نبرد تمام آلمانی در بالاترین سطح

تقریبا شصت، هفتاد سالی است که مدام به پر و پای یکدیگر می‌پیچند. یک‌ بار Cکلاس برای سری ۳ خطرساز می‌شود، یک‌ بار هم سری ۵ برای Eکلاس. یک بار Sکلاس برای سری ۷ شاخ و شانه می‌کشد،‌ یک بار هم ایکس۳ برای جی.ال.کِی. اوضاع که بدتر می‌شود AMG می‌خواهد خون Mپاور را درون شیشه کند و برعکس. خلاصه که مرسد‌س‌بنز اشتوتگارتی و بی‌ام‌و باواریایی یک دم همدیگر را رها نمی‌کنند. وقتی این دو از زد و خورد سیر می‌شدند، می‌رفتند سراغ تولید چیزی آن دیگری در سبدش نداشت. مثلا مرسدس برای خودش سی.ال.اس می‌ساخت در حالی‌که بی‌ام‌و چیزی برای عرضه نداشت. در مقابل بی‌ام‌و هم رفت و ایکس۶ را طراحی کرد تا بنز با آن همه یال و کوپالش را سرخورده کند. شاسی‌بلندی که در نبود رقیب همکلاس در جبهه مقابل خوب برای خودش جولان می‌داد. تا اینکه سرانجام مرسدس‌بنزی‌ها دست به کار شدند و سری ویژه‌ای از GLEکلاس خود را فقط و فقط برای کم کردن روی ایکس۶ عرضه کردند. تقابل این دو وقتی جالب‌تر می‌شود که می‌فهیم آنها مجهز به تسلیحات تقویتی‌ نیز شده‌اند.

مبارز اول؛ باواریایی بی‌رحم

بی‌ام‌و همیشه به خاطرتوجهی که به قشر جوان دارد،‌ تحسین می‌شده است. حتی لوکس‌ترین سواری این شرکت که سری ۷ باشد هم زیر پوستش حس و حال اسپرتی دارد. این شور و هیجان را در دنیای شاسی‌بلندهای این شرکت هم می‌توان پیدا کرد. به‌عنوان مثال X۵ که به‌عنوان اولین اس.یو.وی شرکت نام گرفته بود،‌ خیلی سریع هم در دنیای آفرود موفق شد هم در دنیای آنرود. هم لوکس بود هم اسپرت. بعد از آنکه X۳ آمد بازار را زیر و رو کرد. به طرزی عجیب این خودروی نه‌چندان زیبا در دل پیر و جوان و دختر و پسر رخنه کرده بود. خانواده Xها با ورود خاص‌ترین فرزندشان، رنگ و بویی دیگر گرفت. بی‌ام‌و مدعی شده بود که شاسی‌بلند X۶ اولین اس.یو.وی دنیاست که از نظر مبانی طراحی در کلاس کوپه‌ها قرار می‌گیرد. همین‌طور هم بود. این خودرو سبکی را پدید آورده بود که تنها خود در آن حضور داشت. در حقیقت فرم خاص انتهایی این خودرو به ویژه شیب سقف و نحوه اتصال شیشه به در عقب خودرو، چیزی بود که ما اغلب روی کوپه‌های هاچ‌بک می‌بینیم. البته در دنیای خودرو تعریف دیگری هم از خودروهای کوپه می‌شود با این عنوان که به هر محصولی که دو در باشد کوپه می‌گویند.

بعد از رونمایی آن در سال 2008 مدیران شرکت گفتند که این خودرو ترکیبی است از شاسی‌بلند ایکس5 و سواری کوپه سری 6. محصول جدید معجون مرکبی بود از تمام آن چیزی که یک بی‌ام‌و باز قهار انتظارش را داشت. یعنی هم اسپرت‌گرایی را به حد اعلا معنا می‌کرد و هم از المان‌های چشمگیر تجملی بهره می‌برد، هم به‌عنوان یک شاسی‌بلند باوقار و پرابهت بود و هم در مقام یک کوپه،‌ چابک و گوشه به فرمان. ایکس6 از خلأ بزرگی که در اصلی‌ترین رقیبش یعنی مرسدس به وجود آمده بود حداکثر استفاده را برد و تا جایی‌که می‌توانست مشتریان ناراضی بنز را که دنبال چنین چیزی می‌گشتند، قاپید. بی‌شک نقطه عطف تاریخ این شاسی‌بلند زمانی بود که بخش موتوراسپرت شرکت یعنی Mpower‌ وارد بازی شد و X6M را به وجود آورد. البته بی‌ام‌و پیش‌تر تجربه تلفیق ام‌پاور با یکی از اعضای خانواده‌ ایکس‌ها یعنی ایکس5 را داشت به همین خاطر خیلی بی‌گدار به آب نزده بود. چراکه شاید آن دو هموطن دیگرش رقیبی برای عرضه در این کلاس نداشتند، ولی با این حال محبوبیت‌شان جهانی بود. درباره پورشه کاین و آئودی Q7‌ صحبت می‌کنیم؛ ژرمن‌هایی که در گرد و خاک کل‌کل بین و مرسدس‌بنز و بی‌ام‌و به کلی محو شدند.


