عید نوروز و هفت سین در گذر تاریخ
به گزارش عصر ایران؛عید نوروز در کشوری همچون ایران به عنوان آغاز سال نو و فصل بهار به حساب می آید و گرامی داشته می شود و در کشورهایی همچون تاجیکستان که در حوزه تمدنی ایران قرار دارند و تقویم خود را تغییر داده و تقویم میلادی را مبنا قرار داده اند که بر مبنای میلاد مسیح است، برای آنها عید نوروز همزمان با سال جدید نیست.
گفت و گویی که پیش رو دارید با دکتر ناصر تکمیل همایون است درباره عید نوروز و روندی که طی قرن ها و هزاره ها گذشته تجربه کرده است. تکمیل همایون دکترای تاریخ و دکترای جامعه شناسی از دانشگاه سورین پاریس دارد و مولف کتاب های «تاریخ ایران در یک نگاه«، «جاده ابریشم«، «دانشگاه جندی شاپور« و «مرزهای ایران در دوره ماعصر» است.
***
*با توجه به این که دکترای تاریخ و دکترای جامعه شناسی در سال های ۱۳۵۱ و ۱۳۵۶ از دانشگاه سوربن پاریس گرفته اید، آیا این تحلیل را انجام داده اید که چرا عید نوروز و رسمی که در ایران وجود دارد رواج پیدا کرده است؟
-اول باید بگوییم که نوروز چه هست. تمام ملت ها و اقوام جهان و ادیان جهانی، روزهایی را برای جشن دارند و مراسمی دارند و آداب و قواعدی را رعایت می کنند. نوروز و همه اعیاد، ریشه های اقتصادی و اجتماعی داشته اند. بعضی از اعیاد فقط ریشه های دینی داشته اند ولی آنها که ریشه طبیعی و اجتماعی داشته اند به مرور شاخ و برگ های مذهبی به آنها هم اضافه شده است.
برای مثال در دین یهود، عید مصادف است با نزول الواح الهی به حضرت موسی. یعنی کاملا مذهبی است. یا عید مسیحیان، روز تولد حضرت مسیح است. یعنی کاملا مذهبی است. اما عید ایرانی، جنبه مذهبی نداشته و کاملا جنبه طبیعی و جغرافیایی داشته است. امروزه در تقویم ایرانی ها، چهار فصل وجود دارد. اما قبلا ایرانی ها دو فصل داشتند. به یک فصل که ۵ ماه بود می گفتند نوروز تابستانی و نوروز زمستانی هم ۷ ماه بود.
روز اول فروردین را که روز اعتدال بهاری بوده است جشن می گرفتند به عنوان نوروز تابستانی. این موضوع در تاریخ وجود داشته است و حتی از دوره قبل از هخامنشیان هم ما نشانه هایی داریم که نوروز وجود داشته است.
وقتی ما مسلمان می شویم باز نوروز را نگه می داریم. در دوره بنی امیه اتفاقا دوست داشتند ایرانی ها نوروز را جشن بگیرند و به معاویه و یزید عیدی و پول بدهند. آنها طرفدار پول بودند.
در دوران بنی عباس، جنبه پولی نوروز ضعیف می شود و به خاطر جنبه های فرهنگی و این که ایرانی ها را خوشحال کنند با نوروز موافقت می کنند. بعد هم شاهان و سلسله های حکومتی بزرگ و کوچک، همه طرفدار نوروز بودند و برگزاری جشن نوروز ادامه پیدا کرد. در این میان برخی جنبه های مذهبی به آن اضافه می شود.
برای مثال می گویند تولد حضرت علی به فروردین می خورد یا عید غدیر خم با فروردین همزمان می شود. یا حتی می گویند مثلا حضرت ابراهیم که رفت بتخانه را خراب کرد و بت ها را شکست با فرورین مصادف است. یا کشتی حضرت نوح که نجات پیدا کرد مصادف با اول فروردین بوده است. می گویند خلقت جهان در ماه فروردین بوده. یعنی نوزایش طبیعت در فروردین بوده است. اینها به مرور زمان به جشن نوروز اضافه شده است.
*مادها اولین حکومت یکپارچه و سراسری ایران را در منطقه ما تشکیل دادند رگ و ریشه هایی از برگزاری نوروز در آن دوره هم می شود پیدا کنیم؟
-بله. حتی قبل از تشکیل سلسله های حکومتی ماد و هخامنشی، ریشه های نوروز را دیده ایم و در تاریخ وجود داشته است.
*در کجا مطرح شده است؟
-در کتاب های قدیم. البته در اوستا نیست و در اوستا مطرح نشده است ولی در کتاب های قدیمی به برگزاری مراسم اشاره شده. ابوریحان به این موضوع پرداخته است. حتی در شاهنامه فردوسی گفته شده است که جمشید این جشن را برگزار کرد. اسم جمشید هم جمشید نبوده و «جم» بوده است.
