دیپلمات سابق در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» راه ورود به بازار سوریه را تشریح کرد
«شام» جدید روی میز ایران
سعیده سادات فهری: با گذشت یک هفته از سقوط دمشق، حسین اکبری سفیر ایران در سوریه از امکان بازگشایی سفارت جمهوری اسلامی در آینده نزدیک خبر داد و گفت: «طرف سوری اعلام آمادگی کرده و پیش از این هم تضمینهایی دادهاند. انشاءالله به زودی فعالیت سفارت ایران در سوریه آغاز خواهد شد.»بهرغم آمادگی ایران برای بازگشت دیپلماتیک به سوریه جدید، اما با توجه به اینکه بشار اسد متحد ایران در سوریه توسط نیروهای مخالف سرنگون شد و امروز هیات حاکمه این کشور عربی توسط رهبری تحریرالشام اداره میشود، این پرسش مهم که جمهوریاسلامی باید چه استراتژیای را دنبال کند تا منافعش در سوریه جدید تامین شود، حائز اهمیت است. نصرتالله تاجیک، سفیر پیشین ایران در اردن و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگویی با روزنامه «دنیای اقتصاد» گفت که ما امروز باید این کشور را به عنوان یک هاب انرژی و کالایی در شرق مدیترانه در نظر بگیریم؛ همچنین اگر بتوانیم با کشورهای موثر دنیای عرب از جمله عربستان و مصر در سوریه هماهنگ شویم، استراتژی مطلوبی است.
سفیر ایران در سوریه از بازگشایی کنسولگری و سفارت ایران در سوریه در آینده نزدیک خبر داده است، با توجه به روند بازگشت سایر کشورها به سوریه، امکان این مساله تا چه حد ممکن و در عین حال با محدودیت و ملاحظات مواجه است؟
به نظر من پیش از بازگشایی سفارت، کشور ما باید یک ارتباط غیررسمی و سپس رسمی را با گروه حاکم بر سوریه برقرار کند. البته پیشتر اخباری منتشر شده بود که ایران ارتباطاتی با این گروه دارد. به نظر من باید این ارتباطات فعال و تبدیل به یک حالت رسمی شود. همچنین ایران میتواند از ارتباطات غیرمستقیم و واسطههایی که در دنیای اهل سنت دارد، استفاده کند از جمله گروههای فلسطینی مانند حماس. یعنی باید ابتدا به این نحو، تعاملات کلید بخورد تا بعد به حالت رسمی و بازگشایی سفارت برسد.
آیا ایران از مدل افغانستان برای حضور در سوریه بهره خواهد برد یا نه، به سرعت به سمت شناسایی سیاسی حرکت خواهد کرد؟
به نظر من شرایط افغانستان با سوریه امروز قابل مقایسه نیست و سیاست ایران هم یکسان نخواهد بود. درواقع ایران مشکلی برای شناسایی هیئت تحریرالشام نخواهد داشت. البته شرایط تاحدودی به وضعیت منطقه و جهان نیز وابسته است. الان وضعیت سوریه خیلی تیره و تار است و مشخص نیست که چه اتفاقی رخ خواهد داد. این وضعیتی است که اسرائیل و ترکیه برای سوریه فراهم آوردهاند و علاوه بر مشکلات داخلی گروهها در سوریه، شاهد هستیم که قدرتهای خارجی نیز درباره این کشور اختلافنظرهایی دارند. مدل اقدامات تهاجمی اسرائیل بعد از سقوط اسد و برخی از اهداف و مطامعی که از سمت ترکیه مطرح میشود، واقعا ابهام درباره سوریه را هر روز بیش از قبل میکند. از این قسمت که بگذریم، باقی موارد برای ایران خیلی تعیینکننده نخواهد بود. یعنی برای ایران مهم آن است که در سوریه امنیت برقرار شود و یک شناسایی نسبی بینالمللی وجود داشته باشد. درواقع به دلیل سرمایهگذاریهای ایران در سوریه و اهداف و منافعی که کشورمان در آنجا دارد، بدون شک الگوی رفتاریاش مانند الگوی رفتاری در قبال افغانستان نخواهد بود.
