هافمن، کاشف ال اس دی
وقتی که روی تختخوابم دراز کشیدم در عالم هذیان و هیجان و مستی غوطهور شدم. تمام اثاث خانه بهدنبال هم حرکت میکردند و پیوسته تغییر رنگ میدادند. به نظرم میآمد که ستارگان آبی رنگ آسمان روی سقف خانههای شهر فرو میریزند. پس از دو ساعت که در عالم بیخبری بودم- یادم آمد که همان روز مقدار کمی از عصاره قارچ چاودار خوردهام. فردای همان روز تصمیم گرفتم که همان آزمایش را با مصرف مقدار یک هزارم میلیگرم از این دارو تکرار کنم و نتیجه را یادداشت کنم و یادداشتم چنین بود- چهل دقیقه پس از خوردن این مقدار مختصری احساس سرگیجه کردم و بیاختیار قهقهه خنده سر دادم. جثه کسانی که در اطرافم بودند بهطور عجیبی کوچک شد. از همکارم در خواست کردم که مرا با دوچرخه به یک ویلا هدایت کند. با اینکه باسرعت با دوچرخه پا میزدیم؛ ولی احساس میکردم از جای خود تکان نمیخورم. پس از ۶ ساعت وضع عادی خود را بازیافتم.
ارسال نظر