جم این جشن را قبول کرده بود و انجام داده است. جم، روی تخت نشسته است و کلاهی طلایی روی سرش بوده است و تخت او هم از طلا بوده است. خورشید که می درخشد شعاع نور از کلاه جمشید تلالو می کند. شید یعنی شعاع. از آن زمان به جم می گویند جمشید. موضوع نوروز در تاریخ افسانه ای و اساطیری ایران وجود دارد.
*فردوسی این موضوع را به زبان شعر گفته است ولی از جنبه علمی، آیا سلسله حکومتی اساطیری پیشدایان و بعد از آنها سلسه حکومتی کیانیان قابل ردیابی است که در چه دوره و تاریخ وجود داشته اند؟
-اینها اساطیر است. خیلی سخت می شود اساطیر را با تاریخ دریافت. اینها در ذهن مردم بوده و یک مقدار کم و زیاد دارد و اضافه و کم کرده اند. به اینها نمی شود متکی شد از لحاظ تاریخی. به طوری که حتی ما کسانی از دانشمندان ایران معاصر داریم که اصلا می گویند نوروز متعلق به ایران نبوده است و از بین النهرین آمده است.
*صحت دارد این موضوع که می گویند بعد از حمله کوروش هخامنشی به بابل (در عراق امروز) عید نوروز را برگزار کردند و اول سال را جشن گرفتن وارد فرهنگ ایران شده است؟
- انواع و اقسام تفسیرها مطرح شده است ولی تفسیری که در تاریخ واقعیت داشته است و از لحاظ جامعه شناسی، مورد قبول مردم بوده و تا به حال ادامه پیدا کرده همین است که به آن اشاره کردم. الان جشن نوروز را جشن ایرانی می دانند.
ایران هم نه به معنای ایران حکومتی بلکه جشن تمامی سرزمین هایی می دانند که با تمدن ایران در ارتباط بودند. یعنی وارثان تمدن ایرانی بودند. برای مثال افغانستان یا تاجیکستان و ازبکستان و جمهوری آذربایجان. حتی گرجی ها و ارمنی ها. آنها که با تمدن ایران ارتباط داشتند نوروز را قبول داشتند.
*اشاره شده که تمدن سومر و آشور و بابل، عبد نوروز را برگزار می کردند یعنی جشن اول سال جدید. شما بررسی کرده اید که در آن تمدن ها به چه شکل این مراسم را برگزار می کردند؟
-من کتاب مرحوم مهرداد بهار را خوانده ام. او هم استدلال هایی دارد. اما من استدلال های این طرف را بیش تر توانستم بپذیرم. آن موقع هم اوضاع به شکل امروز نبوده است. تمام اقوامی که در این منطقه بودند از همدیگر تاثیر و تاثر می پذیرفتند. چه بسا ما از آنها گرفته باشم و چه بسار آنها یک مقدار از ما گرفته باشند. چه بسا ما هر دو از قوم های دیگری گرفته باشیم.
آنچه که هست این است که در ایران عید نوروز، یک استوانه و یک ستون ملیّت فرهنگی مردم شده.
*همین تردیدها درباره ریشه هفت سین هم وجود دارد و معلوم نیست به هر حال هفت سین از کجا گرفته شده است. باز در ریشه یابی هفت سین برخی آن را به تمدن های بین النهرین که محدوده عراق امروزی است نسبت می دهند.
-اصلاح هفت سین مطرح است. هفت اقلیم و هفت آسمان و هفت زمین هم مطرح شده. این عدد هفت، موضوعات اسطوره ای است و باید روی آنها خیلی بحث شود. این موضوعات مطرح بوده است.
* برخی محققان و استادان ایرانی و به طور مشخص دکتر بهرام فره وشی، معتقدند هفت سین در واقع «هفت سینی» بوده و هفت خوراک را در هفت سینی می گذاشتند و به مرور حرف «ی» آن حذف شده و هفت سین شده. به نظرتان این استدلال چگونه است؟
-بعضی دیگر هم می گویند «هفت شین» بوده است. برخی از شاعران ما هم شعرهایی پفته اند که حرف اول کلمات آنها «ش» بوده مثل شمع و شیرینی. البته هر کدام از عناصری که در سفره هفت سین است، نماد یک نوع زندگی است.
حتی ماهی هم که در آب است، نماد یک زندگی کنار دریایی ایرانیان بوده است یا گندم و سبزه، نماد کشاورزی بوده است. سیب، نماد باغداری بوده است. همه اینها معانی خودشان را دارند. بهترین کتابی که در دوره ما منتشر شده، کتاب «نوروز و زایش هستی» تالیف آقای دکتر علی بلوکباشی است. این کتاب، کتاب بسیار معتبری است و دقیق تر از همه کتاب ها، به این مسائل پرداخته است.
