شماره روزنامه ۵۹۹۵
|

آرشیو اخبار : %D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

  • مترجم: مریم رضایی منبع: HBR من در شهر بسیار ثروتمندی به دنیا آمدم، اما والدینم وقتی کوچک بودم از هم جدا شدند. پدرم به زندگی من اهمیتی نمی‌داد و ما وضع مالی خوبی نداشتیم. بسیاری از همسالان من در لیگ‌های کوچک بیسبال یا فوتبال بازی می‌کردند، اما من نه. وقتی هشت ساله بودم در برخی جاها چمن‌زنی می‌کردم تا پول درآورم. وقتی به دبیرستان رفتم، جو واضحی که وجود داشت این بود که اگر عضو یک تیم ورزشی باشید، ناخودآگاه وضعیت بهتری در جامعه خواهید داشت. من ذاتا ورزشکار هستم، اما هیچ گاه در تیم‌های ورزشی سازماندهی شده عضو نبوده‌ام؛ بارها تلاش کردم بسکتبال، بیسبال و فوتبال بازی کنم، اما در هیچ یک از آنها عملکرد خوبی نداشتم.

  • مترجم: مریم مرادخانی منبع: HBR «جورج»، مدیرعامل اجرایی یک شرکت خدمات مالی بزرگ، توانایی عجیبی در قانع کردن دیگران داشت. او می‌توانست تمام افراد یک اتاق را ترغیب کند تا نظراتش را بپذیرند حتی زمانی که صحبت‌هایش موردپسند آنها نبود. اشتباه نکنید! این توانایی او، ارتباطی به جایگاه و سمتش در سازمان یا ضعف کارکنان دیگر نداشت؛ چراکه اغلب کسانی که دیدگاه‌های او را می‌پذیرفتند هم‌سطح او بودند و بیم از دست دادن شغل خود را نداشتند و از سوی دیگر او با یک تیم مجرب و رقابتی کار می‌کرد. جورج مهارتی داشت که در ابتدا نتوانستم آن را تشخیص دهم؛ چراکه من به آن‌چه او می‌گفت دقت می‌کردم؛ در حالی که رمز موفقیتش در آن چه که «نمی‌گفت» نهفته بود.

  • مترجم: سعید بقایی منبع: HBR مدیرانی وجود دارند که رهبری می‌کنند و مدیرانی که این کار را انجام نمی‌دهند. مدیرانی که نمی‌توانند رهبری کنند لزوما مدیران بدی نیستند، ولی آنها از ابزار مهمی که می‌تواند استعداد ایجاد کند، چشم‌پوشی می‌کنند. ما در مورد مدیرانی که رهبری می‌کنند و آنچه آنها را متمایز می‌سازد، تحقیقاتی انجام داده‌ایم. چه چیزی در مصاحبه‌های ما با صد‌ها مدیر، برجسته بوده است: آنها به ارزش رهبری اعتقاد دارند و آنها به نقش خود به‌عنوان مدیر طوری می‌نگرند که رهبری را ابزاری طبیعی برای مدیریت خود می‌دانند.