خاورمیانه علیه دلار
در جهان عرب، در گذشته تلاشهایی برای اتخاذ ارزهای جایگزین صورت گرفته بود. در آخرین سالهای ریاست صدام حسین، عراق به دنبال فروش نفت به یورو بود. علاوه بر این، لیبی در دهه ۲۰۰۰ آرزوی ایجاد یک استاندارد طلای «پانآفریقایی» را داشت. بااینحال، تلاش قابلتوجهی برای تضعیف دلار آمریکا انجام نشده است. تضعیف دلار تا حدی با بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۸ شتاب گرفت؛ اما از آن زمان به بعد شاهد کاهش حرکتها به سمت دلارزدایی بودیم. با این حال، رشد سریع چین این مساله را تا حدودی تغییر داده است. مقامهای چینی پنهان نکردهاند که میخواهند قدرت دلار را تضعیف کنند؛ اقدامی که میتواند موجب پذیرش بیشتر «یوان» چین یا «رنمینبی» شود. اما این کار قدرت اقتصادی آمریکا را -که همراه با تسلط نظامیاش، به ایالاتمتحده اجازه داده است تا نظم جهانی را شکل دهد - کمرنگ میکند.
چین همچنین به دنبال جدایی اقتصادی از دلار است تا تهدید تحریمهای آمریکا را مانند آنچه روسیه با آن مواجه شده است کاهش دهد؛ اقدامی که مسکو را نیز بر آن داشت تا ذخایر رنمینبی خود را افزایش دهد. با فقدان یا ضعف اقتدار واشنگتن در منطقه، حمله نظامی روسیه به اوکراین نظم خاورمیانه را بیشتر تغییر داده و تحریمهای ایالاتمتحده بر مسکو نیز دولتهای منطقه را بهسوی انتخاب سوق داده است.
درگیری در اوکراین این واقعیت را تقویت کرده است که تحریمهای ایالاتمتحده همیشه میتواند اعمال شود؛ اما برخی از کشورها، از جمله برخی از کشورهای نفتخیز خلیجفارس، از واشنگتن حرفشنوی نداشته و نهتنها روابط با روسیه و چین را حفظ کرده، بلکه آن را گسترش نیز دادهاند. چین بهعنوان موتور محرک اقتصادی نگریسته میشود که این کشورها [کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس] به تجارت با آن میپردازند و این درگیری [در اوکراین] بدون شک نفوذ اقتصادی پکن را در منطقه بیشتر کرده است. در نهایت، قدرت اقتصادی برابر با قدرت سیاسی است. هژمونی ایالاتمتحده در نظم جهانی پس از جنگ سرد تا حد زیادی از طریق دلار بهعنوان ارز ذخیره جهانی حاصل شده است. هرگونه کاهش در استفاده از دلار به همان اندازه با کاهش هژمونی ایالاتمتحده مرتبط است.
رنمینبی در خاورمیانه
برخی از کشورهای خاورمیانه از فرصت مبادله با ارزهای جایگزین دلار استقبال کردهاند و این پیامد مورد انتظار رشد چین بهعنوان بازیگر اقتصادی پیشرو در منطقه است. از این گذشته، چین به بزرگترین شریک تجاری خاورمیانه از جمله در کشورهای کلیدی مانند امارات، عربستانسعودی، عراق و ایران تبدیل شده است. امارات متحده عربی را در نظر بگیرید که طی دهه گذشته بهتدریج از وابستگی به ایالاتمتحده دور شده و خود را بهعنوان کشوری قدرتمند مطرح کرده است که همه قدرتهای جهانی باید با آن همکاری کنند. در ماه مارس، این کشور در بزرگترین معامله گاز طبیعی مایع (LNG) به یوآن چین بین شرکتهای «توتال انرژی» و «شرکت ملی نفت فلات قاره چین» مشارکت داشت. نهتنها مهم است که «توتال» یک شرکت فرانسوی و غربی است، بلکه ابوظبی به این حرکت و پیشبرد آن کمک کرد و دری را برای استفاده بیشتر از یوآن گشود.
این امر بیتردید نشاندهنده تغییر گستردهتر در این بلوک منطقهای -یعنی شورای همکاری خلیجفارس- است. عربستانسعودی نیز بهتازگی پس از پیشنهاد رئیسجمهور «شی جین پینگ» در دسامبر ۲۰۲۲، با مقامهای چینی در مورد فروش نفت به یوآن به این کشور در حال مذاکره بوده است. ایالاتمتحده بهطور سنتی خریدار نفت سعودی بوده است؛ در حالی که دلار آمریکا با قیمت نفت پیوند خورده و «دلار نفتی» یا «petrodollar» را تشکیل میدهد. این امر همچنین به آمریکا نفوذ قابلتوجهی بر «اوپک» میداد، به این معنی که روابط با عربستانسعودی برای منافع ایالاتمتحده در خاورمیانه کلیدی بوده است. واضح است، حتی اگر عربستانسعودی پرداختهایی را به یوآن بپذیرد -که ممکن است برای پرداخت هزینه واردات چین از آن استفاده کند- این بهتنهایی هژمونی دلار را از بین نمیبرد. بههرحال، پایتختهای عربی به اتفاق آرا پذیرفتهاند که «دلار نفتی» بهجایی نمیرود و به دلیل ثبات و نقدینگی که فراهم میکند همچنان از آن استقبال میکنند.
بااینحال، با پیشرفت نفوذ اقتصادی چین، کاهش تعامل ایالاتمتحده در خاورمیانه همچنان درها را برای رنمینبی باز میگذارد. در ماه فوریه، عراق اعلام کرد که قصد دارد تجارت با چین را به یوآن بپذیرد که پسازآن رخ داد که بغداد با کمبود دلار آمریکا در بانکمرکزی خود مواجه شد؛ وضعیتی نگرانکنندهای برای یک اقتصاد نفتی. چین پیشتر با سرمایهگذاری هنگفت در زیرساختهای نفتی عراق که ایالاتمتحده در دوره پساجنگ این کشور [منظور دوره پساصدام است] از آن غفلت کرده بود، جای آمریکا را گرفته است. این تنها یوآن نیست که وارد بازارهای خاورمیانه میشود. در ژانویه، هند و امارات درباره برنامههایی برای ابوظبی جهت فروش کالاهای غیرنفتی به دهلی به روپیه هند (INR) بحث کردند. شورای همکاری خلیجفارس، یعنی از طریق امارات متحده عربی، آشکارا این تغییر را در تنوع بخشیدن به چشمانداز اقتصادی پیش میبرد.
تحریمها و فشارهای آمریکا
با توجه به چگونگی استفاده ایالاتمتحده از دلار برای اعمال فشار سیاسی با حمایت موسسات مالی مانند صندوق بینالمللی پول -که منتقدان آن را بازوی سیاست خارجی ایالاتمتحده میدانند- ارزهای جدید جذاب به نظر میرسند. تحریمهای روسیه نشان میدهد که ایالاتمتحده از وضعیت ارز ذخیرهای خود برای اجبار و مجازات کشورها استفاده کرده است. بانکمرکزی ایران نیز مانند روسیه بر اثر تحریمهای آمریکا ضربه دیده است. این کشور نیز اعلام کرده است که اتکا به دلار را در تجارت خارجی خود کاهش میدهد تا در جنگهای تجاری دست بالا را به دست آورد.