تقابل فیزیکی

در دنیای واقعی جایی برای رجزخوانی و لفاظی‌های کلیشه‌ای نیست. اینجا همان جایی است که به جای برندها و نام‌ها، این اسب‌بخار و گشتاور است که باید به جان هم بیفتند. امروز در یکسو مرسدس‌بنزی را می‌بینیم که قیمتش به لطف تعبیه شدن تمام آپشن‌ها به مرز ۱۱۹ هزار دلار رسیده است. در سوی دیگر، بی‌ام‌و مغروری را مشاهده می‌کنیم که قیمت فول‌ترین نسخه‌اش ۱۱۵ هزار دلار شده است. همین اول کاری بنز، برق اعتبار برندش را با گران‌تر بودن به رخ رقیب کشید. از دور این‌طور به نظر می‌رسد که بی‌ام‌و X۶M یک سر و گردن از مرسدس GLE۶۳ بزرگ‌تر است. اما جالب آنکه طول ایکس۶ تنها ۹ سانتی‌متر از رقیب بیشتر است. در مقابل عرض مرسدس هم فقط ۱۰ سانت از حریفش بیشتر شده است. اینها یعنی فرم طراحی بدنه بی‌ام‌و چطور در نمای ظاهری آن تاثیرگذار شده است. دقیقا به خاطر همین فرم طراحی است که در فضای داخلی، در قسمت جلو کابین بی‌ام‌و بزرگ‌تر از مرسدس است. در مقابل قسمت عقب مرسدس نیز فضایی بیشتر را برای سرنشینان انتهایی و محفظه بار آنها تدارک دیده است.

راستش را بخواهید اصلا برای مشتری که می‌خواهد یکی از این دو را انتخاب کند، فضای داخلی مهم نیست. مهم‌ترین و شاید جذاب‌ترین معیار همان پیشرانه‌‌شان است. شباهت هر دو پیشرانه در آرایش Vشکلشان و تقویت دوتوربو بودنشان است. با این تفاوت که حجم موتور ایکس6 دقیقا 4/ 4 لیتر و حجم موتور جی.ال.ئی 5/ 5 لیتر است. در این پیکار مرسدس با اختلافی نه‌چندان زیاد پیروز شده است. چراکه قوای محرکه او می‌تواند 577 اسب‌بخار نیرو را در 5500 دور در دقیقه و 760 نیوتن‌متر گشتاور را در 1750 دور در دقیقه تولید کند. در حالی که رقیب باواریایی توانسته 567 اسب‌بخار نیرو در 6500 دور در دقیقه و 750 نیوتن‌متر گشتاور در 2200 دور در دقیقه فراهم کند. اما فنی‌تر که به قضیه نگاه کنیم می‌فهمیم شاید برنده اصلی بی‌ام‌و باشد. چراکه نسبت وزن به قدرتی که تولید می‌کند، کمتر است. این یعنی نیروی پیشرانه تاثیر بهتری از خود به جا می‌گذارد. جای تعجب نیست که هر دو خودرو از سیستم انتقال قدرت دو دیفرانسیل بهره می‌گیرند. در این میان مرسدس سیستم خود را با عنوان Matic 4 نام‌گذاری کرده و بی‌ام‌و برای خودش سیستم Xدرایو ابداع کرده است. مهم‌تر آنکه رابط بین دیفرانسیل و نیروی پیشرانه، جعبه‌دنده‌ای است که روی بی‌ام‌و به‌صورت 8 سرعته و روی مرسدس‌بنز به‌صورت 7 سرعته اتوماتیک تعبیه شده است. تعداد دنده‌های بالاتر در ایکس6 ام‌پاور این امکان را به او می‌دهد که دور موتور را همیشه در بالاترین حد خود نگه دارد.