*این بحث که مطرح می شود و می گویند هفت چ و هفت ظرف چینی بوده است تا چه حد قابل استناد است؟
-ما اصلا تا زمان اشکانیان با چینی ها رابطه نداشتیم. تکله مکان در شمال غربی چین، مانع عبور چینی ها به این طرف بوده و مانع عبور ما به سمت چین بوده است. این داستان دیگر دارد و در کتاب جاده ابریشم، آن را شرح داده ام.
*این باور وجود دارد که در هفت سین، اقلامی استفاده شده که پارسی است و با حرف «س» شروع شده. راجع به کلمه «سرکه» که گفته شده پارسی نیست، شما چه نظری دارید که فارسی نیست؟
-ما باید ببینیم در کتاب آقای دکتر بلوکباشی در این زمینه چه نظری مطرح شده است. مسلما سرکه به معنای این ماده ترش است. ماده شیرین در عید استفاده می کنیم. ماده ترش هم استفاده می کنیم. این ماده «ترش» از یک عنصر «شیرین» به وجود آمده است. شاید می خواهد بگوید همه موادی که برای زندگی انسان لازم است باید نمونه هایش در سفره هفت سین باشد.
*خود کلمه سرکه، گفته شده یک کلمه فارسی یا پارسی نیست.
-من نمی دانم فارسی هست یا فارسی نیست.
* گفته شده در تخت جمشید جشن های بهاری برگزار می شده. تصویر سازی هایی از عید پیشکشی حجاری شده است و در این حجاری ها نقل و انتقال گل و گیاه و و سبزه و هدایای مختلف به تصوی کشیده شده. این کارها در آن دوران چه اندازه اهمیت داشته است؟
-هدایا را می بردند و تقدیم می کردند. زیباترین هدیه بهاری، سبزه است. در دوران قدیم شیرینی هم در سینی ها می گذاشتند. در عراق برای حضرت علی هم شیرینی می برند و حضرت علی می پرسند اینها چه هست.
می گویند شیرینی است و به مناسبت نی روز. نوروز را به صورت نی روز تلفظ می کردند. حضرت علی یک شیرینی بر می دارند و می گویند هر روز برایشان نوروز باشد.
حالا این که این نقل قول چقدر صحت دارد نمی دانم ولی آنچه که روایت شده، این است. این صحبت ها بیش تر در کتاب های سنتی و در نوروزنامه های دوره صفوی آمده است.
*در دوران نزدیک به ما و مثلا در دوره قاجار به بعد شکل برگزاری عید نوروز به چه صورت بوده است؟
-از دوره قاجاریه و مخصوصا ناصرالدین شاه، این سنت رعایت شده و می گفت سنت های قدیمی عملی شود. می خواست طبقات مختلف علما، تجار، وزرا، شاهزادگان، همه بیایند و بعد طبقه مردم عادی هم بیایند و تبریک بگویند و برایش هم هدیه بیاورند.
شاه هم نسبت به آنها اظهار تفقد می کرده است و به بسیاری از آنها پاداش می داده. یکی از رسوم شاهی این بوده است که روزهای عید، لیست زندانیان و تبعیدی ها را به شاه نشان می دادند و شاه هم آنها را می بخشیده.
برای مثال زندانیانی که یکی یا دو سال از زندان آنها باقی مانده بود یا تبعیدیان را ممکن است می بخشیدند یا می گفتند به منطقه نزدیکتری بیاند و در آن محل تبعید نمانند. یعنی یک جور به اصطلاح مددکاری سلطنتی هم در این روز تحقق پیدا می کرد.
*در دهه های اخیر چرا مردم همچنان خیلی تمایل داشته اند که این سنت حفظ شود؟
-در ایران هر وقت حکومت ها، سیاسی ایران باستانی می شوند، مردم تمایلات مذهبی پیدا می کنند و به مذهب گرایش پیدا می کنند. هر موقع، حکومت ها مذهبی بوده اند مردم نسبت به ایران و ایرانیّت و باستان گرایی، میل پیدا می کنند.
در اوایل انقلاب، اندیشه هایی پیدا شد و حتی یک عده گفتند قانون وضع کنیم که عید ایرانی ها، فقط عید غدیر خم است. بعد از مدتی گفتند بگوییم عید فطر است. مردم برعکس شروع کردند به بزرگداشت عید نوروز. در سال های اول بعد از انقلاب، برخی می گفتند کسی اگر نوروز را برگزار کند مسلمان نیست و مثلا زرتشتی است.
