تصمیمات عجیب
محمود اسلامیان*
گاهی اتفاقاتی در حوزههای تصمیمگیری بهوقوع میپیوندد که پاسخ به چرایی آن بسیار مشکل است. مسوولان محترم باید به شرایط حساس کشور توجه داشته باشند. هر بخشنامه و حتی قوانین مصوب مراجع ذیصلاح نیازمند همخوانی با موضوع تحریمها و مشکلات اقتصادی جامعه است. بدون توجه به چنین شرایطی، تصمیمگیری بسیار مخاطرهآمیز است. اینک به دو تصمیم غیرقابلفهم در دو حوزه اشاره میشود. به امید آنکه هم دستگاههای اجرایی و هم سازمانهای ناظر توجه و حساسیت لازم را در این خصوص بهویژه در ماههای پایانی دولت داشته باشند.
محمود اسلامیان*
گاهی اتفاقاتی در حوزههای تصمیمگیری بهوقوع میپیوندد که پاسخ به چرایی آن بسیار مشکل است. مسوولان محترم باید به شرایط حساس کشور توجه داشته باشند. هر بخشنامه و حتی قوانین مصوب مراجع ذیصلاح نیازمند همخوانی با موضوع تحریمها و مشکلات اقتصادی جامعه است. بدون توجه به چنین شرایطی، تصمیمگیری بسیار مخاطرهآمیز است. اینک به دو تصمیم غیرقابلفهم در دو حوزه اشاره میشود. به امید آنکه هم دستگاههای اجرایی و هم سازمانهای ناظر توجه و حساسیت لازم را در این خصوص بهویژه در ماههای پایانی دولت داشته باشند.
۱- گندم
داستان گندم داستان عجیبی است. ابتدا که عامل راندهشدن اجداد ما از بهشت برین شد و طی تاریخ زندگی بشر نیز همیشه به عنوان یک رکن رکین اقتصادی، سیاسی حضور داشته است. در دورهای کشور با تولید ۱۴ میلیون تن گندم به خودکفایی رسید. سال گذشته حدود ۶ میلیون تن واردات گندم داشتهایم. احتمالا تولید داخلی حدود ۸ میلیون تن بوده است. تحویل به سیلوها از محل گندم داخل ۳/۲ میلیون تن از تولید است. اگر بخواهیم واردات انجام دهیم باید نفت استخراج کرده، صادر کنیم. با مشکلات عدیده ارز حاصل از آن را ذخیره و مجددا طی پروسههای سختی اقدام به جابهجایی ارز و واردات گندم کنیم. قیمت گندم وارداتی با ارز مبادلهای حدود ۱۱۰۰ تومان و با ارز آزاد ۱۴۰۰ تومان خواهد بود. ارزش واقعی ارز برای کشور همان قیمت بازار است. اینکه دولت محترم اصرار دارد با کیلویی ۷۰۰ و ۸۰۰ تومان؛ یعنی ۴۰۰ تا ۶۰۰ تومان زیر قیمت واردات از کشاورز ایرانی خرید کند، چه مفهومی دارد؟
برای مثال از خودروی داخلی با تعرفه ۱۰۰ درصد حمایت میشود. به این معنی که باید خودروی داخلی را به دو برابر قیمت تمامشده واردات خرید کنیم تا تولید داخلی حفظ شود. آیا در شرایط موجود نان به عنوان رزق مردم از خودرو اهمیت کمتری دارد؟
اینکه از دولت خواسته شود نه به میزان دو برابر قیمت تمامشده واردات، بلکه به میزان قیمت واردات گندم به کشاورز ایرانی پول پرداخت شود، خواستهای غیرمنطقی است؟ علت تاخیر در چنین تصمیم استراتژیکی چیست؟ تفاوت خودرو و گندم کدام است؟
۲- صادرات سنگآهن
هدف تحریم، کاهش دسترسی کشور به منابع ارزی است. این یک هدف مشخص و روشن و متکی به مکانیزم و سیستمهای فراگیر است. هر اقدامی که بتواند با اهداف مذکور مقابله کند، نوعی عملیات ضدتحریم محسوب میشود. ایجاد محدودیت در صادرات آن هم در مورد کالاهایی که مازاد نیاز کشور است به هیچ عنوان توجیه ندارد، ما اگر بتوانیم مواد معدنی و حتی سایر تولیداتی را که افزون بر مصرف کشور است، صادر کرده و نیازهای خود را وارد کنیم نه تنها ایراد ندارد، بلکه خدمتی مقدس به کشور است.
هر از چند گاه محدودیتهایی در قالب تعرفه برای بعضی از اقلام معدنی اعمال شده که بلافاصله صادرات اقلام مذکور را به شدت کاهش میدهد و مآلا دسترسی کشور را به منابع ارزی محدود میکند. این امر با توجیه مقابله با خامفروشی صورت میپذیرد. اولا، بخش عمده صادرات کشور نفت است که خود ماده خام محسوب میشود. ثانیا، این مباحث در شرایط عادی آن هم در مورد موادی که کشور به آن نیاز دارد، قابلتوجیه است. مساله بسیار جالب میشود که یک خبرگزاری غربی در مورد صادرات سنگآهن گزارشی میدهد و ما نیز متاسفانه با اقدامی غیرعقلایی ایجاد محدودیت میکنیم. البته در باب سنگآهن کنسانتره که نیاز کشور است مقرر کردن تعرفه توجیه دارد، لیکن درباب سنگآهن دانهبندیشده جز کاهش منابع ارزی حاصلی به همراه نخواهد داشت.
به نظر میرسد مرجعی فوق دستگاههای اجرایی باید چنین اقداماتی را رصد و کنترل کند. کشور باید روند صادرات را تسهیل کند. وقتی غرب در باب نفت متمرکز میشود، ما باید از همه امکانات خود برای دور زدن تحریمها استفاده کنیم. این نیازمند یک هوشمندی عملیاتی است.
بهکارگیری توان مردم و کارآفرینان در حوزههای ضد تحریم بسیار موثر است. دولت فقط باید بسترسازی کند. در این سیستم میتوان چرخهای ایجاد کرد که از صادرات شروع و به تامین نیازهای کشور ختم میشود. با حمایت دولت میتوان این چرخه را روز به روز توسعه داد؛ به گونهای که در یک دورهزمانی واقعا کشور از قید نفت آزاد شود. این یک توفیق اجباری است که دیگران ما را در مقابل آن قرار دادهاند.
* عضو هیاترییسه اتاق ایران
ارسال نظر