تشویق رقبا به کاندیدا شدن

ششمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۱ خرداد ماه ۱۳۷۲ برگزار شد. در این دوره از انتخابات هاشمی‌رفسنجانی غیر از احمد توکلی رقیبی جدی نداشت. توکلی از منتقدان دولت رفسنجانی بود و بر این موارد پای می‌فشرد: بی‌عدالتی اقتصادی و اجتماعی، ناکارآمدی سیاست‌ها و مدیریت‌ها، امتیازطلبی و تجمل‌گرایی مقامات دولت، کم‌اعتنایی آنان به مشارکت سیاسی مردم، سیاست‌های ایدئولوژی‌زدایی و رفاه طلبی دولت اول هاشمی. با این حال هاشمی در این انتخابات برنده میدان بود اگر چه نه چندان راضی از نتایج صندوق‌های رای. در اینجا بخشی از خاطرات او در آن دوران را می‌خوانید:

یکشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۳۷۲

آقای محمد غرضی، وزیر پست و تلگراف و تلفن آمد و برای کاندیدا شدن در انتخابات ریاست‌جمهوری مشورت کرد. گفتم ما دنبال این هستیم که کسی به‌عنوان رقیب انتخابات در صحنه باشد؛ اگر بتواند این نقش را داشته باشد، خوب است. جهات منفی را هم تذکر دادم.

سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۲

عصر شورای انقلاب فرهنگی جلسه داشت... با دکتر عبدالله جاسبی، رئیس دانشگاه آزاد اسلامی صحبت شد که در انتخابات ریاست‌جمهوری نامزد شود تا صحنه بی‌رقیب نباشد. دیروقت به خانه رسیدم. عفت که هم از جلسه مراسم تقدیر معلمان نمونه آمده بود، کلی تعریف کرد. آقای عبدالله نوری وزیر کشور هم تلفنی از خالی بودن صحنه از رقابت در انتخابات اظهار نگرانی کرد که گفتم، قرار شده فردا دکتر جاسبی اسم بنویسد.

شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲

به دفترم مراجعه کردم. ظهر به دفتر رسیدم. آقای احمد توکلی آمد. در مورد علت نامزد شدنش توضیح داد و درباره شیوه تبلیغ مشورت کرد. به‌خاطر کمک به جدی‌تر شدن انتخابات و امکان رقابت انتخاب تشویقش کردم.

دوشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۷۲

آقای عبدالله نوری، وزیر کشور اطلاع داد که نطق آقای احمد توکلی، کاندیدای ریاست‌جمهوری، برای تلویزیون اشکال مقرراتی دارد و کسب تکلیف کرد؛ گفتم سعی کنند حل شود و پخش کنند. در راه خانه از تلویزیون ماشین شنیدم که وزارت کشور اعلان کرده نطق با قانون منطبق نیست و برای اصلاح پخش نمی‌شود. به خانه آمدم. به آقای نوری گفتم که بهتر است همین امشب پخش شود که با یک ساعت تاخیر پخش شد.

جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۷۲

امروز انتخابات ریاست‌جمهوری داشتیم. برای دادن رای به حسینیه جماران رفتیم. خبرنگاران زیادی جمع بودند. به چند سوال جواب دادم. ظهر بستگان میهمان ما بودند. عفت ولیمه حج مهدی و فرشته را می‌داد. مقداری از وقت را به تماشای برنامه‌های تلویزیون برای گزارش انتخابات گذراندم. مرتبا با ستاد انتخابات کشور و هیات اجرایی تماس داشتم. برخلاف همه انتخابات گذشته، این بار برای گرم‌تر شدن انتخابات، به دست خودمان رقیب درست کرده بودیم. به نظر می‌رسد مقدار زیادی از آرای من از دست می‌رود؛ گرچه محتمل است برای جو رقابت، رای‌دهنده بیشتری داشته باشیم که همین جزو اهدافمان بود. محسن پس از بازدید چند حوزه نظر داد که تقریبا ۱۵ تا ۲۰ درصد از آرا را رقبا و باطله‌ها دارند. چند بار وقت انتخابات تمدید شد، برای اینکه مراجعه داشتند. آقای عبدالله نوری، آخر شب اولین گزارش قرائت آرا را داد. به نظر می‌رسد حدود ۳۵ درصد آرا از من نیست و رقبا بیش از حد انتظارمان رای آورده‌اند. در مناطق کردنشین به آقای احمد توکلی رای داده شده و لابد به‌خاطر مخالف‌خوانی‌های جدی است. از خاطرات جالب امروز، اظهارات علی فرزند فاطی است که چون او را از رفتن به لب بام نهی کردم، رنجید و به مادرش گفته می‌خواهد به آقای جاسبی رای دهد، چون باباجون با او دعوا کرده! از بچه سه‌ساله اظهارات جالبی است.

یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۷۲

ساعت هشت و نیم صبح دفترم بودم. آمار قطعی انتخابات اعلان شد: ۱/ ۶۳ درصد من و بقیه، سه نفر دیگر؛ به نظرم آرایم کم و تلخ است.

تشویق رقبا به کاندیدا شدن