مترجم: ناصر فکور

منبع: اسلیت

هاروارد معروف‌ترین دانشگاه آمریکا است؛ بنابراین می‌توان انتظار داشت که هر ساله دانش‌آموزان زیادی متقاضی ورود به این مرکز آموزشی باشند، اما ۳۵ هزار درخواست ورود، در برابر تنها ۱،۷۰۰ نفر ظرفیت، قدری بیشتر از «زیاد» است. بلاگر واشنگتن پست، دانیل دویز، محاسبه کرده است که با این ارقام یعنی از هر ۵۰ فارغ‌التحصیل دبیرستانی یک نفر متقاضی حضور در هاروارد است. اقبال به دانشگاه در سرتاسر آمریکا روبه افزایش است و متقاضیان دانشگاه‌های خاص هم به سرعت رشد می‌کنند، اما با تمام اینها باز هم نرخ رشد متقاضیان ورود به هاروارد استثنایی است. سال ۲۰۰۷ هاروارد ۲۲،۹۵۵ متقاضی برای ورود به مقطع لیسانس داشته است. سه سال بعد این رقم پنجاه درصد نیز افزایش داشته است.

اما چه چیز باعث این خیزش بزرگ شده است؟ یکی از دلایل‌اش شاید شبکه‌های اجتماعی باشد. منظره هاروارد شاید شبیه یکی از نقاشی‌های هیرونیموس بوش باشد، اما در عین حال به مجمع گردهمایی میلیونرها نیز بدل شده است. (آنچنان اجباری هم نیست که فارغ‌التحصیل شوید!) بعلاوه از آنجا که فرم و مراحل تقاضای ورود به هاروارد مثل بسیاری از دانشگاه‌های دیگر است، همه خیلی ساده‌ این دانشگاه را هم در لیست انتخاب‌هایشان می‌گنجانند، اما مدیر پذیرش هاروارد ویلیام فیتزسیمونز، اخیرا در مجله داخلی هاروارد اشاره کرده است که کمک‌های مالی این دانشگاه به پذیرفته شدگان حتی به خانواده‌هایی با سقف درآمد ۱۸۰ هزار دلار در سال نیز تعلق می‌گیرد. به این ترتیب حتی بورژواهای متمول هم از کمک‌های هاروارد برخوردار می‌شوند.

سال ۲۰۰۷ هاروارد اعلام کرد برای خانواده‌هایی که درآمدشان زیر ۱۸۰ هزار دلار باشد، سقف شهریه به ۱۰ درصد درآمد محدود خواهد شد. (این دانشگاه همچنین به‌خاطر رقابت شدید پرینستون وام‌ها را لغو کرد و دیگر تملک خانه را جزو ثروت خانواده‌ها محاسبه نکرد.) ییل سقف درآمدی خود را به ۲۰۰ هزار دلار افزایش داد و سایر دانشگاه‌ها نیز با تغییراتی از این معیار پیروی کردند. این اقدامات مدیریت دانشگاه‌های کم‌درآمد‌تر حوزه علوم انسانی را به وحشت انداخت که شاید به این ترتیب مجبور شوند منابعشان را از دانشجویان فقیر دریغ کنند. از سال ۱۹۹۳ کمک‌های مالی دانشگاه‌های آمریکا بر اساس نیازمندی خانوارها از ۶۵ درصد به ۴۵ درصد کاهش یافته است و بی‌شک حرکت اخیر هاروارد این روند را تسریع خواهد کرد. سایت اینترنتی «اینساید‌هایر اد» این پدیده را «اثر رخنه به پایین هاروارد» نامگذاری کرده است.

بخشی از دلیل هاروارد برای این کار به حاشیه راندن تهدیدهای واشنگتن بوده است که از حجم ۳۸ میلیارد دلاری ذخایر این دانشگاه آزرده خاطر شده بود. سناتور چارلز گراسلی، پیشنهاد کرده است که الزام قانونی موسسات غیرانتفاعی برای هزینه کردن حداقل ۵ درصد از درآمدهای اهداشده‌شان در هر سال، از این پس در مورد دانشگاه‌ها نیز اجرا شود. تدا اسکوپول که جامعه‌شناس و رییس اسبق این دانشگاه بوده اخیرا از سیاست‌های جدید هاروارد گلایه گرده است و گفته: «این کمک‌های سخاوتمندانه تنها تعطیلات تابستانی برخی خانواده‌ها را پرزرق و برق‌تر می‌کند.»

جای شک نیست که بخشی از افزایش مخارج لازم بوده است، اما ریچارد اکمن، رییس شورای دانشگاه‌های مستقل، در مطلبی می‌نویسد که «من نمی‌فهمم که چرا کمک مالی به خانواده‌های بالای طبقه متوسط باید جزو اولویت‌ها قرار بگیرد.» راجر لهکا، رییس اسبق دانشگاه کلمبیا و آندرو دلبانکو رییس موسسه مطالعات آمریکا، در نیویورک تایمز نوشتند: «کمک‌های جدید هاروارد برای دانشجویان ییل و هاروارد خبری خوبی است، اما برای مابقی دانشجوها بد است.» آنها می‌گویند «مشکل این است که در این صورت بیشتر دانشگاه‌ها احساس می‌کنند که مجبورند پا جای پای ییل و هاروارد بگذارند تا به این ترتیب در رقابت قیمتی عقب نمانند، اما حقیقت این است که دانشگاه‌های انگشت شماری هستند که بتوانند بدون زدن از سهم فقرا، کمک‌های مالی به دانشجویان ثروتمند را افزایش دهند.»

