انرژی؛ اسم رمز جنگ
گرچه جنگ در اوکراین بر سر نفت و گاز نیست؛ اما این درگیری، وضعیت نابسامانی را که به دلیل افزایش تقاضای انرژی پس از دوران همهگیری ایجاد شده، بیش از پیش تشدید کرده است. ترکشهای حمله روسیه به اوکراین تا سالها رد خود را بر بازار انرژی خواهد گذاشت. با اینحال، هر اتفاقی که در آینده رخ دهد، تنها چیزی که نسبت به آن علم داریم، عدمقطعیت و نوسان بیشتر قیمتهاست. نگرانیها در خصوص بحران انرژی در حالی وجود دارد که عملیات فیزیکی تجارت و انتقال انرژی پس از حمله روسیه به اوکراین در ۲۴فوریه تغییر چندانی نداشته است. جریان نفت و گاز از روسیه به اروپا، حتی از طریق خطوط لولهای که از اوکراین میگذرد، همچنان ادامه دارد. از زمان تهاجم، قیمت انرژی بهشدت افزایش یافته که این امر به طور قابلتوجهی به نفع روسیه و سایر تولیدکنندگان نفت و گاز بوده است.
در اوایل ماه آوریل، جوزپ بورل، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اذعان کرد که واردات از روسیه حداقل یکمیلیارد یورو در روز برای اروپا ضرر به همراه داشته است. تنها اواخر ماه ژوئن بود که عرضه گاز بهطور فیزیکی قطع شد. این وقفه نه در نتیجه تحریمهای غرب، بلکه از سوی روسیه و به دلیل امتناع کشورهایی مانند لهستان و بلغارستان از پرداخت هزینه گاز به روبل و درخواست عضویت کشورهایی مانند فنلاند به ناتو رخ داد. با این حال، روسیه در ۱۱ ژوئیه خط لوله اصلی نورداستریمیک را برای تعمیر تعطیل کرد که در نتیجه آن تا ۶۰درصد از عرضه گاز به آلمان کاسته شد. اگر روسیه تصمیم بگیرد که این خط لوله را بازگشایی نکند، جایگزینی این منابع بسیار دشوار خواهد بود. این خطر باعث شده است تا دولت برلین با بحران روبهرو شود. افزایش قیمتها در سال گذشته، حدود ۶۰درصد برای نفت و ۴۰۰درصد برای گاز طبیعی در اروپا، ناشی از دوعامل اصلی بوده است: نخست، افزایش تقاضا با کاهش همهگیری در سراسر جهان و دوم، به دلیل نگرانی از عواقب تحریمهای غرب (پس از ۲۴فوریه) و اقدامات تلافیجویانه روسیه.
با این حال، پیدا کردن راهی برای تامین منابع نفتی آسانتر از منابع گاز است؛ چرا که تجارت گاز طبیعی به زیرساختهای اختصاصی و تاسیسات مایعسازی متکی است. طرحهایی برای خطوط گاز جدید به آسیا وجود دارد؛ اما حداقل پنجسال تا عملیاتی شدن فاصله دارد. اگر اروپا به تعهد خود مبنی بر کاهش دوسوم واردات گاز روسیه تا سال ۲۰۲۴ عمل کند، شکافی به میزان ۱۰۰میلیارد مترمکعب (میلیارد مترمکعب) در روز پر میشود؛ حجمی که بسیار بیشتر از عرضه فعلی موجود است. از مدیترانه شرقی تا آسیایمرکزی، ذخایر گاز شناسایی شده است؛ اما توسعه آنها، همراه با زیرساختهای موردنیاز برای عرضه آنها به بازار، به سالها زمان نیاز دارد. رهبران سیاسی در سراسر اروپا از خودکفایی و استقلال انرژی دم میزنند.
با این حال، تا امروز، این گونه اظهارنظرها بیش از آنکه ماهیت حقیقی داشته باشد، به لفاظی بدل شده است. در حال حاضر، اروپا برای بیش از ۵۰درصد نیاز روزانه خود به انرژی به واردات وابسته است. با افزایش قیمتهای جهانی، مصرفکنندگان در اروپا و جاهای دیگر هزینه بیشتری میپردازند و هزینههای انرژی به عامل اصلی تورم، بحران هزینه زندگی و رکود اقتصادی تبدیل شده است. کمیسیون اروپا مکانیزم خریدار واحدی خلق کرده و با ایالاتمتحده برای واردات روزانه ۱۵میلیارد مترمکعب گاز توافق کرده است. در عین حال، کشورهایی مانند آلمان و ایتالیا که به گاز روسیه وابسته هستند، در حال تنظیم معاملات خود با تامینکنندگانی مانند قطر و الجزایر هستند.
آنچه پیشروست
در طول یکسال، بیشتر کشورهای اروپایی ممکن است خرید نفت خود از روسیه را حذف کرده و منابع جایگزین از خاورمیانه پیدا کنند. در چنین شرایطی، قیمتی که آنها باید بپردازند کمتر به روسیه وابسته خواهد بود تا به سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک). با این حال، سعودیها و سایر تولیدکنندگان نفت برای محدود کردن تولید بهمنظور حفظ قیمتها در بالای ۱۰۰دلار در هر بشکه وسوسه میشوند و قیمت تنها در صورتی کاهش مییابد که صنعت شیل ایالاتمتحده بتواند، افزایش جدیدی در عرضه ایجاد کند. در چنین شرایطی، اروپا واردات گاز طبیعی خود از روسیه را یکسوم کاهش خواهد داد. انرژی ایالاتمتحده و قطر از طریق تاسیسات موجود به اروپا منتقل و پروژههایی مانند پایانههای شناور در تعدادی از بنادر آلمان تاسیس میشود. در نتیجه، دستور کار امنیت انرژی به سوی معاملات دوجانبه و شاید چندجانبه خواهد رفت. معاملات بلندمدت مستقیم که در حال حاضر برای واردکنندگانی مانند ژاپن و چین رایج بود، شروع به تسلط بر بازار خواهند کرد.
انرژی به دغدغه اصلی ناتو تبدیل خواهد شد؛ چرا که دسترسی به منابع انرژی مطمئن با قیمتهای مقرونبهصرفه برای امنیت کشورهای عضو حیاتی تلقی میشود. در سودای دستیابی به امنیت انرژی، کشورهای واردکننده، شروع به توسعه مشارکت با تامینکنندگان کلیدی مانند قطر و جمهوریآذربایجان کردهاند. اینها نهتنها شامل قراردادهای بلندمدت عرضه تجاری، بلکه شامل پیوندهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی بالقوه گستردهتری نیز خواهند بود. با این حال، این تغییرات بهسادگی اجرا نخواهند شد و عرضه از روسیه بهراحتی معکوس نمیشود. در این بازه زمانی، اروپا با جایگزینی برق که به طور عمده از انرژیهای تجدیدپذیر تامین میشود، نیاز گاز خود را کاهش خواهد داد. با نگاهی به گذشته میتوان ادعا کرد که تهاجم به اوکراین باعث تسریع انتقال اروپا به اقتصادی با انرژی پاک شده است.