داستان ابرآروان؛ اولینی که آخرین نیست
اگر سال ۱۳۹۱ را شروع اکوسیستم استارتآپی کشور در نظر بگیریم، نیاز به زیرساختهای ابری کمی بعد از آن و حوالی سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ بهطور جدی در این بازار شکل گرفت. موسسان این شرکت بهخوبی متوجه فضای باز شکلگرفته در جامعه و نیاز روبهرشد کسب و کارها برای استفاده از چنین فضایی شده بودند. درواقع ورودی هوشمندانه در دوران گسترش اینترنت در دولت دوازدهم و پیشگامی در ارائه خدمات نوظهور ابری در دولت دوازدهم، خواه توسط یک شرکت خصوصی، برای دولتمردان وقت هم خوشایند بود. چنین شد که ابرآروان مورد اقبال مسوولانی که در پی گسترش خدمات مبتنی بر اینترنت بودند، واقع شد. آذری جهرمی، با روش و منش خاص خود در پست و توییتهایی استارتآپهای موفق ایرانی را معرفی میکرد که ابرآروان هم در میان آنها بود. آنچه بهعنوان بخشی از اعتبار دولتی ابرآروان در اذهان وجود دارد، ریشه در همین اتفاقات دارد. وزیر ارتباطات دولت دوم روحانی در توییتی در سال ۱۳۹۷ ضمن معرفی این شرکت دانشبنیان نوشته بود: «اگر نیازمند خدمات رایانش ابری هستید، ابرآروان را به شما معرفی میکنم. محصولی دانشبنیان از جوانان ایرانی که توانسته در تحریمهای اعمالی مدعیان آزادی اینترنت برای ایرانیان، زیرساخت مناسبی برای کسب و کارهای نوپا باشد.»
سال ۱۳۹۸؛ پایان ماهعسل
سال ۱۳۹۸ بهنحوی پایان روزهای خوش و آخر ماهعسل ابرآروان بود. قطعی گسترده اینترنت در روزهای پایانی آبانماه ۱۳۹۸ فضای دیگری را برای این شرکت رقم زد. ابرآروان متهم به دستداشتن در جریان قطعی اینترنت و دسترسی به جریان آزاد اطلاعات بهواسطه همکاری در اجرای پروژه «اینترنت ملی» شد. ابرآروان بعد از انتشار این شایعات و خدشهدار شدن افکار عمومی با انتشار بیانیهای علاوه بر اعتراض رسمی به قطعی اینترنت آزاد درخصوص فضاسازیهایی که علیه این شرکت در شبکههای اجتماعی و رسانههای مختلف مطرح میشد، شفافسازی کرد. در بیانیه ابرآروان آمده است که دقایقی پس از مشخصشدن وضعیت قطعی نسبتا کامل اینترنت کشور در بعدازظهر روز شنبه، ۲۵ آبانماه ۱۳۹۸، تلاش تیم فنی ابرآروان برای برقراری اتصال به اینترنت از طریق تنها دیتاسنترهای دارای اینترنت بینالملل آغاز شد. دمدستترین راهحل، پیشنهاد به کسب و کارهای دچار مشکل برای انتقال سرورهای خارج از کشورشان به زیرساخت رایانش ابری ابرآروان بود، اما ترجیح ابرآروان پیدا کردن راهحلی فنی برای کمترین ایجاد تغییر و کمترین هزینه برای کسب و کارها بود. بر اساس این بیانیه، ابرآروان بزرگترین زیرساخت ابری داخل کشور را با ۱۵ نقطه حضور در دیتاسنترهای داخلی که از هشت اپراتور ارائهدهنده اینترنت سرویس میگیرند، در اختیار داشت؛ بهعلاوه ۱۵ نقطه حضور در دیتاسنترهای خارجی، حمایتکننده پایداری سرویسهای ابرآروان بودند. در آن زمان، محصول شبکه توزیع محتوا یا CDN ابرآروان با در اختیار داشتن این سرورهای توزیعشده در نقاط مختلف، این امکان را داشت که با از دسترس خارجشدن هر نقطه حضور یا افزایش بار ترافیکی، درخواستها را به نزدیکترین سرور بعدی بفرستد و به این ترتیب با توزیع بار میان سرورها، بالاترین میزان دسترسپذیری را برای کاربران فراهم میکرد. در این ساختار، در اختیار داشتن حتی یک روزنه کوچک از اینترنت کفایت میکرد تا توزیع بار انجام شود و دسترسی به اینترنت برقرار باشد. در آبان ماه ۱۳۹۸، از میان این هشت اپراتور، ابرآروان در هر سه دیتاسنتر سرویسدهنده فعال شامل آسیاتک، مبیننت و افرانت حضور داشت و توانست دسترسی دائمی به اینترنت را به کمک ابزار مسیریابی هوشمند حفظ کند.