البته هیچ شاهدی در دست نیست که اثر دانشگاه هاروارد هنوز خودش را جایی ظاهر کرده باشد - احتمالا این شواهد تا برگزاری اجلاس چهار سالانه آتی انجمن دپارتمان‌های آموزشی آمریکا نیز در دسترس نخواهد بود، اما نقل قول‌های دهان به دهان می‌گوید که هنوز خبری از تاثیرگذاری نیست. یک دلیلش شاید این باشد که بلافاصله پس از اجرای این طرح توسط هاروارد، بازار سهام فروریخت و بخش زیادی از ذخایر دانشگاه را نیز با خود از بین برد (سهام هاروارد نیز بیش از یک سوم ارزشش را از دست داد.) ویلیام کالج دست از طرح کمک مالی بدون محدودیت درآمدی‌اش برداشت و بعد از آن نیز دارموت اقدام مشابهی انجام داد. دانشگاه‌های دیگر نیز از آن پس در بذل و بخشش‌هایشان به طبقات بالای متوسط خست بیشتری نشان داده‌اند. این روند حتی در روند بهبود اقتصادی شکننده کنونی نیز ادامه یافته است. همین حالا که این مطلب را می‌نویسم ییل اعلام کرده است که به دلایل بودجه‌ای از کمک‌هایش به خانواده‌هایی که میان ۱۳۰ تا ۲۰۰ هزار دلار درآمد سالانه دارند خواهد کاست. علاوه بر این، اکمن اشاره می‌کند که با کاهش مخارج و کمک‌های دولت به دانشگاه‌ها به‌خاطر رکود، متقاضیان اغلب به دانشگاه‌های خصوصی روی آورده‌اند.

اما شکی نیست که این هجوم متقاضیان به هاروارد و بهبود اقتصادی در آینده، ترسی که از مدت‌ها قبل در دل‌ها موجود بوده است را به واقعیت بدل خواهد کرد. یک راهی که به خصوص دانشگاه‌های کمتر متمول دنبال خواهند کرد این است که کمک‌های موجود را به جای نیاز بر اساس شایستگی اختصاص بدهند که این به معنای رسیدن بخش عمده این کمک‌ها به خانواده‌های بالای متوسط خواهد بود. مارک کانترویتز که دو وب‌سایت درباره کمک‌های مالی دارد، اخیرا نوشته است که در سال ۸-۲۰۰۷ حدود ۳۲ درصد از کمک‌های مبتنی بر شایسته‌سالاری به خانوارهای با درآمد کمتر از ۵۰ هزار دلار می‌رسید، در حالی که همین رقم در سال ۱۹۹۳نزدیک به ۸۳ درصد بوده است.

هاروارد که تمام کمک‌هایش را بر اساس نیازمندی اعطا می‌کند، با اجرای سیاست غنی سالار اخیرش، در عین حال کوشیده که ورودی از خانواده‌های کم‌درآمد را نیز افزایش بدهد، اما کانتویتز می‌گوید که نمی‌توان زیاد به ارقام اطمینان کرد. سال ۱۰-۲۰۰۹، ۱،۱۴۰ نفر در هاروارد دریافت‌کننده کمک‌های فدرال بودند (این کمک‌ها معمولا به خانوارهای بادرآمد کمتر از ۵۰ هزار دلار می‌رسد)، درحالی که سال ۸-۲۰۰۷، این رقم ۹۳۶ نفر بوده است.

آمار تحسین‌برانگیزی است، اما کانترویتز اشاره می‌کند این افزایش ۴۷ درصدی کمک‌های دولتی میان سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ تنها به این دلیل است که در این فاصله کنگره برخورداری از این منابع را آزاد ساخته است. افزایش ۲۲ درصدی هاروارد تناسبی با این سرعت رشد ندارد، اما با توجه به مسابقه شدیدی که برای بازاریابی دانشگاه‌ها جریان دارد، من متوجه نمی‌شوم که چطور روی خوش نشان دادن هاروارد به ثروتمندان سبب کسری عایدی سایر دانشگاه‌ها نخواهد شد.

در پایان جهت شفاف‌سازی باید اشاره کنم که من خودم از هاروارد فارغ‌التحصیل شده ام و فرزند دبیرستانی ام هم برای ۷ دانشگاه مختلف تقاضانامه فرستاده است. هرچند هاروارد در میانشان جایی ندارد، اما نمی‌خواهم پوشیده نگه دارم که به عنوان جزئی از آن طبقه بالای متوسط از روندی که اینجا نقدش می‌کنم شخصا منتفع می‌شوم. ادعا نمی‌کنم که پرداخت سالی ۵۰ هزار دلار شهریه دانشگاه برای آدمی در موقعیت من پول کمی است و هر کمکی مالی که از دانشگاه‌ها بتوانیم بگیریم را روی هوا خواهیم قاپید.