اما اینقدر عید نوروز از لحاظ فرهنگی قوی بوده و مورد علاقه مردم بوده است که مردم آن را برگزار می کردند. به هر حال مردم در دوران ایران باستان، قرآن نداشتند و اصلا آن موقع قرآن نبوده است. این که خانواده ها عید نوروز را جشن می گیرند و قرآن را هم روی سفره هفت سین می گذارند می خواهند بگویند ما هم اسلام را قبول داریم و هم سنت های ایرانی را قبول داریم.
الان هم سال به سال توجه به عید نوروز بیش تر شده است. چند سال پیش هم از کشورهایی صحبت شد که عید نوروز را جشن می گیرند. یعنی کشورهایی که نوروز را قبول دارند. ایران قبول داشته است و همیشه هم می گفته. افغانستانی ها هم قبول داشتند. حتی در جمهوری آذربایجان می گفتند «نوروز بایرام» یعنی عید نوروز. الان عید نوروز مختص کشور ایران نیست. مختص کشورهایی است که وارث تمدن ایرانی هستند.
*این که عید نوروز در کشورهای مختلف جشن گرفته می شود تا چه حد مراسم ها به همدیگر شباهت دارد و متنوع نیست؟
-حتی در سوگواری های مذهبی ما مثلا بین سوگواری اصفهانی ها با قزوینی ها و همچنین قزوینی ها با شمالی ها فرق دارد. ما قزوینی هستیم. عزاداری ما در روز عاشورا از صبح شروع می شد. از صبح عاشورا و ساعت 7 یا 8 دسته ها حرکت می کنند و عزاداری می کنند. چند سال قبل من در شهمیرزاد استان سمنان میهمان بودم. دیدم از صبح تا ظهر هیچ خبری از عزاداری در شهمیرزاد نیست ولی سر ظهر که ناهارشان را خوردند و تمام شد، تازه شروع می کنند به عزاداری کردن.
به این صورت آداب و رسوم محلی هم روی این موضوع تاثیر دارد. مسلما تمام این کشورها نوروز را قبول دارند ولی پاره فرهنگ های مختلف، روی آن اثر دارند و به روش های مختلف این جشن را برگزار می کنند.
*در وضعیت فعلی که تکنولوژی های مختلف و زیادی وارد کشور شده است و تغییر و تحول فرهنگی اتفاق افتاده است چه چیزی باعث می شود که مردم همچنان آیین های عید نوروز را نگه دارند؟
- بعضی از آنچه که وارد کشور ما شده است بسیار مفید است و ما باید از دنیا یعنی تمدن اروپایی و تمدن های دیگر در هر جای دنیا بگیریم. برخی چیزها هست که با تمدن و فرهنگ ما سازگاری ندارد. ما این چیزها را رها می کنیم.
ما به دلیل تاریخ و چندین هزار سال تاریخ، بعضی موضوعات در وجود ما عجین شده و ما نمی توانیم نوروز را رها کنیم. حتی اروپایی ها نیز نمی توانند نوروز ما را دستکاری کنند. چندین سال بود که حتی اوباما و حتی نتانیاهو بالاخره به دلیل اهداف سیاسی یا اجتماعی یا فرهنگی به مناسبت عید نوروز سخنرانی کردند و حتی به فارسی می گویند : «عید شما مبارک». این نشان می دهد که به فرهنگ و اعتقاد مردم ما احترام می گذارند.
*اوباما یک دستیار و مشاور ایرانی داشت و حتی سفره هفت سین را در کاخ سفید چیده بودند. جان کری هم دامادش ایرانی است و پای یک سفره هفت سین رفته بود که در وزارت خارجه توسط کارمندان بخش ایران آن وزارتخانه چیده شده بود. از این طریق آشنا شده اند.
-ما هم باید به اعیاد آنها احترام بگذاریم. این اعیاد اتحاد فرهنگ ها را به وجود می آورد.
*در سال های اخیر فردگرایی در جامعه ایران رواج پیدا کرده است. تضادی که بین جمع گرایی در مراسم عید نوروز به وجود می آید با فردگرایی که شکل گرفته است، این وضع مشکل خاصی برای افراد جامعه به وجود می آورد یا نه؟
-فردگرایی وجود دارد و از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به ما ضربه می زند. این ما هستیم که باید جامعه گرایی را رونق بدهیم. یکی از روش های رونق دادن، برگزاری همین اعیاد است. نه تنها اعیاد به اصطلاح ملی، حتی اعیاد مذهبی را باید رونق بدهیم و بتوانیم بر این فردگرایی که موجب ویران شدن فرهنگ و هستی ملت است، این را به جامعه گرایی تبدیل کنیم که موجب استمرار جامعه و استمرار حیات ملت است.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.
ارسال نظر