ابر ایران
نقطه مرکزی حمله به ابرآروان پروژهای موسوم به ابر ایران است که حملهکنندگان به شرکت ابرآروان آن را پروژهای در خدمت قطعی اینترنت ایران از اینترنت بینالمللی میدانند. بهعلاوه اشتباه در معرفی و اعلام ارزش مالی این پروژه یکی دیگر از حواشی آن بود. رقم این پروژه که بهجای «ریال» به «تومان» اعلام شد، مبلغی بالغ بر ۲۴۰۰ میلیارد ریال حجم سرمایهگذاری بخش خصوصی بود که بنا بود در این پروژه وارد شود، نه یک رانت دولتی چندهزار میلیاردی.
در حقیقت قصه ابر ایران از این قرار است که در بازه دهههای ۸۰ تا ۹۰ هر ارگانی برای خود یک دیتاسنتر راهاندازی کرد؛ ازاینرو در چارچوب ابر ایران این پیشنهاد مطرح شد که ظرفیت داخلی دیتاسنترها در یک کلاد تجمیع شود. در واقع در این پروژه اساسا سخنی از اینکه یک شبکه داخلی ایجاد شود، به میان نیامده بود. کل پروژه ابر ایران در این خلاصه میشد که دیتاسنترهای بلااستفاده به منابع شرکتها و کسب و کارها اضافه شود و بعد درصدی از این منابع را بهجای پول، به دولت بدهد.
کل داستان ابرآروان از بعد از آبانماه سیاه ۱۳۹۸ را میتوان در بخشی از بیانیهای که لحظاتی پس از تحریم اتحادیه اروپا منتشر کردند، دید؛ آنجا که گفتند: «ما در مقابل شایعهها و جعل واقعیت شکست خورده و نتوانسته حقیقت عملکرد و بیگناهی خود را بهدرستی روایت کنیم.» ابرآروان یکی از خاصترین موردهای ارتباطاتی تاریخ ارتباطات ایران، بهخصوص بعد از ورود شبکههای اجتماعی به ایران است؛ اینکه چطور پدیدههایی چون پروپاگاندا، دیساینفورمیشن، میساینفورمیشن و بعدتر سایبربولی، همه همزمان علیه یک نهاد خاص بهصورت سازماندهیشده و البته با استفاده از فضای هیجانی و بهدور از تفکر انتقادی در شبکههای اجتماعی میتواند آن را دچار بحرانهای پیاپی کند؛ بحرانهایی که به کار و خدمات آنها هیچ ربطی ندارد که اگر داشت، این سازمان تابهحال از پای درآمده بود، نه اینکه با وجود تحریمهایی که از سوی اتحادیه اروپا علیه آنها اعمال شد، درآمد ابرآروان در ششماه منتهی به تیرماه سالجاری نسبت به مدت مشابه سال گذشته چهاربرابر شود. ابرآروانیها بر این باورند که با وجود تمام تهدیدها، تهمتها و تحریمها ایستادهاند و مسیر رفته را باز هم میروند و میسازند. با تمام انتقادات و حملاتی که طی سالهای اخیر به این شرکت وارد شده، اما مسوولان ابرآروان معتقدند که فعالیتهای آنها بسیار شفاف است. صحتسنجی این باور با استناد به گزارش شفافیت ابرآروان است که بهصورت فصلی بر خروجی سایت آنها قرار میگیرد و در آن اعلام میکنند که از چه نهادهای داخلی و خارجی درخواست همکاری دارند.