چرا تماشاگران  دیگر به استادیوم نمی‌روند؟
امیر علیزاده / کارشناس ارشد مدیریت بازاریابی و متخصص اقتصاد ورزشی مسابقات لیگ برتر فوتبال در دو سه سال گذشته چنگی به دل نزده است. اما آنچه بیشتر توی ذوق می‌زند سکوهای خالی استادیوم‌ها است. همان پارسال که اعلام شد میانگین تماشاگر در هر مسابقه به 9700 نفر رسیده و به زیر 10 هزار نفر سقوط کرده است، زنگ خطر به صدا درآمد. اما در فصل فعلی، با وجود صعود تیم ملی به جام جهانی، میانگین تعداد تماشاگران در هر بازی از این هم کمتر شده و با کاهشی 25 درصدی به آمار ناگوار 7300 نفر رسیده است.

لیگی که در گذشته همواره به تعداد بالای تماشاگرانش می‌بالید، حالا نه تنها از لیگ‌هایی مثل ژاپن (میانگین ۱۷۵۶۶ نفر در هر بازی) و چین (۱۸۷۴۰) بلکه از لیگ اندونزی هم کم‌تماشاچی‌تر است.
دلیل استقبال کم تماشاگران از مسابقات که چند سالی است گریبانگیر فوتبال ایران شده و در فصل فعلی به اوج خود رسیده چیست؟ بی‌تردید کیفیت پایین بازی‌ها در دوری تماشاگران از ورزشگاه‌ها بی‌تاثیر نبوده است. اگر سطح فنی بازی‌ها بالاتر برود و بازی‌ها زیباتر باشد، قطعا تماشاگران بیشتری هم به استادیوم خواهند رفت.
قیمت بلیت هم بر خلاف تصور رایج مدیران فوتبال نمی‌تواند عامل چندان تاثیرگذاری باشد، چرا که تجربه نشان داده رایگان کردن برخی بازی‌ها هم در این اواخر تاثیر چندانی روی تصمیم تماشاگران برای رفتن به استادیوم نداشته است. بنابراین علت اصلی را در جای دیگری باید جست؛ در مدیریت ضعیف، در نبود نگاه تجاری و بازاریابی.
مدت‌ها است که به یک باشگاه فوتبال دیگر صرفا به‌عنوان یک کلوپ ورزشی نگاه نمی‌شود. باشگاه فوتبال یک بنگاه تجاری است که مشتریانی (هوادار) دارد و باید از طریق تامین و ارضای نیازها و خواسته‌های آنها درآمد کسب کنند. مصرف‌کننده در فوتبال (هوادار) احساساتی‌تر و عاطفی‌تر از یک مصرف‌کننده معمولی در سایر بخش‌ها است.
حس وفاداری در فوتبال اهمیت بیشتری دارد و یک باشگاه باید طوری برنامه‌ریزی کند که هوادارانش در بلندمدت به او فارغ از نتایج ورزشی وفادار بمانند. هوادار در فوتبال احساس تعلق بیشتری به تیم مورد علاقه‌اش می‌کند و باشگاه باید کاری کند تا هوادار خود را جزئی از تیم بداند. باشگاه باید به خواسته‌ها و نیازهای هواداران خود توجه کند.
یکی از مهم‌ترین این نیازها در روز مسابقه، به استادیوم رفتن و یک تجربه‌ لذت‌بخش و مفرح داشتن است. از حمل و نقل تا محل ورزشگاه گرفته تا نحوه فروش بلیت و امکانات رفاهی و فنی و صوتی داخل استادیوم همگی در تصمیم یک هوادار برای رفتن به استادیوم موثرند.
کشور آلمان با وجود استادیوم‌های مدرن و امکانات حمل‌ونقل بی‌نظیر امروز با میانگین بیش از چهل هزار تماشاگر در هر مسابقه، پرتماشاچی‌ترین لیگ فوتبال را در جهان دارد. هر چقدر رفتن به استادیوم دشوار و تماشای بازی در استادیوم با سختی همراه باشد، تماشاگر هم ترجیح می‌دهد بازی را از خانه‌اش تماشا
کند.
