مروری بر کلیدواژه بهجامانده از لیگ بیستودوم فوتبال
جام طلایی، سرخ شد
۱. قهرمانی: کورس فشرده و نزدیک سه تیم در مسیر کسب عنوان قهرمانی، نهایتا با فتح جام از سوی پرسپولیس به پایان رسید. سرخپوشان پایتخت با برتری ۴برصفر در زمین نساجی مازندران، ۶۶ امتیازی شدند و برای هشتمین بار جام قهرمانی لیگ برتر را بالای سر بردند. این، پانزدهمین قهرمانی پرسپولیس در تاریخ مسابقات سراسری کشور به شمار میآمد که جایگاه سرخپوشان را در هر دو زمینه، دستنیافتنیتر کرد. تیم یحیی گلمحمدی با شایستگی قهرمان لیگ برتر شد؛ تیمی که بعد از باخت به سپاهان متحول شد و هر هفت مسابقهاش در سال خورشیدی جاری را با پیروزی پشت سر گذاشت. پرسپولیس پنجشنبهشب پاداش این تحول بزرگ را گرفت.
۲. سقوط: نمیتوان از کلیدواژههای یک فصل فوتبالی سخن گفت و حرفی از تیمهای سقوطکننده نزد. در پایان رقابتهای فصل بیستودوم، نفت مسجدسلیمان و مس کرمان راهی دسته پایینتر شدند. نفت خیلی دیر از خواب بیدار شد. شاید اگر این تیم تلاش هفتههای آخر فصل را از قبل نشان میداد، حالا زانوی غم بغل نمیگرفت. پیروزی خیرهکننده اما بیفایده ۵بریک برابر ملوان، شمار امتیازات نفت را به عدد ۲۰ رساند. دیگر تیم سقوطکننده این فصل هم مس کرمان بود که در ثلث سوم لیگ بدجوری وا داد. این تیم هیچیک از ۱۰ بازی پایانی خود را با پیروزی پشت سر نگذاشت تا نهایتا به تلخی با لیگ برتر خداحافظی کند.
۳. معجزه بقا: این عنوان برازنده کار بزرگی است که عبدالله ویسی روی نیمکت نفت آبادان انجام داد. شاید چند هفته پیش واقعا کمتر کسی میتوانست شانس بقا برای نفت قائل باشد و همه فکر میکردند صنعت هم مثل دیگر تیم نفتی خوزستان به دسته پایینتر سقوط خواهد کرد. ویسی اما غیرممکن را تبدیل به ممکن کرد. صنعت از ۶ بازی آخرش ۱۲ امتیاز گرفت که میتواند معدل کسب عنوان قهرمانی هم باشد! این تیم در ورزشگاه آزادی یک امتیاز طلایی از استقلال گرفت، به نساجی ۴ گل زد و در بازی رودررو با مس کرمان هم برنده شد. نهایتا برتری یکبرصفر برابر گلگهر بقای معجزهآسای نفت در لیگ برتر را امضا کرد.
۴. VAR: کمتر هفتهای از مسابقات این فصل لیگ برتر پشت سر گذاشته شد که بعد از آن مربیان، بازیکنان و مدیران باشگاهها در مورد جای خالی کمکداور ویدئویی حرف نزنند. موضوع روشن است؛ مردم صبح تا شب مسابقات بینالمللی را تماشا میکنند و شاهد نقشآفرینی مثبت VAR در کاهش اشتباهات داوری و اجرای عدالت هستند. آنها میبینند و میشنوند که حالا در هر کشوری با هر سطحی از امکانات کمکم پای VAR باز شده و حتی عراقیها و هندیها هم در حال استفاده از این فناوری هستند. ما اما هیچ چشماندازی برای رسیدن به این نقطه نداریم و این سخت باعث تاسف است.
۵. توهم توطئه: این هم که اصلا یک بخش جدانشدنی از فوتبال ایران است. همه تیمها فکر میکنند در حقشان ظلم شده است و از همه بدتر اینکه تصور میکنند این ظلمها سازماندهی شده بوده است. یعنی یک گروه بیرون از فوتبال فعالیت میکند که با همه تیمها مشکل دارد و نمیخواهد هیچ تیمی موفق شود! آیا واقعا چنین چیزی ممکن است؟ چطور میشود همه از داوریها ضرر کرده باشند و کسی سود نبرده باشد؟ در هر صورت جملاتی مثل نخواستند یا نگذاشتند موفق شویم امسال هم به وفور به گوش رسید و گویا قرار نیست این فرهنگ اصلاح شود.