روی پیست

کسی از شاسی‌بلندها توقع حرکات محیرالعقول یا جنب و جوش سواری‌های اسپرت را ندارد. اما وقتی پای ام‌پاور و ای.ام.جی وسط باشد دیگر مهم نیست که خودروی مورد نظر سدان است یا شاسی‌بلند. مهم این است که اینها زمانی وارد بازی می‌شوند که بخواهند اشک رقبا را دربیاورند. در تست میدانی معلوم شد که توان کِششی مرسدس از رقیبش بیشتر است. این معیار علاوه بر قدرت پیشرانه به فاصله بین دو محور و نحوه توزیع وزن نیز مرتبط است. مرسدس بنز می‌تواند یک دنباله تا وزن 3300 کیلوگرم را به دنبال خود بکشد در حالی‌که بی‌ام‌و توان کشش بیش از 2700 کیلوگرم را ندارد. در یک پیمایش سریع در یک پیست حرفه‌ای به خوبی معلوم می‌شود که قابلیت‌های مسابقه‌ای بی‌ام‌و واقعا سرتر از رقیب است. چسبندگی فوق‌العاده و پایداری بی‌نظیر ایکس6 در ورود و خروج پیچ‌ها را باید مدیون سیستم تعلیق استادانه آن بدانیم. مکانیزمی که در مرسدس‌بنز به صورت سنتی با بازوهای جناقی و فنر پیچ‌های لول با کپسول‌های جاذب ضربه است. اما در بی‌ام‌و به‌صورت اتصال‌های چندپیوندی مستقل که دقیقا هر چرخ را آزادانه به حال خودش می‌گذارد تا در شرایط مورد نیاز عملکرد منحصر به فردی از خود به نمایش بگذارند. از طرفی دیگر، بی‌ام‌و فوق با دیسک‌های بزرگ‌تر ترمزش عمل ترمزگیری را کوتاه‌تر و موثرتر انجام می‌دهد. این یعنی کاستن زمان شتاب‌گیری و عدم اتلاف بیش از حد گشتاور.

شاید مرسدس‌بنز در اسپرت‌بازی تبحر بی‌ام‌و را نداشته باشد ولی شک نکنید که وقتی پای پایداری و ایمنی به وسط بیاید، او حرف اول و آخر را می‌زند. آنچه به‌عنوان تایر زیر پای جی.ال.ئی قرار گرفته، لاستیک‌هایی است از برند کونتیننتال مدل کونتی‌اسپرت ۵P که اندازه آن در چرخ‌های جلو ۴۰/ ۲۸۵ و در چرخ‌های عقب ۳۵/ ۳۲۵ میلی‌متر هستند. رینگ‌های آن نیز ۲۲ اینچی در نظر گرفته‌ شده‌اند. حالا نگاهی بیندازیم به پاهای ایکس۶. تایرهایی با برند میشلین مدل پایلوت سوپراسپرت. تایرهای جلویی ۳۵/ ۲۸۵ و تایرهای عقبی ۳۰/ ۳۲۵ میلی‌متر با رینگ‌هایی ۲۱ اینچی هستند. این به وضوح نشان می‌دهد که مرسدس‌بنز در قسمت رینگ و تایر به خوبی بر حریف فائق آمده است. شاید دیسک ترمزش کوچک‌تر باشد ولی به لطف پاها و کفش‌های بزرگ‌ترش، بهتر و سریع‌تر می‌ایستد.

تا اینجای کار هر دو رقیب هر آنچه می‌توانستند از حواشی کار را به رخ هم کشیدند. شاید مهم‌ترین قسمت در یک تست میدانی، بحث شتاب و سرعت باشد. جایی که تمام خبرهای بد برای مرسدس‌بنزی‌ها است؛ زیرا بی‌ام‌و در این حوزه اغلب رکوردها را از آن خود کرده است. به‌عنوان مثال در شتاب صفر تا صد کیلومتر در ساعت رکورد ایکس6 با اختلافی 2/ 0 ثانیه‌ای به 7/ 3 ثانیه رسیده است. در شتاب صفر تا 160 کیلومتر در ساعت باز هم او را می‌‌بینیم که با اختلافی 8/ 0 ثانیه‌ای به عدد 9 ثانیه رسیده‌ است. بالاتر که می‌آییم، اختلاف از این هم بیشتر می‌شود. در شتاب صفر تا 240 کیلومتر در ساعت ایکس6 رقم 5/ 24 ثانیه را ثبت می‌کند و جی.ال.ئی رقم 1/ 27 ثانیه را. گویا بی‌ام‌و دست‌بردار نیست. در پیمایش یک‌چهارم مایل یا 402 متر نیز این خودرو فقط و فقط با 1/ 0 ثانیه اختلاف پیروز می‌شود. شاید این پیروزی‌ها را باید مدیون پیشرانه پرهیاهوی آن بدانیم ولی واقعیت آن است که وزن کمتر بی‌ام‌و به نسبت مرسدس هم در این میان بی‌تاثیر نبوده است. نکته جالب درباره دو خودرو آن است که سرعت نهایی هر دو بر اساس قوانین ایمنی دولت روی 260 کیلومتر در ساعت به‌صورت الکترونیکی محدود شده است.