هر که در ایران استادیوم رفته باشد، می‌داند که چه کار پرمشقتی است. شبکه بسیار ضعیف حمل و نقل و استادیوم‌های قدیمی و بدون امکانات، استادیوم رفتن را به تجربه‌ای پردردسر و بعضا عذاب‌آور تبدیل کرده که حتی می‌تواند به قیمت جان یک تماشاگر تمام شود. استادیوم‌ها در ایران نه سقفی برای تماشاگران دارد و نه به تعداد کافی دستشویی و نه رستوران‌ و بوفه‌های درست‌وحسابی.
از فروشگاه‌های مخصوص هواداری هم که خبری نیست. صندلی‌ها ناراحتند و سیستم فروش بلیت هم هر چند در برخی جاها آنلاین شده، اما همچنان مشکل‌زا است. تماشاگر ایرانی هنوز نمی‌تواند در یک سیستم راحت با خریدن بلیت دقایقی قبل از شروع بازی با خیال راحت به استادیوم برود و سر جایش بنشیند.
یکی دیگر از عوامل قهر تماشاگران را باید در جو بسیار بد و اخبار منفی حول فوتبال ایران در چند سال‌ گذشته دانست که ناشی از بی‌ثباتی و تغییر پی‌درپی مدیران و انتخاب مدیران بعضا نالایق دانست که باعث دلزدگی هوادار شده است. هواداری که مدام با اخبار منفی و بد روبه‌رو می‌شود، قطعا کمتر دل و دماغ استادیوم رفتن دارد.
البته ممنوعیت ورود زنان به استادیوم‌ها را هم در ایران نباید فراموش کرد که خودبه‌خود بازار را برای باشگاه‌های فوتبال نصف می‌کند. تنها به این خاطر باید گفت که مقایسه آمار میانگین تماشاگران در لیگ ایران با آمار کشورهایی مثل ژاپن و کره و چین درست نیست، چون در آن کشورها زنان هم می‌توانند به استادیوم بروند که بر افزایش میانگین تاثیر قابل توجهی
می‌گذارند. همه این عوامل باعث شده تا باشگاه‌های فوتبال در ایران علاوه‌بر آنکه روز مسابقه دیگر نمی‌توانند روی پشتیبانی هوادارانشان حساب کنند، قادر به درآمدزایی هم نباشند. در سال‌های اخیر درآمدهای روز در فوتبال جهان بیشترین رشد را نسبت به سایر منابع درآمدی از جمله درآمدهای رسانه‌ای (حق پخش تلویزیونی) و درآمدهای تجاری (اسپانسرینگ) داشته است. در واقع با اشباع دو منبع دیگر، درآمدزایی در روز مسابقه اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
درآمدهای روز مسابقه علاوه‌بر فروش بلیت، شامل فروش پیراهن و اقلام هواداری در استادیوم از طریق کانال‌های توزیع رسمی و همچنین برنامه‌هایی موسوم به «بسته‌های میهمان‌نوازی» هم می‌شود.
در فضاسازی یک استادیوم مدرن تخصصی فوتبال علاوه‌بر لحاظ کردن راحتی تماشاگر، لوژها و اتاقک‌های ویژه هم ساخته می‌شوند که مانند یک اتاق نشیمن یا یک سالن کنفرانس دارای امکانات رفاهی بسیار مناسبی هستند و علاوه‌بر آن دیدی عالی به زمین بازی دارند. باشگاه یا این اتاقک‌ها را اجاره می‌دهد و از این طریق درآمدزایی می‌کند یا آنها را در اختیار اسپانسرهایش می‌گذارد و با افزایش ارزش حقوق اسپانسرینگ خود، درآمدهایش را افزایش
می‌دهد.
در فوتبال ایران اما با وجود این استادیوم‌های کهنه و این آمار پایین تماشاگر، باشگاه‌ها از این منابع درآمدی مدرن محروم‌اند و مادامی که رویکرد مدیریت در باشگاه‌ها، بلندمدت نباشد و به باشگاه به عنوان یک بنگاه تجاری نگاه نشود، نه آمار تماشاگران تغییر چشمگیری خواهد کرد و نه درآمدزایی حاصل از آن.