تصاویر نشریات غربی از انقلاب در ایران
شاید خوانندگان غیرانگلیسی مایل باشند به رویکرد سیاسی مطبوعات سراسری بریتانیا در آن زمان هم اشاره شود: «گاردین» - لیبرال؛ «آبزرور» - لیبرال؛ «تایمز» - راست میانهرو (که در بیشتر زمان این دوره بهدلیل اعتصاب منتشر نمیشد)؛ «تلگراف» - راست محافظهکار؛ «اکونومیست» - هفتهنامهای که عمده توجهش به دنیای تجارت بود؛ «دیلیاکسپرس» و «دیلیمیل» - روزنامههای پرطرفدار محافظهکار؛ «سان» و «دیلیمیرر»- روزنامههایی که اخبار جنجالی را پوشش میدهند.
در آغاز ناآرامیها گزارش رخدادها رویهمرفته بیطرفانه و متوازن بود، اگرچه چندان خبرهای آیتالله خمینی را پوشش نمیدادند که آن زمان در نجف بود. مثلا «گاردین» در ماه آوریل از شریعتمداری، بازرگان و فروهر بهعنوان رهبران مخالفان نام برد. با اینکه گزارشهای غربیها موجب اختلافاتی میان آیتالله شریعتمداری و آیتالله خمینی شد، اما گرایش عمومی مطبوعات غربی این بود که روحانیت را یکی از گروههای مخالف شاه ببینند و با اصطلاح «روحانیون» از آنها یاد میکردند. خبرنگاران در برخورد نخستشان با این روحانیون کمی دستپاچه و گیج بودند.
«آبزرور» از هرگونه ایفای نقش مذهب در عرصه سیاست هم بیمناک بود: «آتش اعتراضها در ایران را وعظهایی شعلهور میکنند که امسال ایران را غرق خودشان کردهاند.» «آبزرور» در ادامه تحلیلهایش از ایران اشاره میکرد که مخالفان شاه مبتدیاند و سازماندهی نشدهاند و زمان که گذشت گفت طبقه متوسط نگرانند که «روحانیون مهار جمعیت را به دست بگیرند.» نوشتهای در «آبزرور» ریشه اعتراضها را در مبارزه با سکولاریسم میدید.
در ماه آگوست «ساندی تایمز» این نظر را داشت که محرک مخالفتها «اعتقاداتی سنتی و اجتماعی»اند؛ سنتگرایانی که همیشه مخالف برنامههای شاه بودهاند. این گزارش بیان میکرد که «بیشتر ناظران» متفقالقول هستند که تاثیرات فناوری غربی و همچنین انحطاط نظام، دلیل اصلی اعتراضها نیستند. با این حال روزنامههای دیگر اشاره میکردند که مشکلات اجتماعی هم در مناطق روستایی و هم مناطق شهرنشین دلیل راهپیماییها است، میگفتند اینها بروز نارضایتیای است که بخش اندکی از آن به مذهب دخلی دارد و تجدد زیادی پرشتاب هم آتشش را تندتر کرده است. درباره نقش غرب در ایجاد نارضایتیها، «تایمز» نوشت که از جمله سیاستهای منفور شاه بیاعتنایی به قانون و فروختن داشتههای ملی کشور به غرب بود.
«آبزرور» اشارات روشنگری داشت به مخمصه و وضعیت ناگواری که لیبرالیسم دچارش شده بود. گزارش این روزنامه میگفت ضدیت با سکولاریسم بهشدت لیبرالهای میانهرو را نگران کرده است.»
بعد از سرکوب خونین تظاهرات میدان ژاله در هشتم سپتامبر(هفدهم شهریور)، توجه رسانهها به ایران کمکم بیشتر شد. مطبوعات دستراستی دریافتند دو تا از دشمنانشان به نیروهای معترض پیوستهاند.
«تلگراف» نوشت «اندیشمندان ایران نگرانند. آنها هراس از این دارند که روحانیونی با انگیزههای مذهبی رهبر جنبش بهشدت چپروانهای شدهاند که بعید است بتوانند مهارش کنند.»
همین روزنامه بعدها افسوس میخورد که حرکت ایران در مسیر تجدد موجب احیای مذهب شیعه شده؛ اما ضمنا به اثرات فساد و شکافهای اجتماعی هم اشاره میکرد. در پاییز کماکان روزنامهها به تمامی داشتند «روحانیون» را یک گروه میخواندند و نظراتشان را با همدیگر قاطی میکردند.
در نوامبر که دیگر آیتالله خمینی به پاریس رسیده بود، رسانهها کمکم شروع کردند به تمایز گذاشتن و دریافتند که آیتالله خمینی اثرگذارترین چهره است؛ «تایمز» از اختلافات میان علما گفت و از نگاه روحانیون «میانهرو و معتدل» نسبت به خمینی گزارش داد. همین روزنامه گزارش میداد که آیتالله خمینی صلای «جنگی مقدس» با شاه داده است. حالا دیگر مطبوعاتی[غربی] داشتند خودشان را به آب و آتش میزدند تا پسزمینههای مذهبی و اجتماعی رخدادهای ایران را دریابند.
ترجمه: بهرنگ رجبی