غیرمتخصصان را به کارشناسان ترجیح می‌دهید

شرح روزگار ایران در اواخر دوره قاجار که عبدالله مستوفی به بهانه نقد قرارداد ۱۹۱۹ ایران و انگلستان نوشته است، نقد جانانه‌ای نیز بر رفتار وثوق‌الدوله درباره چگونگی برخورد با مدیران و مدیریت اداری و اقتصادی است. در این بخش از نوشته، وی تاکید می‌کند که چگونه صدراعظم با انتصاب افرادی غیرمتخصص در ادارات دولتی، علاوه بر اینکه جای متخصصان را به دلیل کمبود منابع پرداختی تنگ می‌کند، کارآمدی هر نهاد و سازمان دولتی را نیز خدشه‌دار می‌کند. به واسطه همین پیشامد ناگوار و حقیقت تلخ است که بیم و امید اداری از بین رفته و یک سلسله شخصیات به جای آن استقرار یافته است. شما هم در این طرز مملکت‌داری معلوم نیستید، زیرا بعد از آنکه نقطه اتکای حقیقی یعنی خدمتگزاری به ملت را از دست داده‌اید، باید بدلی برای آن فکر کنید. گذشته از این پارتی‌های شما هم که برای شما دوندگی کرده‌اند اجر و مزد می‌خواهند، همدست‌های آنها هم که پارتی‌های درجه دوم شما هستند نیز بی‌پاداش نباید بمانند. هرگاه در این ضمن تغییراتی که در سیستم و طرز اتحاد و انقطاع شما نسبت به اشخاص پیش می‌آید، در نظر گرفته شود آن وقت است که سبب این همه تغییرات و تبدیلات اداری و یاس و ناامیدی‌های اعضای ادارات و خاطرخواهی و کارشکنی‌های بلاجهت و به کلمه مختصر جامع، سبب این همه هرج و مرج اداری معلوم و مسلم خواهد گشت که «ماهی از سرگنده گردد نی ز دم.»بنابر آنچه ذکر شد، اصلاحات ادارات ایران هیچ مانعی جز شخص شما نداشته و ندارد و آن روزی که شر شما و هم‌پیمان‌های شما از سر مردم کنده شود، مدیران ایرانی به خوبی می‌توانند این مملکت را بدون هیچ گونه استشاره و تعلیمی از مستشارها و معلمین خارجی اداره کنند.می‌گویید:سعی و تلاش اداره‌کنندگان ایرانی که به واسطه نقص تجربه و تعلیمات و نبودن وضعیت ثابت، تاکنون در اجرای اصلاحات عقیم مانده و در مقابل برچیدن اوضاع قدیم به ایجاد هیچ وضع جدید که قابل دوام و بقا باشد، موفق نشده عدم کفایت خود را ثابت و این حقیقت را روشن‌تر نموده است مادام که معلمین کارآزموده شالوده محکمی برای اصلاحات طرح نکرده و اساس متینی ایجاد ننموده‌اند که عناصر مستعد ایرانی در مکتب عمل و اداره با تمرین متینی که لابد منه آموختن فنون و تجارب اداری است برای خدمت مملکت حاضر ننمایند، تشکیل ادارات و دوایر و شعب و هیات‌ها و کمیسیون‌ها و غیره، جز افزودن خرج و تشویق هرج و مرج، حاصل و نتیجه‌ای نخواهد داشت.ما شک نداریم که سعی و تلاش اداره‌کنندگان ایرانی تاکنون در اجرای اصلاحات عقیم مانده است، ولی در جای خود ثابت کرده‌ایم که این بدبختی از راه نقص تجربه و تعلیمات نبوده، هیچ علتی جز شخص شما ندارد و شما هم نمی‌توانید منکر شوید که دوام و بقای هر وضعی، تابع میل و اراده اولیای امر است. اگر مدیران نتوانسته‌اند به ایجاد وضعی که قابل دوام و بقا باشد مبادرت ورزند، به علت آن است که شما برای وزرای آنها، با اینکه آنها را همیشه از هم خیالان خودتان انتخاب کرده‌اید، نیز اختیاری باقی نگذاشته‌اید و همواره آنها را تابع میل و اراده خود خواسته‌اید. گذشته از این، به قدری برای مدیران ایرانی همکار بد تراشیده‌اید که بیچاره‌ها از دفاع مقام و راه معاش خود به کار دیگر نمی‌رسند. آیا شک دارید که ورود هر عضو بی‌سابقه در اداره جای یکی از اعضای سابقه‌دار آن اداره را تنگ و یک نفر بر کاندیداهای مشاغل آن اداره می‌افزاید، آیا از این همه اشخاص بی‌سابقه که به توصیه و امر و حکم شما در این ادارات ریخته و هر روز فوج فوج در ازدیاد است جز هرج و مرج اداری چیز دیگر هم می‌توان انتظار داشت؟

