بازنگری در نتایج رشته حسابداری
عبداله آزاد*
آزمون سراسری دکتری، برای سومین بار برگزار شد. سه آزمون برگزار شده، برای رشته حسابداری گرفتار آزمون و خطا بوده و هرسال نسبت به سال پیش تغییر کرده است. در سال نخست، از دروس تخصصی رشته حسابداری، تنها تئوری حسابداری در آزمون دکتری سهم داشت و از دروس تخصصی دیگر خبری نبود. افزون براین، ضریب این درس با دروس غیرتخصصی مانند زبان عمومی و آمار و روش تحقیق برابر بود و در آن سال سهم تخصص در قبولی اندک بود. در سال دوم، مجموعه دروس تخصصی این رشته، شامل ریاضیات و آمار با ۳۰ پرسش، حسابرسی با ۱۰ پرسش، حسابداری مدیریت با ۱۰ پرسش و تئوری حسابداری با ۱۰ پرسش بود. ریاضیات و آمار، در دوره کارشناسی حسابداری از دروس پایه است؛ نه تخصصی. در دوره کارشناسی ارشد نیز گاهی به عنوان پیش نیاز ارائه میشود و درس تخصصی نیست؛ اما در کنکور دکتری تخصصی شده و با چه نسبتی از پرسشها! درسال دوم پنجاه درصد از پرسشهای تخصصی، به این درس اختصاص داشت و چنین ترکیبی از پیش اطلاع رسانی نشده بود.
با این ترکیب، اگر کسی تنها به ریاضی و زبان عمومی مسلط بود؛ برای پذیرش در مرحله نخست و راهیابی به مصاحبه، به دروس تخصصی نیاز چندانی نداشت. پرسشهای حسابرسی نیز طبق دفترچه راهنما، قرار بود در سطح کارشناسی باشد؛ ولی ترکیبی از دروس کارشناسی و کارشناسی ارشد بود. البته چنین ترکیبی نیکو بود ولی باید اطلاعرسانی میشد.
اما سال سوم، گرچه در سال سوم شمار پرسشهای ریاضیات و آمار به ۱۵ کاهش یافت و نسبت پرسشها تعدیل شد؛ بازهم این درس تخصصی تلقی شد. درباره حسابرسی هم همان مطلب سال پیش تکرار شد ولی کمرنگتر.
چند روز پس از آزمون دکتری ۱۳۹۲، پرسشها در سایتها و وبلاگهای مختلف درج شد و شرکتکنندگان به آن دسترسی یافتند. از اینرو، با ردیابی پرسشها و پاسخها در متون تخصصی و یافتن پاسخهای درست، تعیین درصد پاسخهای درست ممکن شد.
اکنون، نتیجه اعلام شده، ولی نتایج آزمون با آنچه که از ردیابی پاسخها به دست آمده ناهمگون است. نویسندگان این نوشتار، پس از شنیدن این مطلب از چند تن از دوستان، بهطور مستقیم و غیرمستقیم از شمار زیادی از شرکتکنندگان در آزمون نظرخواستهاند و تقریبا تمامی آنها از فاصله بسیار نتیجه و پیشبینی شگفتزده
شده بودهاند.
درصد مربوط به دروس تخصصی که در کارنامه آنها درج شده، بسیار کمتر از چیزی است که انتظار میرود؛ انتظاری که با دسترسی به پرسشها و ردیابی پاسخها به وجود آمده است. آنها که با این فاصله انتظار روبرو شدهاند و نگارنده، با آنها در ارتباط است؛ هنوز به نتایج دروس تخصصی با تردید مینگرند. برگزارکنندگان آزمون، قطعا چنان تدابیری اندیشیدهاند که احتمال اشتباه بسیار اندک است؛ ولی آیا میتوان گفت بعید است؟ شاید اشتباهی رخ داده باشد و شاید هم نگارنده و دیگرکسانی که سبب نگارش آن شدهاند، در اشتباهند.
باوجود این، نگاهی اندک به کلید و فرآیند تعیین پاسخهای درست و درصدها، میتواند اطمینان از درست بودن نتایج و تضییع نشدن حق شرکت کنندگان در آزمون را بیفزاید. افزون براین، درج درصد دروس تخصصی، به تفکیک دروس تشکیلدهنده آن در کارنامه و همچنین انتشار کلید پرسشها، برای ارزیابی شرکتکنندگان از عملکرد خودشان و برنامهریزی داوطلبان کنکور سالهای آینده بسیار مفید خواهد بود.
* کارشناس ارشد حسابداری و حسابدار رسمی
Azad.Abdollah@yahoo.com
ارسال نظر