۶. بدهی: این دیگر چیز جدیدی نیست که باشگاههای فوتبال مثل اکثر چیزهای که میشناسیم، بدهکار هستند و انگار قرار نیست مشکلات آنها حل شود. در آخرین شاهکار تاریخی هم مدیران استقلال در پرداخت معوقات آندره استراماچونی در طول ۳ سال ناتوان بودند تا جایی که بنابر مستندات قهرمان بدون شکست فصل گذشته لیگ برتر، از لیگ قهرمانان آسیا حذف شد. در روزهایی که بیخ گوش ما به کریس رونالدو حقوق نجومی میدهند و برای حضور لئو مسی تلاش میکنند، باشگاههای ایرانی همچنان درگیر پرداخت بدهی به مربیان و بازیکنان درجه چندم اروپایی هستند.
۷. شگفتی: نتایج عجیب در لیگ بیست و دوم کثرت داشت که شاید پر حرف و حدیثترین آن هم برتری ۶بریک استقلال برابر هوادار بود که با برد هفت گله آبیها برابر تراکتور که بدترین باخت تیم تبریزی در تاریخ بود، دیگر میتوان گفت که شائبه تبانی دو تیم تهرانی باید به دست فراموشی سپرده شود. شکست ۵بریک ملوان برابر نفت مسجدسلیمان سقوط کرده در هفته آخر هم درحالی رقم خورد که انزلیچیها همان تیمی بودند که نقش مهمی را در قهرمانی پرسپولیس ایفا کردند؛ آنهم با کسب آن مساوی دقایق پایانی در اصفهان مقابل سپاهان.
۸. تماشاچی: بارها گفتهایم و شنیدهایم که فوتبال بدون تماشاگر از کمترین مقدار هیجان و اهمیت برخوردار است، اما دلیل تکرر این گزاره هم اتفاقاتی است که در فوتبال ایران رخ میدهد. یک بار به خاطر کرونا، دفعه بعد بهدلیل عدم زیرساختها، یک بار برای جلوگیری از محرومیت توسط فیفا و امسال هم که چندین ماه به دلایلی که اعلام هم نشد، بازیها بدون تماشاگر شدند. در بسیاری از موارد هم حضور، قطرهچکانی بود و به جرات میتوان گفت که امسال جشن بزرگی در هیچ استادیومی در کشور شاهد نبودیم. مطالبه برای حضور بانوان هم که درحال سپرده شدن به دست تاریخ است.
۹. آقای گل: قبل از بررسی هر نکتهای، این را مدنظر داشته باشید که اگر یورگن لوکادیا حداقل تا عید در ایران میماند، احتمالا آقای گلیاش را تثبیت و بعد کشور را ترک میکرد. امسال همگام با لیگ دوم حرفهای، بدترین نرخ آقای گلی در تاریخ را داشته که بهترین گلزنش یعنی شهریار مغانلو در ۳۰ هفته، ۱۳ گل زده است! از همین پارامتر احتمالا بتوان کیفیت لیگ را درک کرد هرچند از لحاظ کلین شیت اوضاع کمی بهتر بود. علیرضا بیرانوند در هفته آخر، حسین پورحمیدی را کنار زد و با ۱۸ بار بسته نگه داشتن دروازه، بهترین سنگربان لیگ شد.
۱۰. بیانیه: این هم از آن بحثهای لوث و خارج از فوتبالی بود که باعث شد باشگاهها بازهم دست از سر هم برندارند. یک بار استقلال علیه داوریها بیانیه میداد، یک بار پرسپولیس به رقبا تیکه میانداخت، یک بار سپاهان جواب قرمزها را میداد و یک بار هم گلگهر با طرح اتهامات سنگین، سعی در گریز از پذیرش باخت داشت. در خندهدارترین بیانیه ممکن هم هوادار برای همزمان شدن دو بازی نیمه نهایی جام حذفی، بیانیه نوشت! حیرتانگیزترین چیزی که میتوان در فوتبال ایران دید، همین بیانیهنویسیهاست و جالب اینجاست که فدراسیون فوتبال هم درخصوص عدم نشر آن تذکر و وعده جریمه داده اما...
ش