اگر شما به انتظامات ادارات ایران عنایتی داشتید و می‌خواستید مدیران ایرانی تربیت کنید یک مدیر را اقلا دو سال در یک کار باقی می‌گذاشتید یا اینکه اشخاص بی‌سابقه ولگرد را با مقام مدیری وارد اداره نمی‌کردید و اعضای کم رتبه ادارات را برای اطاعت صرف و همدستی با خودتان بدون طی درجات به مقامات عالیه ارتقا نمی‌دادید که باعث انزجار و دلسردی هم قطاران آنها گشته، مجبور شوید برای یک ارتقای بی‌مورد، چندین ارتقای بی‌مورد دیگر را اجازه بدهید یا با افزایش حقو‌ق‌های بی‌محل سکوت سایرین را خریداری نمایید و دسته دیگر را که به این وسایل نتوانید ساکت کنید، به کناره‌جویی مجبور و به اخذ حقوق تقاعدی و مواجب تومانی یک تومان متقاعد و خرج دولت را زیاد و بار ملت را سنگین و کار مصادر امور آتیه را مشکل کنید.مدیر ایرانی، طرز گرداندن کار و ترتیب دفتر و آرشیو و دوسیه و کارتن و ساعات کار و نظامات کاربری و تنظیمات اداری را خوب می‌داند، وطن‌پرستی و فداکاری هم دارد و چنان که خودتان نوشته‌اید، صورت ظاهر را خیلی خوب ساخته و پرداخته است. مدیر ایرانی به واسطه آشنا بودن به اخلاق و عادات و سوابق امور، از هر معلم خارجی بی‌نیاز، بلکه از تمام آنها زبردست‌تر و معلوماتش کامل‌تر است؛ اما چه کند از خرابکاری‌های شما چگونه جلوگیری نماید؟

مدیر ایرانی طرز تنظیم بودجه و موازنه جمع و خرج را آموخته و خوب می‌داند که این همه مواجب تومانی یک تومان، این همه شهریه، این همه تجملات اداری و اعضای بی‌مصرف غیرلازم، از یک طرف باعث عدم توافق جمع و خرج و ورشکستگی دولت و از طرف دیگر، موجب ازدیاد مفت‌خور و تنبل و هرزه گرد و کلاش از همه بدتر، سبب بی‌تربیتی ادارات است، ولی با تصویب‌نامه‌های شما که مثل باران و برگ‌ریزان پاییز درختان از چهار سمت او را بمبارده می‌کند، چه تدبیری بیندیشد و با کدام قوه از احکام و اوامر شما که هر روزه برای اشخاص بی‌سابقه و ارتقای اشخاص نالایق می‌دهید، جلوگیری کند؟مدیر ایرانی خوب می‌داند که روزنامه باید از عایدات خودش اداره شده و نباید از طرف دولت به آن کمکی بشود، ولی با تصویب نامه‌های صادره از آن مقام منیع که از هشتصد تومان تا دویست تومان شهریه به روزنامه‌نگاران می‌بخشید، تا آنها را با خود همدست کرده افکار یک ملت را مسموم نمایید، چه ‌کند؟مدیر ایرانی خوب می‌داند اجاره خالصه‌جات، جزءبه‌جزء و ده به ده بهترین طرز اداره این کار است و اجاره یک بلوک به یک نفر باعث اختلال امر زراعت و موجب خرابی رعیت است، ولی با اسکناس‌های مستاجرین کل که یک مرتبه در سر خرمن، برای اجاره‌بندی و یک مرتبه در زمستان برای گرفتن تخفیف، به خرج رفته و از آن مقام مقدس احکام لازم در تقویت آنها صادر می‌شود، چگونه مقاومت نماید؟