موسسه بینالمللی خلیج فارس مستقر در واشنگتن تحلیل کرد
انتظارات از «چرخش شرقی» ایران
او ادعا میکند، نظر مردم عادی و طبقه حرفهای تحصیلکرده با استراتژی نگاه به شرق و یافتن دوستان و متحدان جدید چندان مطابقتی ندارد. برخی از ایرانیان بر این باورند که چین و روسیه فعالانه از موقعیت تحریم ایران به نفع خود سوءاستفاده میکنند. نسل جدید در حال ظهور در ایران گروهی عملگرا هستند که اعتقاد راسخ به منافع ملی دارند و آن را به عنوان اولویت خود مد نظر قرار داده و بر آن تاکید دارند. این نسل جدید، خواستهها، گرایشها و دیدگاههای بعضا متفاوتی نسبت به نسل قبل دارد. جوانان ایرانی عموما با همراهی تمام قد با روسیه و چین مخالفند. طبقه تحصیلکرده به وضوح میبیند که وضعیت اقتصادی به مساله دشمنی با ایالات متحده گره خورده است. با وجود اثرات تحریمهای بینالمللی، دولت همچنان به بهبود روابط خود با چین و روسیه ادامه میدهد.
در میان ایرانیان تحصیلکرده، این باور وجود دارد که چین و روسیه قدرتهای فرصت طلبی هستند که مصمم به بازی با «کارت ایران» علیه ایالات متحده و متحدان غربی آن هستند. بهنظر میرسد پکن و مسکو بهجای کمک به ایران در اقتصاد درگیر تحریم، به خرید نفت تخفیف دار و پهپادهای ایرانی برای تقویت موقعیت استراتژیک خود ادامه میدهند و از این وضعیت راضی هستند. در واقع، اینطور نیست که نزدیکترین شرکای ایران همیشه به جمهوری اسلامی کمک کرده باشند. بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، چین و روسیه به همراه قدرتهای غربی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل رای دادند که در نتیجه آن شش قطعنامه تحریمی صادر شد. در مقام مقایسه، پکن و مسکو ۱۴ بار قطعنامههای شورای امنیت را که دولت سوریه را هدف قرار داده بود، وتو کردهاند.
در سال ۲۰۱۸، در حالی که اقتصاد ایران تحتتاثیر کمپین فشار حداکثری واشنگتن قرار گرفت، سینوپک غول نفتی چین از میدان گازی فراساحلی ۴.۸ میلیارد دلاری آرش خارج شد. خودروسازان چینی نیز پس از تصمیم آمریکا برای اعمال محدودیتهای شدید علیه تهران، از ایران خارج شدند. کارشناسان اقتصادی نیز به همین ترتیب از چین ناامید هستند. اجناس ارزان چینی بازار ایران را تسخیر کرده است و بسیاری از تولیدکنندگان داخلی از این وضعیت چندان رضایتی ندارند. علاوه بر این، از دید نخبگان و طبقه تحصیلکرده پروژههای توسعه چین در ایران بر اساس معاهده جامع استراتژیک تاکنون نتیجه ملموسی در پی نداشته است. با این وجود، ایران همچنان به دنبال توسعه روابط با چین است. در مارس ۲۰۲۱، تهران و پکن یک توافقنامه همکاری استراتژیک ۲۵ ساله امضا کردند که چین را متعهد به سرمایهگذاری ۴۰۰ میلیارد دلاری در اقتصاد ایران کرد. اما آمارها حکایت از واقعیت دیگری دارد.
به گفته موسسه امریکن اینترپرایز مستقر در واشنگتن و بر اساس دادههای ردیاب چینی سرمایهگذاری جهانی، چین از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۲ تنها ۶۱۸ میلیون دلار در پروژههای ایران سرمایهگذاری کرده است. در همین حال، چین ۲۲.۵ میلیارد دلار در عربستان سعودی، ۱۳ میلیارد دلار در عراق، ۴.۶ میلیارد دلار در کویت، ۱.۸میلیارد دلار در قطر، ۱۹.۳ میلیارد دلار در امارات متحده عربی و ۲.۵ میلیارد دلار در عمان سرمایهگذاری کرده است. حتی سرمایهگذاری چین در بحرین بیش از دو برابر ایران بوده است. حتی آن بخش از ایرانیان که درخصوص سیاست چین نسبت به ایران دچار ابهام بودند، زمانی که چین بیانیه مشترکی با شورای همکاری خلیج فارس درخصوص جزایر ایرانی در خلیج فارس منتشر کرد، احساس تایید کردند.تردید نسبت به سیاست روسیه نیز در میان ایرانیها رایج است.
در اوایل قرن نوزدهم، روسیه کشورهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان را از ایران جدا کرد و در این پروسه دو قرارداد بر تهران تحمیل کرد. ۲۰۰ سال بعد، نگرش روسیه نسبت به منطقه قفقاز یادآوری نگرانکنندهای از سوءنیت مسکو به بار آورده است.بهرغم انتقادات از روابط نزدیکتر با شرق، ایران اکنون خود را از نظر اقتصادی به چین نزدیک میبیند و به طور غیرقابل برگشتی با روسیه در حوزههای دفاعی در ارتباط است.گزارش موسسه بینالمللی خلیجفارس مدعی است که این تحولات قدرت مانور تهران را محدود کرده و به دشمنان منطقهای ایران اجازه داده است تا به حیاط خلوت ایران نفوذ کنند.
اسرائیل با کشورهای آسیای مرکزی در شمال و همچنین پادشاهیهای خلیج فارس در جنوب ارتباط برقرار کرده است. اتکای ایران به روسیه و چین نه تنها احساس مطلوبیت را افزایش نمیدهد، بلکه ایران را برای تعمیق مشارکت با مسکو و پکن تحت فشار قرار میدهد. دولت و رسانههای نزدیک به آن تلاش زیادی برای نشان دادن تصویر مثبت و روابط استراتژیک با شرکای شرقی انجام دادهاند، اما تحصیلکردهها و جوانان ایرانی آن را یک معامله نه چندان مطلوب میدانند. در واقع عموم مردم ایران این روابط را بر اساس شایستگیهای خود و انتظارات بیشتری که دارند، ارزیابی میکنند.