تا چه حد میتوان گفت حضور ایران در آینده سوریه محدود به روابط رسمی دیپلماتیک و تا حدی مسائل اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی خواهد بود؟
راه دیگری وجود ندارد؛ ما باید یکسری از واقعیتها را بپذیریم؛ هر چند روابط بیشتر رسمی خواهد بود و بستگی به نوع رفتار دولت جدید سوریه دارد. یعنی اینکه چگونه میخواهد با ایران تعامل داشته باشد. جولانی از یک طرف برخی اظهارنظرهای منفی راجع به ایران داشت و از طرف دیگر در مصاحبه با سیان ان گفته بود که علاقه دارد با ایران تعامل راهبردی داشته باشد. به هر صورت ایران یک سرمایهگذاری عظیم در سوریه انجام داده و فقط شامل مسائل فرهنگی و اجتماعی نیست بلکه مسائل اقتصادی نیز برای ایران بسیار مهم است و اکنون باید بتواند با حاکمان جدید این کشور ارتباط برقرار کند.
از دید شما راهبرد مطلوب ایران در سوریه چیست؟
به عقیده من در نظر گرفتن وضعیت ژئواستراتژیک سوریه از سمت ایران بسیار مهم است. سوریه در شرق مدیترانه یک دروازه است و اگر ایران بخواهد در جنگ کریدورها پیروز شود، نباید این کشور را از دست بدهد. ایران از قبل در بخشهای مختلف سوریه سرمایهگذاریهای عظیمی انجام داده است و این سرمایهگذاریها باید بعد از این فعال شده و به سوددهی برسد. بنابراین راهبرد مطلوب این است که سوریه را به عنوان یک بازار ترانزیتی برای کالا و انرژی در نظر بگیرد. چون این تعامل برای سوریه نیز درآمدزاست، بعید است که هر دولتی در آنجا حاکم شود بیمیل به این گونه ارتباطات باشد. بنابراین بهترین استراتژی در قبال سوریه در نظر گرفتن این کشور به عنوان یک هاب انرژی و کالایی در شرق مدیترانه است.
امکان ارتباط با چه گروههایی در سوریه برای بازیابی نفوذ کشورمان وجود دارد؟
با این وضعیتی که امروز در سوریه مشاهده میکنیم و گفته میشود 120 گروه هر چند کوچک در آنجا اسلحه به دست دارند، بهتر است که ایران به سمت ارتباط با اصلیترین گروه یعنی هیئت تحریرالشام گام بردارد. البته به شرطی که این گروه هم اجماع داخلی را کسب کند و هم اجماع منطقهای و بینالمللی را. در عین حال با کردهای سوریه نیز میتوانیم تعاملاتی داشته باشیم. بنابراین ایران باید در سوریه یک الگوی رفتاری داشته باشد که اگر بخواهد استراتژی هاب انرژی و کالا را دنبال کند بتواند از گروههایی که اثرگذار هستند بهره بگیرد. کردها در شرق سوریه نفوذ دارند و ارتباط با آنها اهمیت دارد.
ائتلافسازی در سطح منطقه برای مدیریت سوریه پسااسد تا چه حد در سیاست خارجی و منطقهای ایران جایگاه پیدا خواهد کرد؟ آیا ما همچنان بنا داریم یک تنه به مصاف سوریه جدید برویم؟
بعید است اعراب، سیاست فعلی ترکیه در سوریه را به راحتی هضم کنند. به هر حال یک سوابقی در دوران عثمانی بین اعراب و ترکیه وجود داشت که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. در نتیجه اگر ما بتوانیم با کشورهای موثر دنیای عرب از جمله عربستان و مصر در سوریه هماهنگ شویم، استراتژی خوبی است. ضمن اینکه تداوم سیاست قبلی که ایران بخواهد تنهایی بار بسیاری از مسائل منطقه را به دوش بکشد، سیاست درستی نیست. امروز ایران میتواند چند مگاپروژه با همراهی کشورهای عربی در سوریه دنبال کند و این اقدامات استقرار ثبات و امنیت در سوریه را تسریع خواهد کرد.