که باید پذیرفت که کشور ما جزو کشورهای کم آب جهان محسوب می‌شود و با جابه‌جایی محل مصرف آب کمبود آب کشور نه تنها حل نمی‌شود، بلکه سبب ایجاد مشکلات اجتماعی و احساس تبعیض در بین استان‌های مختلف کشور خواهد شد. یک نکته قابل توجه در بحث کم‌آبی و خشکی رود کارون این است که در زمان فعلی که بحث خشکسالی و کمبود منابع آبی و انتقال از سرشاخه‌ها مطرح است، فرصت بسیار مناسبی است برای لایروبی این رودخانه که اتفاقا هزینه کمتری را نیز به همراه خواهد داشت؛ اما پرسش اساسی دیگر این است: لایروب‌ها کجا هستند؟