مبارز دوم؛ اشتوتگارتی هزار چهره

احتمالا برای آنها که از دور دستی بر آتش اخبار خودرو و دنیای اتومبیل‌ دارند، GLEکلاس کمی ناآشنا به نظر می‌آید. البته آنها حق هم دارند. مرسدس‌بنز، جی.ال.ئی را همین یک سال پیش رونمایی کرد. داستان این خودرو به محصول معروف شرکت یعنی Mکلاس برمی‌گردد. ‌شاسی‌بلندی سایز متوسطی که شرکت آن را برای پُر کردن جای خالی بین Gکلاس و GLKکلاس طراحی کرده بود. نسل اول Mکلاس از ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ میلادی با موفقیتی خیره‌کننده روبه‌رو شد. به‌طوری که نام مرسدس‌ را بار دیگر به‌عنوان لوکس‌سازی که می‌تواند اس.یو.وی هم بسازد، سر زبان‌ها انداخت. نسل دومش بدون کوچک‌ترین وقفه آمد و نگذاشت آب در دل هواداران تکان بخورد. این خودرو به قدری در ویرایش جدید خود تغییر کرده بود که دیگر نمی‌شد تشخیص داد این Mکلاس همان چیزی است که قبلا دیده بودیم. از ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۱ مرسدسی‌ها بار و بارها قیافه این شاسی‌بلند را تغییر دادند. تا اینکه سرانجام نسل سومش آمد. تقریبا می‌توان گفت که مرسدس در این زمان به‌طور کامل به سیم آخر زده بود.

این شرکت سال 2015 در نمایشگاه دیترویت اعلام کرد که دیگر چیزی به اسم Mکلاس تولید نخواهد کرد. از این به بعد روال تولید همان محصول را با اسم جدیدش یعنی GLEکلاس خواهیم دید. به همین راحتی جی.ای.ئی شد دنیای جدید شاسی‌بلندهای سایز متوسط غول اشتوتگارت. از آنجا که مرسدس نمی‌توانست به مشتریان قدیمی این خودرو پشت کند، تولیدات اولیه‌ آن را به‌صورت همان اس.یو.وی تولید کرد. اما راستش را بخواهید قدیمی‌ترین کابوس تمام تاریخ زندگی‌اش، نمی‌گذاشت آرام بگیرد؛ بی‌ام‌و. هم‌وطنی که با همان X6 تمام شاسی‌بلندهای مرسدس را زیر سوال می‌برد. به عقیده باواریایی‌ها این خودرو اولین شاسی‌بلند کوپه دنیا بوده است. واقعیتی که بنز در مقابلش جوابی نداشت. تا اینکه سرانجام بعد از 8 سال‌بی‌خوابی از رونمایی ایکس6، رقیب جدی آن را معرفی کرد. شاسی‌بلند کوپه‌ای که روی پلت‌فرم همان GLE طراحی شده بود. این خودرو دقیقا‌ سال پیش در همین ماه معرفی شد. حالا دیگر خیال اشتوتگارتی‌ها راحت شده بود. حالا دیگر می‌شد چیزی را برای رویارویی با آن ایکس6 پرمدعا به میدان بفرستند. مرسدس‌بنز جی.ال.ئی کوپه از همان بدو ورود با پیشرانه‌های قدرتمندی که برای خود دست و پا کرده بود، نشان داد نه تنها برای جبران کردن ضعف، بلکه برای حریف‌کشی آمده است. مرسدس خیلی زود رفت سراغ مهندسان بخش تیونینگ خود یعنی AMG و بهترین ویرایش آن را برای نبردی تمام عیار آماده کرد. نکته جالب درباره این خودرو‌ آن است که ویرایش کوپه این شاسی‌بلند تنها در آمریکا تولید می‌شود.